توانمندی نظام اجتماعی از دغدغههای مهمی است که همواره مورد توجه نظامهای سیاسی و حکومتی است. عوامل مختلفی میتوانند در بقا و تداوم، پویایی و توانمندسازی نظام اجتماعی نقش داشته باشند. باور به مهدویت در پویایی و توانمندی نظام اجتماعی نقش مهمی میتواند داشته باشد و کارکرد در این حوزه از کارکردهای مهم این باور بهحساب میآید. زیرا باور به مهدویت، میتواند مردم را حول محور خود جمع کند و برای تحقق هدفی مشخص، آنان را به صورت یکپارچه در آورد و به آنان هویت واحد دهد و بهدنبال آن قدرت اجتماعی را تقویت نماید و ارتباط اجتماعی را تحکیم بخشد و در نتیجه، زمینههای امنیت و نظم اجتماعی را فراهم آورد و به تحکیم روابط اجتماعی منجر شود. در این تحقیق، با هدف نشاندادن کارکرد باور به مهدویت در ساحت نظام اجتماعی جامعه منتظِر و عصر غیبت و تبیین ظرفیت و پتانسیل اندیشه مهدویت در تقویت و تحکیم نظام اجتماعی، بحث و گفتوگو شده است. از مهمترین یافتههای این تحقیق، نشاندادن ظرفیت اندیشه مهدویت در ساحتهای نظم، انسجام و همبستگی، امنیت و تحکیم روابط اجتماعی است. از برجستهترین راهکارهای اندیشه مذکور در این حوزهها عبارت است از: تولید و بازخوانی ارزشهای اخلاقی مشترک، تحکیم باورهای دینی بهویژه آموزه امامت، ایجاد ارتباط و پیوند عاطفی در مردم، ایجاد اتحاد و هویت واحد بین اقوام و خرده فرهنگها و ایجاد اعتماد عمومی که از تقویت ارزشها و پایبندی به قواعد اخلاقی ناشی میشود.
یکی از چالش ها و « بررسی امنیت ملی از منظر فقه شیعه » هدف این مقاله دشواره های امروزین و مبتلابه کشورهای اسلامی، مسأله ی امنیت ملی است. با توجه به ظرفیت عمیق و گسترده ی علم فقه در تبیین مسأله ی امنیت ملی دولت های اسلامی، در این نوشتار کوشیده ایم تا با تمسک به روش استنباطی و استنادی، گزاره های فقهی ناظر به امنیت ملی را استخراج کرده و با استمداد از یک الگوی نظری تلفیقی، متشکل از: علل اربعه (متخذ از فلسفه اسلامی) و مصالح خمسه (متخذ از فقه) این مسأله را از منظر فقه تحلیل کنیم. براساس این الگوی نظری، امنیت ملی به مثابه امر حادث، دارای چهار علت: مادی، صوری، فاعلی و غایی است که هر چهار مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
مقاله حاضر برای تبیین هویت روششناسی فقه سیاسی شیعه نگارش یافته است. در این راستا، با استفاده از رهیافت مقایسهای سعی شده است ویژگیهای روششناسی فقه سیاسی شیعه در چالش با روششناسی فقه سیاسی دیگر مذاهب اسلامی، چالش روش شناختی علمای اصولی و اخباری، چالش روش شناختی طرفداران فقه حکومتی و فقه فردی و سرانجام نزاع روش شناختی طرفداران فقه حکومتی و روشنفکران دینی تبیین گردد.