با انتقال مرکز حکومت فاطمیان (567-358 ق) به قاهره در 362 ق. دستگاه دعوت اسماعیلی، با هدف ترویج عقاید اسماعیلی در میان آحاد مردم مصر، در قالب نهادهای تبلیغی – آموزشی مانند مجالس الحکمه، جامع الازهر و دارالعلم سازماندهی شد. با این همه، این نهادها موفقیت چندانی در انجام وظیفه پیش گفته به دست نیاوردند. بررسی ناکامی این نهادها در تحقق اهداف مورد نظر، می تواند نقش مهمی در تبیین عوامل ناتوانی فاطمیان در تثبیت مذهب اسماعیلی در سرزمین مصر داشته باشد. از سوی دیگر، پیچیدگی عقاید اسماعیلی و سلسله مراتب گروش به مذهب اسماعیلی، در عمل، گروش عامه مردم بدان را با دشواری های جدی روبرو می ساخت. در هر حال، فعالیت ناهمگون و ناپیوسته جامع الازهر و دارالعلم در عرصه ترویج مذهب اسماعیلی در مصر عهد فاطمی، از عواملی بودند که شرایط را به گونه ای رقم زدند تا نهادهای اسماعیلی کارنامه موفقی در عرصه اشاعه و فراگیر کردن مذهب اسماعیلی در مصر نداشته باشند.
مواهب و برکات مقدس اسلامى مسلمانان به ویژه روحانیان بسیاراست . انقلاب اسلامى درایران یک رفرم و تغییر در سطح نبود که در زندگى مسلمانان طرح نو درافکند اندیشه ها را متحول کرد معیارها را دگرگون ساخت ارزشهاى متناسب فطرت بشر را بر جوامع حاکم کرد استعدادهاى نهفته جوانان این مرز و بوم را بلا نده ساخت درجوامع روحانى انجماد را مبدل به روشن بینى عوام زدگى را به اصول مدارى فرد گرایى را به سکان دارى جمع و جامعه تبدیل کرد و علوم و دانش حوزویان را که در جامعه طاغوتى مجال بروز و عینیت نداشت چونان خون در پیکره جامعه تزریق کرد.این تحول آفرینى در عرصه فکر و نظر در حوزه هاى علمیه رشدى چشمگیرر و فزاینده داشت به گونه اى که سخنان نو و بدیع در بدو انتشار مجله امروز نقل صفحات روزنامه هاست . برخى مباحث که در آن روزگار بدعت تلقى مى شد و طرح آنها مایه علمى و شجاعت عمل مى طلبید اکنون ازاصول محرزه و قواعد مورداتفاق همه حوزویان شده است .
نوشته اى که از نظر خوانندگان عزیز مى گذرد ترجمه مقاله استاد ابراهیم احمد با عنوان : ( الصوم عندالفاطمیین) است که به طور خلاصه در باب اختلاف هلال در کشورهاى مختلف اسلامى بحث مى کند. نویسنده سعى دارد ضمن نشان دادن راه حلى براى برطرف ساختن این مساله یک روش عملى یکسان را دراحتساب ماههاى قمرى ارائه دهد تا آغاز وانجام این ماهها خصوصا ماه مبارک رمضان و دو عید فطر و قربان در همه بلاداسلامى در یک روز باشد واز بروزاختلاف جلوگیرى شود و در همین راستا قواعد واصول( فاطمیان) را توصیه مى کند ( البته نه به صورت یک راه حل قطعى ) تا شاید محققین دیگر نیز با توجه به نظریات گوناگون به یک نتیجه کافى و نهایى دست پیدا کنند.
در بررسی ناکامی فاطمیان در گسترش و تثبیت مذهب اسماعیلی در مغرب، تأثیر و نقش عوامل جغرافیایی، بهرغم اهمیت مورد توجه واقع نمیشود. پژوهش حاضر سعی دارد با عنایت به ارتباط وثیق میان پدیدهها و رویدادهای تاریخی با عوامل جغرافیایی(اعم از طبیعی، انسانی، مذهبی و سیاسی)، نقش و تأثیر این دسته از عوامل را در فراگیر نشدن مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد تبیین قرار دهد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که وسعت سرزمینی، موانع محیطی و جغرافیایی مغرب، همانطورکه مدتها از سیطره مسلمانان در دوره فتوح ممانعت به عمل آورد، تسلط فاطمیان بر شئون آن برای زمینه سازی جهت تثبیت مذهب اسماعیلی را هم ناممکن نمود. این در حالی بود که جغرافیای انسانی، مذهبی و نیز سیاسی مغرب در دوره پیشافاطمی به گونهای تثبیت شده بود که هر کدام از گروههای مذهبی سنی(مالکی و حنفی)، خوارج(صفری و اباضی) و نیز برخی گروههای شبه اسلامی مثل برغواطه قلمرو سرزمینی خاص خود را داشتند.علاوه بر این، فاطمیان با ناتوانی در ایجاد تقسیمات اداریـجغرافیایی مطلوب خود، نتوانستند اداره مناطق مختلف مغرب را تحت کنترل خود درآورند.از این رو، عوامل جغرافیایی نیزمیتوانند از جملۀ موانع اشاعه مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد توجه قرار گیرند.