مقايسه انديشه هاي کلامي نوبختيان و شيخ مفيد در بستر ميراث کلامي اماميه و معتزله، علاوه بر تبيين نقاط اختلاف آراي نوبختيان و شيخ مفيد، نقش هر يک از آنان در اين تطور انديشه اي را نمايان مي کند. اين پژوهش نشان مي د هد، نمي توان ميزان هم نوايي و نزديکي نوبختيان با معتزله را بيش از قرابت انديشه هاي شيخ مفيد با معتزليان دانست، بلکه هر يک از آنان در موضوعات مختلف کلامي به فراخور مباني و پيش فرض هاي کلامي خود ديدگاهي را ارائه کرده اند که گاه با معتزله و گاه با متکلمان امامي کوفه هم سان است. از اين رو، همان گونه که در آرايي مانند برخي فروعات وعده و وعيد نوبختيان هم راي معتزله اند، شيخ مفيد در مباحثي مانند معرفت و استطاعت، آرايي نزديک به انديشه معتزله را برگزيده است. هم چنين بنا بر اين تحقيق، اگر چه در برخي انديشه ها نوعي هم رايي بين نوبختيان و شيخ مفيد با معتزليان مشاهده مي شود، اما ريشه اين انديشه ها در آراي منقول از متکلمان امامي در مدرسه کوفه يافت مي شود، از اين رو، اين هم رايي با معتزله الزاما به معناي تاثيرپذيري و وام گيري از معتزله و جدايي از پيشينه کلام اماميه نيست.
در این نوشتار، در بازخوانی و نقد دیدگاههای کلبرگ و مدرسی دربارۀ پیدایش تشیع دوازدهامامی، بر پایۀ روش تاریخی ـ کلامی و با هدف مقایسۀ دیدگاهها و بیان کاستیها و اشتباهات کمترشناختهشدۀ این دو، موارد زیر دانسته شد: کلبرگ پیدایش تشیع دوازدهامامی را «انتقال از امامیه»، و مدرسی «تکامل تدریجی مکتب تشیع» خوانده است. هر دو، تاریخ آن را تقریبا همسان، نیمة قرن چهارم هجری دانسته و در اینباره به موارد انعکاس اندیشة «دوازده امام» در متون کهن استناد کرده و دچار اشتباهاتی بعضا فاحش شدهاند؛ چنانکه هر دو، ثبت عقاید اثناعشری را در برخی متون که کامل به ما نرسیدهاند، انکار نموده و از ثبت آن در برخی منابع غفلت کرده و دیدگاههایی ناهمگون و گاه متناقض داشتهاند. افزون بر این، کلبرگ به همپایگی واژة امامیه با اثناعشریه توجه نداشته و مدرسی نیز دچار «تردیدها» و «تعمیمها»ی ناروا، اشتباه در «شناسایی متن و نسخههای کهن یک روایت» و «بیدقتی در فهم اصطلاحات مهدویت» شده است.
«امام کاظم» (علیهالسلام) در ابتدای امامت، با چالشهایی روبه رو بوده اند که این چالشها موجب شده است تا اقدامات ایشان به عنوان قرینه فعلی علاوه بر دلایل نقلی مورد توجه باشد. اهداف اصلی تحقیق، چگونگی و دلایل امامت امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) و نیز اقدامات ایشان در اثبات این موضوع با استفاده از منابع شیعه و اهل سنت است. سوال اصلی این تحقیق نیز بدین شرح است که «مهمترین اقدامات امام کاظم (علیهالسلام) در راستای اثبات امامت ایشان با توجه به چگونگی و دلایل امامت ایشان در منابع شیعه و اهل سنت چیست؟» این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، به این نتیجه دستیافت که برای انتخاب امام، شرایطی مانند «وصیت، علم خاص، ودایع و سن» بهعنوان ملاک تعیینشده که بنا به دلایل قدرمتیقن، مشخص میشود که امام کاظم (علیهالسلام) شرایط امامت را داشته است. علاوه بر احادیث و دلایل منقول در قبال امامت ایشان، مهمترین اقدامات ایشان که عبارت است از وارستگی مادی و سیاسی، شفافسازی در غصب حکومت شیعیان، مقابله علمی با جریانهای انحرافی و فرقههای مختلف شیعه، مناظره با خلفای عباسی و انتخاب رویکرد تقیه، گویای این است که طرز فکر امام کاظم (علیهالسلام) طرز فکر یک «ولی، امام و زعیم» امت است؛ زیرا از یکسو جامعه شیعیان را از طریق تقیه و وکالت مدیریت کرده و از طرفی، برای اثبات حقانیتشان از طرق مختلف مانند مناظره و شجاعت در بیان، تلاش نموده و ازنظر علمی و فرهنگی نیز با بزرگترین چالش زمان خود، مقابله نموده و خطمشی آگاهانهای را بنیانگذاری نمودهاند.
هدف این مقاله بررسی ارزشیابی به ویژه ارزشیابی آموزشی در سیرهء پیامبر(ص)و اهلبیت(ع)است.یافتههای این بررسی نشان میدهد که در سیرهء معصومان(ع)انواع ارزشیابی از قبیل ارزشیابی معلم و فراگیر،ارزشیابی تشخیصی،تکوینی و پایانی،ارزشیابی شفاهی،ارزشیابی انفرادی،ارزشیابی هدفگرا و ارزشیابی مشارکتی مورد توجه بوده است.