در این نوشتار، در بازخوانی و نقد دیدگاههای کلبرگ و مدرسی دربارۀ پیدایش تشیع دوازدهامامی، بر پایۀ روش تاریخی ـ کلامی و با هدف مقایسۀ دیدگاهها و بیان کاستیها و اشتباهات کمترشناختهشدۀ این دو، موارد زیر دانسته شد: کلبرگ پیدایش تشیع دوازدهامامی را «انتقال از امامیه»، و مدرسی «تکامل تدریجی مکتب تشیع» خوانده است. هر دو، تاریخ آن را تقریبا همسان، نیمة قرن چهارم هجری دانسته و در اینباره به موارد انعکاس اندیشة «دوازده امام» در متون کهن استناد کرده و دچار اشتباهاتی بعضا فاحش شدهاند؛ چنانکه هر دو، ثبت عقاید اثناعشری را در برخی متون که کامل به ما نرسیدهاند، انکار نموده و از ثبت آن در برخی منابع غفلت کرده و دیدگاههایی ناهمگون و گاه متناقض داشتهاند. افزون بر این، کلبرگ به همپایگی واژة امامیه با اثناعشریه توجه نداشته و مدرسی نیز دچار «تردیدها» و «تعمیمها»ی ناروا، اشتباه در «شناسایی متن و نسخههای کهن یک روایت» و «بیدقتی در فهم اصطلاحات مهدویت» شده است.
این تحقیق به بررسی و بازسازی نقش عبدالرحمن بن ملجم مرادی و عوامل اثرگذار در مسئله شهادت امام علی (ع) می پردازد و نقش فرهنگ قومی، نظام اجتماعی و طبقات اثرگذار را در شکلگیری و جهتدهی تحولات تاریخ صدر اسلام برجسته می سازد. بر اساس تحقیق روشن می گردد؛ مخالفان امام علی (ع) ائتلاف کرده و در مسئله توطئه و ترور آن حضرت وفاق داشتند. ظهور خوارج و تعامل آنها با این گروه فرصتی را فراهم آورد تا جبهه مخالفان قوت بیشتری بگیرد و ترور آن حضرت توسط ابن ملجم صورت بگیرد. او در انجام این امر مصمم و آگاهانه عمل کرد. ابن ملجم شخصیتی برخاسته از نظام قبیله ای، فرهنگ بدوی و کج اندیشی دینی بود. مواضع و عملکرد او و جریان ائتلافی در مسئله شهادت امام علی (ع) در راستای این تفکر قرار داشت. در پژوهشهای انجام شده تنها برخی روایتهای تاریخی مرتبط با ابن ملجم بررسی شده و خالی از تحلیل انتقادی یا ارزیابی سندی و محتوایی است. هم چنین در این تحقیقات متغیرهای اثرگذار در مسئله شهادت امام علی (ع) مورد غفلت واقع شده و آن را ناشی از خشونت و تزلزل اخلاقی و اجتماعی ابن ملجم و گرایشهای افراطی وی می دانند. در این جستار روش تحقیق تاریخی است و با مراجعه به منابع، روایتهای موجود درباره نقش ابن ملجم در مسئله شهادت امام علی (ع) و عوامل و متغیرهای موثر در این زمینه صورت بندی، مستند سازی، تبیین، ارزیابی و تحلیل انتقادی می گردد.