این پژوهش در پی ارائۀ نگرشی تحلیلی از کتاب ارزشمند الغیبة شیخ طوسی است. در این مسیر سعی شده پس از تحلیل زمانشناختی نگارش سلسلۀ غیبتنگاری شیعه، به این کتاب توجهی ویژه شود و بسترشناسی آن مورد بازخوانش قرار خواهد گرفت. شیخ طوسی این اثر را در هشت فصل تدوین کرده است. وی در این مسیر با استفاده فراوان از دو عنصر عقل و نقل سعی داشته با همآوازی میان این دو مهم به تحلیلی روانشناختی از پدیده غیبت توجه دهد. از جمله مهمترین مواردی که وی از دیدگاه عقلی به پدیده غیبت توجه داشته، لزوم امامت با توجه به باورهای عقلی بوده است و توجه به زندگی وکلای اربعه امام دوازدهم( از دیگر مباحث ارزندۀ کتاب یادشده به شمار میآید. در عین حال، کتاب الغیبة خود دارای کاستیهایی چندی است که مرسل بودن بسیاری از روایات را از آن جمله میتوان شمرد.
روششناسي و بسترشناسي يک نظريه، از مهمترين مسائلي است که نقش مهمي در تحليل و شناخت چرايي صدور آن نظريه دارد. متکلمان شيعي مکتب بغداد در قرن چهارم و پنجم هجري، از بزرگترين متکلمان اماميه در طول تاريخ بهشمار ميآيند. با اين حال، روايات امامان معصوم عليه السلام، که از منابع اصيل تفکر ديني بهشمار ميآيند، حضور کمرنگي در کتابهاي کلامي ايشان دارند. هدف از نگارش اين مقاله، ابتدا روششناسي فکري اين متکلمان، و سپس تحليل چرايي تکيۀ فراوان ايشان بر عقل در براهين و نظريات کلامي مربوط به مسئلۀ امامت با توجه به بستر فرهنگي شهر بغداد در آن دوران است. بر اساس مهمترين يافتههاي اين نوشتار، نگاه سختگيرانۀ متکلمان بغداد به احاديث و نيز تنوع مکاتب گوناگون کلامي و نيز تعصبات مذهبي و درگيريهاي شديد فرقهاي در بغداد، از مهمترين عواملي است که مانع از استفادۀ لازم متکلمان شيعي از روايات در آن دوران شده است.
تعریف امامت، اساس و پایه بحث های امامت پژوهی است. در تفکر شیعه، تعریف سامانمند و منطقی از امامت برای اولین بار از سوی متکلمان مدرسه بغداد مطرح شده است. نویسنده در این نوشتار، تعریف امامت را از دیدگاه مهم ترین شخصیت های مدرسه بغداد موردبررسی قرار داده و ویژگی های این تعاریف و نسبت آن ها با مفهوم نبوت و رسالت از منظر متکلمان مدرسه بغداد و تفاوت این تعاریف را به بحث گذاشته و در پایان به ارزیابی عام رویکرد مدرسه بغداد در تعریف امامت پرداخته است. از نظر نویسنده، به لحاظ روشی، رویکرد متکلمان مدرسه بغداد در تعریف امامت موردپذیرش است، ولی به لحاظ محتوا و جامع ومانع بودن و تناسب آن با معارف قرآنی و روایی در ارتباط با امامت، با اشکالاتی مواجه است. به همین جهت تعریف امامت با توجه به جایگاه آن در قرآن و روایات، نیازمند تکمیل و بازبینی است.
حضرت فاطمه زهرا (س) که مقامی ویژه نزد پیامبر (ص) داشت، تنها دختر ماندگار پس از رحلت آن حضرت بود که زندگی کوتاه ایشان با رویدادهای بزرگ و سرنوشتساز همراه شد. کوتاه بودن مدت زندگانی آن بانوی بزرگوار و وجود جریانهای معارض با اهلبیت (ع) سبب شده است، بسیاری از رخدادهای زندگی ایشان، مانند چگونگی و مکان دفن آن حضرت به درستی آشکار نباشد. با وجود اختلاف علمای اهل سنت درباره چگونگی دفن حضرت زهرا (س)، بیشتر آنها بر این باورند که مدفن آن حضرت (س) در قبرستان بقیع، مکانی مشخص دارد، اما شیعیان آن قبر را متعلق به فاطمه بنت اسد میدانند و بر این باورند که مکان قبر آن بانو آشکار نیست. هر دو گروه در این باره، مستندات قابل توجهی ارائه کردهاند. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی، این دو دیدگاه را بررسی میکند و به سنجش و اثبات این فرضیه میپردازد که قبر منسوب به ایشان در بقیع متعلق به فاطمه بنت اسد است و محدوده مدفن حضرت زهرا (س) در کنار روضه نبی اکرم (ص) در بیت ایشان واقع شده است، اما محل دقیق قبر مخفی است.
پیدایش مدعیان امامت همواره از مشکلات مهم امامیه در روزگاران مختل بوده است. از جمله این داعیان، جعفر بن علی الهادی ، در دوره غیبت صغری می باشد. این پژوهه با هدف بررسی طرح ادعای امامت از سوی جعفر بن علی الهادی در روزگار غیبت صغری، با روش توصیفی تحلیلی، درصدد بازشناسی شخصیت وی می باشد. این جستار با بررسی متون کهن، ضمن طرح زیست نامه جعفر بن علی به بررسی ادعای وی و عوامل پیدایش آن می پردازد و نقش افرادی همچون فارس بن حاتم را در شکل گیری این ادعا مورد بررسی قرار می دهد و چگونگی تقابل امامان معصوم با جعفر بن علی مورد بررسی قرار گرفته و در پایان نیز گمانه کسانی که بر این باورند وی از ادعای امامت خود دست کشید، مورد نقد قرار می گیرد.