احمد بن علی نجاشی (م450ق) از صاحبنامان دانش رجال و پدیدآورنده یکی از نخستین و مهمترین آثار رجالی شیعه، یعنی فهرست اسماء مصنفی الشیعة (رجال النجاشی) است. گرچه انگیزه مؤلف از تدوین کتاب خویش، بر شمردن آثار و مؤلفات شیعیان بوده، اما وی، به هنگام یادکرد آثار نویسندگان، اطلاعات فراوان و دقیقی درباره مؤلفان کتابها، طبقات آنان، نسب و نژاد آنان و در نهایت، وضعیت علمی و عملی (جرح و تعدیل) اشخاص و اعتبار آثار آنان ارائه داده است. این نوشتار درصدد است تا ضمن مطالعه و ارزیابی روش نجاشی در جرح و تعدیل مؤلفان (نقد رجال)، تخصص و تمرکز او در فن رجال و همچنین روشمندانه عمل کردن وی را با توجه به فهرست او مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد.
تعداد 58 نامه از امام صادق (ع) در منابع شناسایی شده که از جمله آنها نامه بلند آن حضرت به نجاشی، کارگزار منصور عباسی (متوفای 158 ه.ق.) بر اهواز، است. این نامه، که در رده متنهای سیاستنامه دستهبندی میشود، درباره چگونگی تعامل حاکم با رعیت است و میتواند الگویی در تنظیم روابط حاکمان با زیردستان باشد. نوشته حاضر در صدد است این نامه را از لحاظ منبع و متن بررسی و تحلیل کند. متن کامل این رساله بار نخست در کتاب الاربعون حدیثا فی حقوق الاخوان، نوشته ابنزهره حلبی (متوفای 634 ه.ق.) از دانشمندان قرن هفتم درج شد و پس از آن به منابع دیگر، بهویژه منابع عصر صفوی، راه یافت و با عنوان رسالة الاهوازیة نامبردار شد. از نظر محتوا، متن نامه دارای دو بخش مجزا از یکدیگر با دو گفتمان متفاوت است که در یکی بر حقوق مردم و در دیگری بر حقوق مؤمن تأکید میشود. دستاورد پژوهش آن است که با عنایت به بیتوجهی متون کهن به این نامه و نقل آن در منبعی متأخر و نیز دوگانگی گفتمان متن نامه، بخشی از آن غیراصیل و ملحق به نامه اصلی است، بهویژه بندی از رساله که خوزیان را سرزنش میکند ناظر به رقابت گروههای فعال جامعه در قرن دوم افزوده شده است.
محمد بن حسن طوسی (م460ق) صاحب سه کتاب مهم و اساسی در علم رجال شیعه است که دو کتاب به نامهای فهرست و رجال تألیف خود او و دیگری املاء وگزینش کتاب رجال کشی است که شیخ طوسی آن را اختیارالرجال نام نهاد. در هر یک از این آثار با توجه به اهداف نویسنده از تألیف آنها، نوع ارائه اطلاعات رجالی پیرامون راویان و اصحاب اصول و تصانیف با دیگری متفاوت است. نویسندگان مقاله حاضر در صددند روش شیخ طوسی را در ارایه اطلاعات نقدالرجالی (جرح و تعدیل اشخاص و ارزیابی اعتبار آثار آنان ) با توجه به دو کتاب فهرست و رجال او به دست آورده اند. نتیجه حاصل از این پژوهش چنین است که در پیش گرفتن شیوه مصلحتی، توجیه گر بخشی از روش و عملکرد محافظه کارانه شیخ در انعکاس آرای رجالی اوست.شیخ بنا بر عللی که در مقاله بررسی شده بسیاری از اطلاعات رجالی را ارایه نداده است.