غیبت امام دوازدهم و کوتاه دستی جامعه شیعی از نظام مطلوب خود از سویی، و ضرورت حفظ حداقل‌هایی از سازماندهی، امکانات، موقعیت‌ها و فرصت‌ها برای شیعیان در حکومت‌های غیرشیعی از سوی دیگر، همکاری علمای شیعه با حکومت‌های موجود را ضروری می‌کرد. با وجود آن که در طول غیبت صغرا بیشتر همت علما صرف اثبات امامت و غیبت امام مهدی علیه‌السلام گردید، اما با شروع غیبت کبرا و اوج‌گیری جایگاه علما در میان شیعیان، بحث همکاری آنان با حکومت‌های موجود، و چیستی و چرایی آن، به یکی از سرفصل‌های مهم در اندیشه سیاسی شیعه تبدیل گردید. در این مقاله، مسأله همکاری علما با سلاطین و حدود و ثغور این همکاری‌ها بررسی شده است.

منابع مشابه بیشتر ...

5e1a0a12b6511.JPG

مطالعه سیر تحول تاریخی روحانیان شیعه نقش نوگرایی و نوسازی در تغییر منش و روش سیاسی روحانیان در انقلاب مشروطه

محمد سمیعی

روحانیان شیعه به‌طور سنتی، خود را در حد امکان از چالش‌های سیاسی دور نگاه می‌داشتند. این روش تا دوران قاجار ادامه داشت؛ ولی از اواخر دوران ناصری، چرخش بزرگی در روش و منش سیاسی آن به‌وجود آمد. در واقع، انقلاب مشروطه، نخستین حادثة تاریخی بود که در آن، روحانیان شیعه یک جریان سیاسی را رهبری می‌کردند که در پی تغییر ساختار حکومتی برآمده بود. کاوش در این باره، نشان می‌دهد که عوامل اصلی این چرخش، دو عنصر مهم نوسازی و نوگرایی بوده‌اند که به‌طور عمده از دوران ناصری در ایران اوج گرفتند. فناوری‌های جدید ارتباطی به شبکه روحانیت از منظرهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی استحکام بیش‌تری بخشید و نیز اندیشه‌های جدید، و به‌ویژه اندیشه‌های سیاسی نو، امکان در نظر گرفتن گزینه‌های جایگزین حکومت استبدادی را فراهم آورد که تا آن زمان به صورت انحصاری در قبضة حاکمان متکی بر قدرت شمشیر بود. سیاست مدرن به قلم، قدرتی بیش از شمشیر می‌بخشید؛ از این رو، روحانیان که در زمرة اهل قلم بودند، در مقابل پادشاهان که اهل شمشیر بودند، توان بیش‌تری یافتند. آنان بدین‌ترتیب، قدرتی را به‌دست آوردند که پیش از آن فاقد آن بودند و تقاضای اقامة عدل در جامعه به یکی از تقاضاهای محوری آنان تبدیل شد.