كتاب نقض از متون كهن فارسى در حوزه مناظرات كلامى و اعتقادى است كه حاوى اطلاعات فراوان تاريخى و جغرافيايى از قرن ششم است. اين سه ويژگى (فارسى بودن؛ كلام و عقايد؛ اطلاعات جغرافيايى و تاريخى) سبب شده است كه اين كتاب، مورد اقبال جدّى متخصصان و پژوهشگران اين سه عرصه قرار گيرد. در دوره معاصر، محقق كمنظير، سختكوش و فرزانه، مير جلال الدين محدّث اُرمَوى، با توصيه و مشاوره اساتيد بزرگ ادبيات فارسى (يعنى علامه محمد قزوينى و عبّاس اقبال آشتيانى)، به تصحيح و تحقيق و عرضه اين كتاب، همّت ورزيد. وى اين كتاب را دو بار به چاپ رساند: چاپ اول در سال ۱۳۷۱ق / ۱۳۳۱ش، با مقابله با پنج نسخه خطّى، كه در ۷۴۳ صفحه به زيور طبع، آراسته شد. در چاپ دوم كه در سال ۱۳۵۸ انجام شد، محدّث اُرمَوى كتاب را با هشت نسخه مقابله كرد و دو جلد نيز به عنوان تعليقات در توضيح، تكميل و شرح كتاب، به همراه نقض، منتشر نمود.
در این نوشتار، در بازخوانی و نقد دیدگاههای کلبرگ و مدرسی دربارۀ پیدایش تشیع دوازدهامامی، بر پایۀ روش تاریخی ـ کلامی و با هدف مقایسۀ دیدگاهها و بیان کاستیها و اشتباهات کمترشناختهشدۀ این دو، موارد زیر دانسته شد: کلبرگ پیدایش تشیع دوازدهامامی را «انتقال از امامیه»، و مدرسی «تکامل تدریجی مکتب تشیع» خوانده است. هر دو، تاریخ آن را تقریبا همسان، نیمة قرن چهارم هجری دانسته و در اینباره به موارد انعکاس اندیشة «دوازده امام» در متون کهن استناد کرده و دچار اشتباهاتی بعضا فاحش شدهاند؛ چنانکه هر دو، ثبت عقاید اثناعشری را در برخی متون که کامل به ما نرسیدهاند، انکار نموده و از ثبت آن در برخی منابع غفلت کرده و دیدگاههایی ناهمگون و گاه متناقض داشتهاند. افزون بر این، کلبرگ به همپایگی واژة امامیه با اثناعشریه توجه نداشته و مدرسی نیز دچار «تردیدها» و «تعمیمها»ی ناروا، اشتباه در «شناسایی متن و نسخههای کهن یک روایت» و «بیدقتی در فهم اصطلاحات مهدویت» شده است.
آراء رو به گسترش جریانهای فکری رقیب و معاصر با شیخ مفید(م.۴۱۳) درخصوص افضلیت امام، بخشی از دلایل نگارش کتاب الارشاد توسط این متکلم برجسته امامی میباشد. در این زمان برخی از گفتمانها با وجود باور به تفضیل علی(ع)، با صدور جواز امامت مفضول، بر مشروعیت خلافت متقدمین تاکید داشتند. برخی دیگر نیز علیرغم همسویی با امامیه در لزوم افضلیت امام- از مباحث امامت عامه- با باور به انطباق فضیلت خلفا بر ترتیب تاریخی خلافت آنان، بر عدم تفضیل و تقدیم حضرت علی(ع) رأی میدادند. در چنین فضایی مفید کتاب الارشاد را با تکیه بر آراء کلامی خویش در مسأله امامت همچون اثبات لزوم افضلیت امام و تفضیل علی(ع)، بهرهگیری از استنادات تاریخی و گاه آراء گفتمانهای رقیب، به رشته تحریر درآورد تا به حفظ هویت گفتمان امامی بپردازد. از اینرو شناسایی شاخصههای متکی بر مؤلفه افضلیت امام که شیخ در الارشاد در جهت اثبات تفضیل و تقدیم علی(ع) و طرد مشروعیت خلافت متقدمین از آنها بهره بردهاست، دغدغه اصلی این پژوهش را شکل میدهد. نتیجه این پژوهش توصیفی-تحلیلی نشان میدهد که شیخ با به کارگیری شاخصههایی چون برجستهسازی جایگاه و اعمال امام، طرد جایگاه و اعمال متقدمین به ویژه شیخین و طرد عملکرد صحابه در انتخاب افضل یا اصلح به این مهم پرداختهاست.