«التیبان فی التفسیر القرآن»اثر شیخ الطائفه ابو جعفر محمد بن حسن طوسی(385-460 ق)از معتبرترین تفاسیر قرآن کریم و نخستین تفسیر جامع شیعی است.نگاه این تفسیر به مسائل ادبی و بلاغی قرآن بسیار حائز اهمیت است.در این میان اشعار عربی نقشی تعیینکننده در بیان مفاهیم واژگان و تحلیل ادبی و بلاغی آیات کریمهی قرآن دارد.این مقاله به جایگاه اشعار و امثال در این تفسیر پرداخته و کارکردهای گوناگون اشعار را مورد بررسی قرار داده است.
تعریف امامت، اساس و پایه بحث های امامت پژوهی است. در تفکر شیعه، تعریف سامانمند و منطقی از امامت برای اولین بار از سوی متکلمان مدرسه بغداد مطرح شده است. نویسنده در این نوشتار، تعریف امامت را از دیدگاه مهم ترین شخصیت های مدرسه بغداد موردبررسی قرار داده و ویژگی های این تعاریف و نسبت آن ها با مفهوم نبوت و رسالت از منظر متکلمان مدرسه بغداد و تفاوت این تعاریف را به بحث گذاشته و در پایان به ارزیابی عام رویکرد مدرسه بغداد در تعریف امامت پرداخته است. از نظر نویسنده، به لحاظ روشی، رویکرد متکلمان مدرسه بغداد در تعریف امامت موردپذیرش است، ولی به لحاظ محتوا و جامع ومانع بودن و تناسب آن با معارف قرآنی و روایی در ارتباط با امامت، با اشکالاتی مواجه است. به همین جهت تعریف امامت با توجه به جایگاه آن در قرآن و روایات، نیازمند تکمیل و بازبینی است.
رهیافت تاریخی در کنار شناخت بسترهای مختلف جامعه، عهدهدار نمایاندن فرازها و فرودهاست. دستیابی به سیر تطور یک اندیشه و درک بهتر از خاستگاه و دوران آغازین شکلگیری آن، منوط به تحلیل گفتمانهای مکشوف از دادههای تاریخی برجایمانده در آن حوزه است. اصبغ بن نباته کوفی از نخستین مفسران شیعی در کوفه است که در منابع رجال و تراجم، بهعنوان نخستین مؤلف ذکر شده؛ اما اثری مشخص با محتوای قرآنی یا تفسیری به وی نسبت داده نشده؛ فراوانی نسبتاً زیاد روایات تفسیری او و بازتاب آنها در آثار معتبر پسین و همچنین توجه به روانشناسی اعتقادی شخصیت وی، این فرضیه را به ذهن میرساند که به گمان قوی، اصبغ از ارکان مهم انتقال آموزههای قرآنی امام علی(ع)، با رویکرد تأسیس یا ترویج گفتمانهای شیعهبنیان همچون امامت و وصایت در روزگار خود بوده؛ براساس نظریه "آوای متعارض باختین" باید گفت بازتاب گسترده مؤلفههای معنایی وصایت در تفسیر اصبغ و اهتمام او به گفتمان وصایت علوی، معنادار بوده و در دیالکتیک تعاملی با گفتمان رقیب شکل گرفته که قصد داشت نظریه خلافت سقیفهای در جامعه را نهادینه کند.