آیت الله بهشتی از جمله رهبران تأثیرگذار در جریان انقلاب اسلامی و تأسیس نظام جمهوری اسلامی در ایران است. در این مقاله کوشش شده است؛ دیدگاه این فقیه شهید در باره "رهبری و حکومت" مورد ارزیابی قرار گیرد. این ارزیابی با توجه به نظریه "امت و امامت" و نیز دیدگاه ها و نظرات وی در باره برخی اصول عمده قانون اساسی مصوب 1358 جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. تلاش شد، تفسیر شهید بهشتی از برخی مفاهیم عمده شیعه نظیر امامت، اجتهاد و حکومت به اجمال مطرح شود و آنگاه نسبت رهبری یا ولایت فقیه با حاکمیت ملی، قانون اساسی، حزب، آزادی و انتخاب انسان و ... تحت بررسی قرار گیرد.
مشروعیت توجیهی از حکومت و حاکمیت است.درباره مشروعیت، به طور کلی، دو دیدگاه کلان وجود دارد:الف)نظریه مشروعیت غایی که معطوف به غایت و هدف دولت است.و، ب)نظریه مشروعیت فاعلی یا قراردادی که بر خاستگاه و شکل دولت نظر دارد.اندیشه نخست سلطه بلا منازعی بر ذهن مسلمانان، از برآمدن تمدن اسلامی دوره میانه، تا شکلگیری تجددگرایی اسلامی داشته است.اما دیدگاه دوم(نظریه مشروعیت فاعلی)غالبا چنین تصور میشد که نسبتی قابل توجه با منابع یا نصوص اسلام شیعی ندارد.این نوشته، ضمن بررسی انتقادی ادعای فوق، بر رابطه نصوص شیعه-بویژه آثار و اعمال امام علی(ع)-و نظریه مشروعیت فاعلی/قراردادی تأکید نموده و این فرضیه اخیرا بسط داده است.