آل نوبخت يكي از خاندان هاي اصيل ايراني بود كه از نيمه قرن دوم تا اوايل قرن پنجم در جامعه شيعي منشا خدماتي عظيم گشت. بررسي اثرگذاري اين خاندان بر كلام و انديشه شيعي، هم به لحاظ پيش گامي آنان و هم به لحاظ محتوا و تنوع، حايز كمال اهميت است. خاندان نوبختي در عرصه انديشه سياسي، به بررسي مشكلات واقعي و جديدي پرداخت كه متاثر از غيبت امام دوازدهم شيعيان اماميه بود. پيدايش گفتمان هاي جديد و حركت ها و قيام هاي متعدد در جامعه اسلامي، به همراه ظهور حديث گرايي اهل سنت، كه حمايت مادي و معنوي دستگاه خلافت را با خود به همراه داشت و وارد شدن افكار نو و ظهور عقل گرايي، فضاي فكري جديدي براي ارائه پاسخ هاي مستدل در باب انديشه ديني و بخصوص انديشه اماميه در باب غيبت امام دوازدهم فراهم آورد. تاكيد آل نوبخت براي پاسخ به مسائل مبتلا به جامعه، تاكيد بر گفتمان عقل گرايي و روش برهاني بود. به ويژه چهارتن از بزرگان اين خاندان (ابوسهل، ابواسحاق، حسين بن روح و حسن بن موسي) با تبيين عقلي و برهاني امامت آن را جزو اصول دين قراردادند و پايه هاي نظري و انديشه اي آن را محكم و استوار ساختند. در سطحي خردتر، اين خاندان علاوه بر تمركز بر پاسخ به شبهات ديني، به ويژه در عرصه سياست، نزديكي به دربار خلافت عباسي و خاندان هاي مقتدر شيعي عراق را نيز دنبال مي كردند كه اين امر نيز خود تاثير فراواني در جهت توسعه فضا براي دفاع از اعتقادات ديني اماميه داشت. در واقع، اگر بپذيريم نظريه هاي سياسي در پاسخ به بحران هاي فكري و سياسي در جامعه شكل مي گيرد، شكل گيري نظريه سياسي خاندان نوبختي نمونه روشني از اين امر است.
در این نوشتار، در بازخوانی و نقد دیدگاههای کلبرگ و مدرسی دربارۀ پیدایش تشیع دوازدهامامی، بر پایۀ روش تاریخی ـ کلامی و با هدف مقایسۀ دیدگاهها و بیان کاستیها و اشتباهات کمترشناختهشدۀ این دو، موارد زیر دانسته شد: کلبرگ پیدایش تشیع دوازدهامامی را «انتقال از امامیه»، و مدرسی «تکامل تدریجی مکتب تشیع» خوانده است. هر دو، تاریخ آن را تقریبا همسان، نیمة قرن چهارم هجری دانسته و در اینباره به موارد انعکاس اندیشة «دوازده امام» در متون کهن استناد کرده و دچار اشتباهاتی بعضا فاحش شدهاند؛ چنانکه هر دو، ثبت عقاید اثناعشری را در برخی متون که کامل به ما نرسیدهاند، انکار نموده و از ثبت آن در برخی منابع غفلت کرده و دیدگاههایی ناهمگون و گاه متناقض داشتهاند. افزون بر این، کلبرگ به همپایگی واژة امامیه با اثناعشریه توجه نداشته و مدرسی نیز دچار «تردیدها» و «تعمیمها»ی ناروا، اشتباه در «شناسایی متن و نسخههای کهن یک روایت» و «بیدقتی در فهم اصطلاحات مهدویت» شده است.
لزوم تحول و بازنگري انديشه کلامي - سياسي شيعه در ارتباط با بحران غيبت امري مهم است که پايه هاي آن توسط امامان شيعه ريخته شد، اما در دوران غيبت، نوبختيان نقش اصلي را در اين تحول ايفا کردند. انديشمندان نوبختي در فضاي بحراني غيبت در عرصه کلام سياسي به بررسي مسائل اساسي و مشکلات واقعي مکتب اماميه پرداختند. تلاش اين بزرگان براي پاسخ به مسائل مبتلا به جامعه تاکيد بر گفتماني اعتدالي و ترکيبي بود که مرکب از عقل گرايي و روش حکمي معتدل و هماهنگ با نص (کتاب و سنت) مي باشد. اين نگرش در واقع ترکيب منطقي عقل و وحي متناسب با شرايط زمانه و سازگار با مکتب اماميه بود. در سطح سياسي اين خاندان علاوه بر تمرکز بر پاسخ به شبهات ديني به ويژه در عرصه سياست، توسعه فضا براي دفاع از اعتقادات ديني اماميه را مدنظر داشتند. در اساس، شکل گيري انديشه کلامي - سياسي خاندان نوبختي نمونه اي بارز از پاسخ به بحران هاي معرفتي و سياسي جامعه قلمداد مي شود.