موعودگرایی در اندیشه و عمل سیاسی ایرانیان جایگاه ویژه ای دارد. به اعتباری، می توان یکی از ویژگی های فرهنگ سیاسی ایرانیان را باور به ظهور منجی برای نجات از دشواری های سیاسی و اجتماعی دانست. گویی به رغم گسست ها و چندپارگی ها، نوعی تداوم یا استمرار نیز در تاریخ اندیشه سیاسی ایرانیان در کار بوده است. فرشته زمین ایرانیان در هر عصر درگیر وضعیتی مخاطره آمیز بوده، و در خاک خود امیدهای گوناگون پرورده است. محور این مقاله شرح و تحلیل عناصر موعودباوری و منجی طلبی در دستگاه افسانه پردازی مزدایی ـ ایران شهری است، و تلاش می کنیم تا بهره ها و امکان های موعودباوری ایران شهری را با تکیه بر چهار مقوله «وضعیت مخاطره»، «اصل امید»، «اصل عدالت»، و «وعده دموکراتیک» استخراج کنیم. این تلاش نظری بر استلزامات افق پساسکولار تکیه دارد. می توان دو پرسش را برای پیشبرد مباحث این مقاله مطرح کرد: عناصر موعودباورانه در الهیات سیاسی مزدایی کدام اند؟ در بستر الهیات سیاسی ایرانی، چگونه می توان وعده دموکراتیک را در کنار اصل امید و اصل عدالت پروراند؟

منابع مشابه بیشتر ...

5c307fd0207bb.JPG

اعتبارسنجي روايت «حب علي حسنه لا تضر معها سيئه» در مصادر شيعه و سني

محمدحسن رستمی, عبدالرضا حدادیان

روايت «حب علي حسنه لا تضر معها سيئه، وبغضه سيئه لا تنفع معها حسنه» حديث مشهور و مستفيضي است که به سبب پيوند و ارتباط با عقايد و کلام شيعي، از اهميت والايي برخوردار است. پژوهش پيش رو بر آن است تا نخست سير نقل روايت را در ميان منابع و مصادر روايي شناسايي کند، سپس با دستيابي به اسناد و طرق گوناگون روايت و با کنکاشي رجالي، کيفيت سندي آن را مطالعه نمايد. بخش پاياني اين نوشتار به واکاوي مراد و مقصود روايت اختصاص يافته است که از رهگذر نقد و بررسي اقوال گوناگون به بيان برداشت ها و تاويلات مقبول و نامقبول از روايت مي پردازد.

558e53856f601.jpg

عقلانیت نجات بخشی در مذهب شیعه

علی فلاح رفیع

یکی از محوری ترین موضوعات در ادیان و مذاهب عالم، حتی در مکاتب و نحله های فکری- فلسفی جهان، موضوع نجات بخشی است؛ چه اینکه هر دین و مذهبی، طریقه اعتقادی و عملی خود را تنها طریقه نجات و رستگاری می دانسته است. یهود تنها راه نجات را دین برگزیده خود می داند. در درون این دین نیز فرقه های متعدد آن هر یک با نفی نجات از طریق غیر خود، تنها عقیده و عمل خود را راه سعادت معرفی کرده است. در ادیان دیگر همچون مسیحیت و اسلام و حتی ادیان غیر توحیدی نیز همین ادعا وجود داشته است. نوشتار حاضر ضمن اشاره به ادعای نجات بخشی در مذهب شیعه، به عقلانیت حقانیت آن می پردازد و سعی می کند زوایای این موضوع را روشن سازد؛ بنابراین برای بررسی و تحلیل این ادعا، ابتدا به ذکر برخی مستندات اسلامی در اثبات آن می پردازد، سپس با یادآوری چند اصل منطقی و دینی غیرقابل تردید، و تبیین و تحلیل عقلانی آنها، زوایای موضوع را روشن می سازد. آن گاه با طرح بحث عدم انفکاک دنیا و آخرت در مرحله حق یابی و انفکاک آن در قدرت عمل از یک سو و تفکیک ولایت باطنی و ولایت ظاهری از سوی دیگر، امکان وصول به حقانیت را منحصر در دنیا ندانسته است؛ لذا در عین حال که عقلانیت اعتقاد شیعه در نجات بخشی را اثبات می کند، امکان وصول به رستگاری را برای پیروان ادیان و مذاهب دیگر هم نفی نمی کند.