حديث يكي از منابع مهم دين شناسي و مورد پذيرش همه فرقه هاي اسلامي است. آنچه امروز به نام حديث در اختيار مسلمانان قرار دارد، همه آنها گفتار معصومان نيست، بلكه بخشي از آن، احاديث جعلي و برساخته اي است كه مسلمانان ساده لوح و دشمنان آگاه در راهيابي آن به منابع حديثي نقش داشته اند. البته جاعلان حديث انگيزه هاي متفاوتي داشته اند. كه يكي از آنها حذف رقيب سياسي از جامعه اسلامي بوده است. بر اين اساس، مقاله حاضر درصدد بررسي رواياتي است كه درباره مطلاق بودن يعني ازدواجها و طلاق هاي مكرر امام حسن (ع) جعل شده است.
کتاب مذهب شیعه یا عقیده شیعه اثر دوایت دونالدسن، از نخستین پژوهشهای شرق شناختی در نیمه اول قرن بیستم است که به بحث درباره ائمه اطهار (ع) و مطالعه درباره جغرافیای تاریخی مراقد آنان اختصاص دارد. مولف در فصل ششم این کتاب درباره امام حسن (ع) سخن گفته و شرحی تاریخی از رویدادهای عصر و حیاتش به دست داده است. وی اطلاعات و اخبار خود را از برخی از منابع معتبر و منابع قصصی نامعتبر اخذ کرده و در این فصل برداشتها و تصورات کلی خود را درباره شخصیت امام حسن (ع) و زندگی و سیره ایشان و شرایط آن عرضه میکند که به دور از حقیقت است. وی گرفتار خطاهای بزرگی شده و مجموعهای از دروغها و اخبار ساختگی را به این شخصیت بزرگ نسبت داده که از نظر محتوا و سند عاری از حقیقت است. ناقد در این مقاله کوشیده است بر پایه روایتها و اخبار متقن به نقد و بررسی این دروغها و اخبار ساختگی پرداخته و اعتبار منابعی را که وی بدانها استناد جسته است، رد کند.
یکی از راههای شناخت قطعیت و یا چگونگی صدور روایات، تشکیل خانواده حدیثی پیرامون آن و سنجش روایت در پرتو آن است. این روش که بیشتر در علم حدیث از آن بهره برده میشود، میتواند در نفی و اثبات وجود یک گزارش تاریخی، برای مورخان و سیرهنگاران هم کاربرد داشته باشد. به نظر میرسد، پذیرش اخبار مطلاق بودن امام حسن(ع) در منابع اسلامی، ریشه در همین امر، یعنی تشکیل خانواده حدیثی داشته است. نوشتار پیش رو، با آسیبشناسی این شیوه و با استناد به متون کهن و روش وصفی و تحلیلی، در پی پاسخ به چرایی پذیرش اخبار مطلاق بودن امام حسن(ع) از سوی برخی اندیشمندان اسلامی، بهویژه امامیه است. یافتههای این پژوهش، نشان میدهد که تشکیل خانواده حدیثی، ناتوان از تشخیص گزارشهای جعلی هدفمند است و این آسیب، در اخبار مطلاق بودن امام حسن(ع) به چشم میخورد؛ به این معنا که جاعلان، با اخبار متنوع و متعدد پیرامون طلاقهای امام حسن(ع)، این گزارشِ غیرقابل اعتماد را صحیح و موجّه جلوه دادهاند.
اندیشۀ مهدویت به معنای قیام یکی از فرزندان رسول خدا( به نام حضرت مهدی( در آخر الزمان، میان شیعه و اهلسنت مشترک است. گرچه این دو گروه در تفسیر واژۀ مهدی که مقصود مهدی نوعی است یا مهدی شخصی اختلاف نظر دارند؟ براساس این اندیشه، در تاریخ اسلام عدهای با ادعای مهدویت جامعۀ اسلامی را تا مدتی مشغول ساخته و سبب انحرافاتی شدهاند و به عدهای نسبت دادهاند که آنان دربارۀ بعضی ادعای مهدویت داشتهاند. از جمله شهید مطهری بر این باور است که مختار ثقفی دربارۀ محمد بن حنفیه _ فرزند امیرالمؤمنین( _ ادعای مهدویت داشته و خود را نایب او معرفی کرده است و با توسل به این شیوه توانسته بود حمایت مردم را جلب کند.نوشتار حاضر با هدف نقد و بررسی این ادعا فراهم آمده و با مراجعه به منابع تاریخی، حدیثی، تراجم، رجال و با توجه به کاربرد واژۀ مهدی در متون ادبی و حدیثی، اعتقادات مختار، ادعای امامت نکردن محمد بن حنفیه، حمایت امامان شیعه ار حرکت مختار و تأیید دانشمندان اسلامی به این نتیجه رسیده است که ادعای یادشده پشتوانۀ علمی ندارد و توهمی بیش نیست. افزون بر اینکه خود ایشان دلیلی بر ادعای خود اقامه نکرده است که مشروح مستندات را باید در همین نوشتار جستوجو کرد.