فرهنگ و مذهب شيعي، در ادبيات مذهبي و هنر در دوران تيموري و صفويه نمود يافت و در دوران قاجار به اوج خود رسيد. در اين دوره، اوضاع سياسي اجتماعي، بستر ظهور نقاشي هايي با مضامين مذهبي را به وجود آورد. به دليل تحولات پس از مشروطه، نقاشي مذهبي عمدتا به نقاشي هاي عاميانه اي محدود بود که بيش تر نقاشان غيرحرفه اي انجام مي دادند. هنر نقاشي به عنوان يکي از عرصه هاي فعاليت بشر از ديرباز تاکنون، با ظهور در نقش ها و تعاريف گوناگون تداوم يافته است. از جمله روش هايي که براي تصوير کردن موضوعات وقايع مذهبي به کار گرفته شده، روش شمايل نگاري شيعي در نقاشي هاي قهوه خانه اي است. يکي از ويژگي هاي مهم شمايل نگاري شيعي در نقاشي قهوه خانه اي، پيوستگي اش با دين و باورهاي اسلامي است. سوال پژوهش اين است که شمايل نگاري شيعي در نقاشي هاي قهوه خانه اي با موضوع عاشورا چه ويژگي هايي دارد؟ بر اين اساس، هدف پژوهش، شناخت ويژگي هاي شمايل نگاري عاشورا در نقاشي قهوه خانه اي، از طريق بررسي بازتاب باورهاي شيعي است. روش پژوهش به شيوه توصيفي انجام گرفته و ابزار گردآوري اطلاعات کتابخانه اي است.
روایتهای داستانی از واقعة عاشورا، به ویژه از سدة دهم هجری به بعد، در قالب نظم و نثر در آثار مقتلنویسان به زبانهای مختلف (عربی، فارسی، ترکی و هورامی) وارد شد. در این نوع مقتلها، دیگر نمیتوان واقعة عاشورا را از منظر تاریخی بررسی کرد، بلکه تاریخ و داستان در این مقتلها در هم آمیخته و جدا کردن آنها به نظر امکانپذیر نیست. نسخة مقتل امام حسین به زبان هورامی ـ از زبانهای ایرانی ـ تنها متنی است که به صورت منظوم در دورة قاجار به این زبان سروده شد. ادبیات هورامی هم که ساختار واجی آن به زبان پارتی باستان شباهت دارد، دارای میراث غنی از سدههای اول تا سدههای سیزده و چهارده هجری است. پژوهش حاضر، با تأکید بر این نسخة نویافته، سعی دارد که ضمن معرفی این نسخه و محتوای آن، به بررسی قرائتهای سوگوارانه، حماسی، عرفانی و تقدیرگرایانه از خلال آن بپردازد و سپس دادههای این مقتل را با دیگر مقاتل داستانی تطبیق دهد.
دیری است درباره محل شهادت امام حسین علیه السّلام مقتلی زبان زد میان عوام شده که به گودال یا «گودال قتلگاه» شهرت یافته است. چنان چه منابع تاریخی و حدیثی متقدم و معتبر شهادت داده اند، شهادت امام حسین علیه السّلام در مکانی غیر از آنچه امروزه در لسان عموم جای گرفته اتفاق افتاده است. بی گمان اعتقاد به چنین امری لوازماتی را به دنبال خواهد داشت و به نظر می رسد یکی از این لوازمات بعد عاطفه است که منابع و مقاتل متاخر آن را به این عصر به ارمغان آورده اند. اختلاف تعابیر، وجود لغات غریب در روایات و پرداختن به احادیث ضعیف را می توان از جمله عواملی دانست که سبب شده چنین تعبیری وارد حوزه عاشورا شود و به تبع، منشا اعتقادی بی پایه در میان عوام گردد.