سازمان های وکالت امامیه و دعوت اسماعیلیه دو نهاد سری بودند که هرکدام با هدف انتشار و استمرار فعالیت های عقیدتی،سیاسی و تبلیغی خود در نواحی متعدد سرزمین های اسلامی و در چارچوب برنامه ای منظم و سازمان یافته ، با محوریت امامان و سلسله وکلا و داعیان خود به وجود آمدند.امامان معصوم (علیهم السلام) در عصر حضور برای تسهیل و امکان بهتر ارتباط با شیعیان سازمان وکالت را تشکیل دادند و امامان اسماعیلیه نیز با ایجاد سازمان دعوت و بهره گرفتن از داعیان خود کوشش نمودند ارتباط منظم با پیروان خود را فراهم کنند.لازم به ذکر است که اهمیت بررسی تطبیقی این دوسازمان موجب قضاوت بهتر تاریخی نسبت به سیاست ها،اهداف وعملکرد آنان می شود. پرسش اصلی در این مقاله این است که دو سازمان وکالت و دعوت چه وجوه اشتراک و افتراقی در چگونگی شکل گیری و پیدایش سازمانی خود داشته اند؟در پاسخ می توان گفت،سازمان وکالت امامیه در شرایط خاص تاریخی دوره امام صادق(ع) به بعد بنا به دلایل افزایش تدریجی شیعیان ، سخت گیری روز افزون دولت عباسی ، دشمنی دیگر رقبا و مخالفان عقیدتی و سیاسی نسبت به آنان ،توسط امامان معصوم شکل گرفت.امامان(علیهم السلام) با اهداف چندگانه ساسی-اجتماعی به هدایت شیعیان ، حفظ ارتباط و صیانت از آنان ، گسترش و تحکیم عقاید شیعه ،احقاق حق اهل بیت و ترویج معارف شیعه کوششی مستمر داشتند.اسماعیلیه نیز با تشکیل سازمان دعوت مدعی امامت منصوص اسماعیل و فرزندش محمد بن اسماعیل، به عنوان امام پس از امام صادق(ع) بودند.
هرچند تاریخ حضور تشیع در مصر تقریباً با تاریخ ورود اسلام به این کشور همزمان است اما شیعیان در تاریخ معاصر این کشور همواره با مشکلات متعددی روبهرو بوده و تحت فشار حکومتها قرار داشتهاند. امروزه جریان تشیع در مصر، با دشواریها و موانع متعدد داخلی و خارجی مواجه است، از جمله: شکلگیری اندیشههای افراطی ضدشیعی در مصر، شیعههراسی، قرارگیری در موقعیت فرودستی کمیتی، معضلات امنیتی، فقدان رسمیت مذهبی، نبود مرجعیت دینی و فکری، اتهام ارتباط با ایران و تأمین منافع آن، نبود نهادهای علمیفرهنگی شیعی مانند مسجد، حسینیه، حوزه علمیه، چاپخانه، مؤسسه، حزب سیاسی و ...، هجمههای تبلیغاتی، فشار اقتصادی،تنگناهای قانونی و ... . جریانهای افراطی سلفی و نیز دولتها در شمال آفریقا و مصر معمولاً در تضاد با شیعیاناند و ضمن سلب آزادی بیان آنها، به تبلیغات مستمر، اغراقآمیز و نادرست درباره تشیع مشغولاند. افزون بر آن، نگاه امنیتی حکومت و مراکز امنیتی مصر به شیعیان و فعالیتهای آنان سبب شده است حکومت به بهانههای مختلف از این موضوع بهرهبرداری سیاسی کند و هر از چند گاهی با تشدید فشار بر شیعیان مصر از فشار افکار عمومی بر خود بکاهد. برخی مطبوعات مصر نیز برای تخریب چهره جامعه اسلامی شیعه، حقایق را به گونهای دیگر جلوه میدهند و بعضاً به سخنان شخصیتهای سلفی استناد میکنند، در حالی که این گروه دشمن شیعیاناند و ضمن عرضه اطلاعات نادرست از تشیع، ادبیات موهنی دارند. در این نوشتار میکوشیم بعد از اشارهای مختصر به شیعههراسی در مصر و رابطه آن با انقلاب اسلامی، برخی از دشواریهای فرهنگی شیعیان معاصر مصر را بررسی کنیم.