در اندیشۀ صدرالمتألهین، ارادۀ الاهی، علم او به نظام اصلح و از صفات ذات است. خداوند، علت تامۀ مخلوقات است و صدور فعل از او، ضروری می‌‌‌‌‌باشد. در مقابل دیدگاه صدرا، به باور اهل تفکیک، ارادۀ الاهی نه به معنای علم، بلکه به معنای قدرت و سلطه بر فعل و ترک است؛ و در نتیجه، از صفات فعل به شمار می‌‌‌‌‌آید. با چنین توصیفی، خداوند، فاعل مختار است و نتیجۀ قول به علت تامه بودن او، فاعل موجب بودن او است. از جمله اشکالاتی که پیروان مکتب تفکیک بر دیدگاه ملاصدرا وارد کرده‌‌‌‌‌اند، اشکال به معنای اراده و ضروت علی و معلولی میان خداوند و مخلوقات است که منجر به فاعل موجب بودن خداوند می‌‌‌‌‌گردد. در این نوشتار، دیدگاه صدرالمتألهین در تقابل با مکتب تفکیک در باب ارادۀ الاهی، بررسی شده و به اشکالاتی پاسخ داده شده است که پیروان مکتب تفکیک در این باره بر صدرا وارد کرده‌‌‌‌‌اند.