شیخ بهایی، از زمره فقیهان چیرهدست و محدثان باریکبینی است که فقاهت و درایت، در آثار وی موج میزند. بازگویی ظرایف معنایی و دقایق مفهومی روایات، تخصص علمی اوست. او در این مسیر دشوار و توانسوز، از بایستههای عمومی فهم متن و ضوابط خاص آن بهره جسته است. شیخ بهایی در فقه الحدیث، نظام منطقی و سبک خاص در گردآوری، فهم متن، فهم مقصود و ارائه گزارههای شرعی دارد، این نظام منطقی، حاوی دقتها و نوآوریهای ویژه در تحلیل احادیث است. در این مقاله سعی شده است، روش فقه الحدیثی شیخ بر پایه کتاب مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین تبیین گردد.
این مقاله در صدد نقد نظریه بوکلی درباره روایات دیدارهای امام صادق(ع) با منصور عباسی است. آقای بوکلی، نویسنده مقاله « ریخت شناسی و مفاد بعضی از روایات شیعه امامی » ، بخشی از روایات مربوط به مواجهه امام صادق(ع) و منصور عباسی را که غالبا مربوط به احضار امام به دربار منصور است مورد بررسی قرار داده است. بررسی او تنها مبتنی بر ساختار روایات است. نویسنده تلاش کرده است با این روش به منشا جعل این روایات دست یابد و دیدگاه شیعه امامی درباره ارتباط بین مذهب و قدرت سیاسی را نشان دهد. در مقاله پیش رو ضمن بررسی این روایات، روش آقای بوکلی و دستاوردهای او بررسی شده و نشان داده شده است که روش مبتنی بر ساختار تنها، فاقد کارآیی لازم است و به ویژه برای دستیابی به منشأ جعل یک روایت، شناخت راویان آن ضروری است. در این میان از پدیدههایی چون «تقطیع» و «نقل به معنا» در حدیث، در بررسی ساختار این روایات نباید غفلت نمود. از نظر مفهومی، این گروه از روایات به تنهایی برای بیان دیدگاه سیاسی شیعه کافی نیست.
کتاب بستان الناظرین فی معرفه ائمه الهادین اثر محمد یوسف بیکا که در سال 1119 - 1120 نوشته شده، شرح چهل حدیثی است که نویسنده ضمن آن سعی کرده است به مسائل مختلفی که به تشیع و اعتقادات صحیح او مربوط می شود، بپردازد. در واقع، می توان آن را اثری در معرفی شیعه و ویژگی های آن دانست. نویسنده در نوشتار پیش رو، با ارائه گزارشی از کتاب، محتوای آن را در بوته بررسی قرار داده است.
ناد لاوسن ا ز خاورشناسان معاصر ، در مقالة هرمنوتیک تفسیر پیشامدرن اسلامی و شیعی تلاش دارد گونه ها و تطور تاریخی رخ داده در هرمنوتیک تفسیر شیعة دوازده امامی را توصیف و ارزیابی کند. بر پای ة این مقاله تفسیر امامیه از پدیداری تا دورة معاصر چهار گونه هرمنوتیک ولایت محور، مصالحه، عرفانی – باطنی (ناشنوایی هرمنوتیکی) و فلسفی – ولایی را گذرانیده است؛ چرخش هرمنوتیکی شیعه از امام به مفسر در تبیین قرآن و عجین شدن آن با رهیافت های عرفانی و فلسفی از ویژگی های دوره های دوم تا چهارم م حسوب می شود . تطورات رخ داده در ادوار چهارگانة هرمنوتیک شیعی از شرایط فرهنگی - سیاسی جامعة شیعی، ظهور نخبگان علمی ش یعه، اثرپذیری عالمان امامی از رهیافت های اعتزالی، عرفانی و باطنی اهل سنت متاثر بوده است. در این میان نقش حکومت های شیعی چون آل بویه و صفویه و ظهور عالمانی چون سید مرتضی، سید حیدر آملی و ملاصدرا در شکل گیری گونه های جدید هرمنوتیکی برجسته به نظر می رسد. در این مقاله دیدگاه های لاوسن مطرح و کاستی های آن نشان داده شده است.
رهیافت تاریخی در کنار شناخت بسترهای مختلف جامعه، عهدهدار نمایاندن فرازها و فرودهاست. دستیابی به سیر تطور یک اندیشه و درک بهتر از خاستگاه و دوران آغازین شکلگیری آن، منوط به تحلیل گفتمانهای مکشوف از دادههای تاریخی برجایمانده در آن حوزه است. اصبغ بن نباته کوفی از نخستین مفسران شیعی در کوفه است که در منابع رجال و تراجم، بهعنوان نخستین مؤلف ذکر شده؛ اما اثری مشخص با محتوای قرآنی یا تفسیری به وی نسبت داده نشده؛ فراوانی نسبتاً زیاد روایات تفسیری او و بازتاب آنها در آثار معتبر پسین و همچنین توجه به روانشناسی اعتقادی شخصیت وی، این فرضیه را به ذهن میرساند که به گمان قوی، اصبغ از ارکان مهم انتقال آموزههای قرآنی امام علی(ع)، با رویکرد تأسیس یا ترویج گفتمانهای شیعهبنیان همچون امامت و وصایت در روزگار خود بوده؛ براساس نظریه "آوای متعارض باختین" باید گفت بازتاب گسترده مؤلفههای معنایی وصایت در تفسیر اصبغ و اهتمام او به گفتمان وصایت علوی، معنادار بوده و در دیالکتیک تعاملی با گفتمان رقیب شکل گرفته که قصد داشت نظریه خلافت سقیفهای در جامعه را نهادینه کند.