نقاشی های بقاع متبرکه از جمله هنرهای مذهبی است که مخاطب آن توده های مردمی اند که گرایش های مذهبی به ویژه شیعی دارند. با آنکه سابقه دیوارنگاری در ایران بسیار کهن است، قدیمی ترین نمونه موجود از این نقاشی ها را می توان از دوره غزنوی و در مقبره ارسلان جاذب در سنگ بست خراسان دانست. این نقاشی ها در دوران های مختلف، بر دیوارهای مکان های مذهبی تصویر شده اند اما امروزه شمار اندکی از آن ها به جا مانده است. تحقیق حاضر قصد دارد ویژگی های محتوایی و صوری این نقاشی ها را بیان کند و با مقایسه تصاویر موجود از نقاشی های بقاع متبرکه با نمونه های مشابه آن در هنر پیشا اسلامی و دوره اسلامی، ارتباط نقاشی های بقاع را با سنت های کهن تصویرگری در ایران نشان دهد. بررسی ارزش های بصری و تاریخی این نقش مایه ها و هماهنگی آن ها با تفکرات شیعی از اهداف این تحقیق است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. روش گرد آوری مطالب از طریق مطالعات کتابخانه ای است و تصویر خوانی است. نقاشی های بقاع از نظر محتوا اشاعه دهنده اعتقادات مذهبی شیعیان است. تصویرگری پیامبران به ویژه حضرت رسول(ع)، امامان و رشادت ها و بزرگواری های آن ها به ویژه امام حسین علیه السلام و حوادث روز عاشورا و روایت های مرتبط با آن، صحنه های بهشت و جهنم از موضوعات این نقاشی هاست. بیان رشادت ها و بزرگی انسان های پاک سرشت، موضوع کلی این نقاشی هاست. از نظر ویژگی های صوری، تداوم حیات برخی آرایه های کهن ایرانی در این آثار دیده می شود. نقش مایه درخت زندگی با شکل های تصویری درخت شاخ و برگ دار، درخت سرو و درخت انار از جمله نقوش رایج دراین دیوارنگاره هاست. هاله های تصویر شده دور سر بزرگان دین، قابل مقایسه با تصویر هاله در آثار دوره ساسانی و آثار دوره اسلامی است. نوع طراحی تاج ها نیز قابل مقایسه با تصویرگری تاج در دوران ساسانی است. برخی از صحنه های این نقاشی ها از نظر ترکیب کلی تصویر و نیز موضوع برگرفته از نگارگری دوره اسلامی است. به ویژه تصویرگری صحنه هایی از رشادت های حضرت علی( ع) در کتاب خاوران نامه ابن حسام خوسفی و نیز صحنه های از معراج حضرت رسول (ص).

منابع مشابه بیشتر ...

626118cc57bba.JPG

الحقبة التأسیسیة للتشیع الاثني عشري: حوار الحدیث بین قم وبغداد تألیف الدکتور أندرو ج. نیومان؛ عرض ودراسة

علی زهیر هاشم الصراف

خلّف المستشرقون أسلاف الباحثین الغربیین حالیاً تراثاً لا بأس به من الدراسات المشرقیة والإسلامیة إستفاد منه هؤلاء الباحثون، فالإستشراق تحوّل إلى مجالات علمیة بحتة أصبحت تدرسها الکلیات ومراکز الأبحاث، لکنّ تلک الأبحاث بقیت تخدم أهداف ومصالح الغرب الإمبریالیة فی بعض الموارد، إلا أن الکثیر منها حالیاً نابعة عن وجدان باحثین غربیین أحرار یصنّفون الکتب والأبحاث من أجل إرضاء أطماحهم البحثیة واستکمالاً لمسیرتهم العلمیة. ومن جملة الحقول البحثیة المهمة التی کتب فیها الباحثون الغربیون الکثیر من هذه الدراسات، هی الدراسات الإسلامیة والحدیث الشریف منها بالتحدید سیّما الحدیث الشیعی. ومن هؤلاء الباحثین المعاصرین أستاذ جامعة إدینبرا الدکتور أندرو ج. نیومان الذی شهدنا له العدید من المساهمات فی حقل الفکر الإمامی وبالتحدید دراساته فی الحدیث الشیعی وجهود علماء الإمامیة فی العصر الصفوی وتحدیداً فی موضوع جدلیة الدین والعلماء مع السیاسة ورجالها. وما نهدف إلیه من دراستنا هذه هو نقد کتاب الباحث نیومان الهامّ عن تاریخ الحدیث الشیعی فی القرون التأسیسیة للمذهب الإمامی وأثر النهجَین الفکریَین الهامَّین عند علماء الإمامیة وهما: النهج الأصولی والنهج الإخباری الذی یمثله قم والقمّیون آنذاک فی تدوین أقدم ثلاثة مجامیع روائیة عند الشیعة الإمامیة: المحاسن للبرقی (توفی بین 274ـ280 ه‍/ 887ـ893 م) وبصائر الدرجات للصفّار القمّی (ت 290 ه‍/ 903 م) والکافی فی علم الدین للکلینی الرازی (ت 329 ه‍/ 941 م) وفق منهج التحلیل التاریخی والإستقرائی للنصوص التاریخیة والروائیة سیّما من تلک الکتب.