در حوزة مطالعات اجتماعی دین در ایران، معمولاً کمتر به این مسئله پرداخته شده است که وجدان جمعی اجتماع دینی از طریق چه سازوکارهایی تولید و بازتولید میشود. بنا به رویکردهای انسانشناسی اجتماعی و نمادین میتوان به طرح این مسئله پرداخت که مهمترین و عمومیترین مناسک دینی که نقش اصلی را در بازتولید وجدان جمعی شیعیان دارد، کدام است. دورکیم معتقد است که دین و امر قدسی در نهایت همان بازنمایی جامعه در نمادهای مقدس است. جامعه از طریق این نمادها، خودش را در مناسک مذهبی و نظام اعتقادی همراه آنها برای افراد بازتولید میکند. در طی این مناسک وجدان جمعی مؤمنان بهطور فعالانه تولید و بازتولید میشود و فرد آگاهی جمعی خودش را از خلال ذهنیت مذهبی موجود در مناسک دینی، به دست میآورد و از این طریق جامعه،خودش را در فرد درونی میکند. سفرنامهنویسان غربی از دورة صفویه به این سو دادههای بسیاری را در حوزههای مختلف فرهنگ و جامعة دینی ایران فراهم کردهاند. یکی از مسائل مورد توجه برای ناظران مسیحی در ایران، دین و مذهب ایرانی و بهویژه مذهب تشیع بوده است. این دادهها بیانگر آناست که عزاداری محرم، عمومیترین و مرکزیترین مناسک جمعی شیعیان است که جامعة شیعی در آن به اوج احساسات و عواطف جمعی مذهبی خودش میرسد. بنا به رویکردی دورکیمی، مناسک محرم مهمترین و اصلیترین منسک دینی است که وجدان جمعی و آگاهی جمعی شیعیان ایرانی در آن تولید و بازتولید میشود. ذهنیت مذهبی مؤمنان نیز در طی این مناسک در افراد ایجاد میشود و از خلال این ذهنیت، پیوند فرد با جامعه و هویت اجتماعیاش بازتولید میشود و به نوعی ظهور عمومی پیدا میکند؛ و از سوی دیگر، جامعه خودش را با اقتداری بیشتر در فرد درونی میسازد. همة اینها سبب شده است که مناسک عزاداری اصلیترین محمل انتقال و تداوم وجدان جمعی شیعیان ایرانی باشد.
خلّف المستشرقون أسلاف الباحثین الغربیین حالیاً تراثاً لا بأس به من الدراسات المشرقیة والإسلامیة إستفاد منه هؤلاء الباحثون، فالإستشراق تحوّل إلى مجالات علمیة بحتة أصبحت تدرسها الکلیات ومراکز الأبحاث، لکنّ تلک الأبحاث بقیت تخدم أهداف ومصالح الغرب الإمبریالیة فی بعض الموارد، إلا أن الکثیر منها حالیاً نابعة عن وجدان باحثین غربیین أحرار یصنّفون الکتب والأبحاث من أجل إرضاء أطماحهم البحثیة واستکمالاً لمسیرتهم العلمیة. ومن جملة الحقول البحثیة المهمة التی کتب فیها الباحثون الغربیون الکثیر من هذه الدراسات، هی الدراسات الإسلامیة والحدیث الشریف منها بالتحدید سیّما الحدیث الشیعی. ومن هؤلاء الباحثین المعاصرین أستاذ جامعة إدینبرا الدکتور أندرو ج. نیومان الذی شهدنا له العدید من المساهمات فی حقل الفکر الإمامی وبالتحدید دراساته فی الحدیث الشیعی وجهود علماء الإمامیة فی العصر الصفوی وتحدیداً فی موضوع جدلیة الدین والعلماء مع السیاسة ورجالها. وما نهدف إلیه من دراستنا هذه هو نقد کتاب الباحث نیومان الهامّ عن تاریخ الحدیث الشیعی فی القرون التأسیسیة للمذهب الإمامی وأثر النهجَین الفکریَین الهامَّین عند علماء الإمامیة وهما: النهج الأصولی والنهج الإخباری الذی یمثله قم والقمّیون آنذاک فی تدوین أقدم ثلاثة مجامیع روائیة عند الشیعة الإمامیة: المحاسن للبرقی (توفی بین 274ـ280 ه/ 887ـ893 م) وبصائر الدرجات للصفّار القمّی (ت 290 ه/ 903 م) والکافی فی علم الدین للکلینی الرازی (ت 329 ه/ 941 م) وفق منهج التحلیل التاریخی والإستقرائی للنصوص التاریخیة والروائیة سیّما من تلک الکتب.