اگر روحانیت شیعه به عنوان یک نیروی فعال در عرصه‌های سیاسی-اجتماعی ایران، خصوصا در یکصد و پنجاه ساله اخیر، بخواهد همچنان نقش و حضوری موثر در فرایندهای جاری و آتی این جامعه داشته باشد، باید وقوف و اشراف بیشتری بر اوضاع و شرایط جدید پیدا کند. «موقعیت جدید» بر حسب ویژگی‌های مورد اشاره در این مقاله، محصول مجموعه تحولاتی است که در سطوح مختلف جهانی، ساختاری و ارتباطی رخ داده و تاثیرات خود را بر روحانیت و مخاطبان و مناسبات فی‌مابین آن‌ها باقی گذارده است. روحانیت علاوه بر درک جامعی از موقعیت جدید، نیاز دارد از طریق بازیابی جوهره وجودی، به بازبینی نقش، کارکرد و رویه‌های سنتی و جاری خویش بنشیند و با قبول برخی تغییرات ارادی، آگاهانه و به موقع، خود را برای مدیریت تغییرات لازم در محیط و دیگران آماده سازد. 

منابع مشابه بیشتر ...

5e1a0a12b6511.JPG

مطالعه سیر تحول تاریخی روحانیان شیعه نقش نوگرایی و نوسازی در تغییر منش و روش سیاسی روحانیان در انقلاب مشروطه

محمد سمیعی

روحانیان شیعه به‌طور سنتی، خود را در حد امکان از چالش‌های سیاسی دور نگاه می‌داشتند. این روش تا دوران قاجار ادامه داشت؛ ولی از اواخر دوران ناصری، چرخش بزرگی در روش و منش سیاسی آن به‌وجود آمد. در واقع، انقلاب مشروطه، نخستین حادثة تاریخی بود که در آن، روحانیان شیعه یک جریان سیاسی را رهبری می‌کردند که در پی تغییر ساختار حکومتی برآمده بود. کاوش در این باره، نشان می‌دهد که عوامل اصلی این چرخش، دو عنصر مهم نوسازی و نوگرایی بوده‌اند که به‌طور عمده از دوران ناصری در ایران اوج گرفتند. فناوری‌های جدید ارتباطی به شبکه روحانیت از منظرهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی استحکام بیش‌تری بخشید و نیز اندیشه‌های جدید، و به‌ویژه اندیشه‌های سیاسی نو، امکان در نظر گرفتن گزینه‌های جایگزین حکومت استبدادی را فراهم آورد که تا آن زمان به صورت انحصاری در قبضة حاکمان متکی بر قدرت شمشیر بود. سیاست مدرن به قلم، قدرتی بیش از شمشیر می‌بخشید؛ از این رو، روحانیان که در زمرة اهل قلم بودند، در مقابل پادشاهان که اهل شمشیر بودند، توان بیش‌تری یافتند. آنان بدین‌ترتیب، قدرتی را به‌دست آوردند که پیش از آن فاقد آن بودند و تقاضای اقامة عدل در جامعه به یکی از تقاضاهای محوری آنان تبدیل شد.