مسلمانان پس از رحلت رسول اعظم (ص) و با توسعه سرزمین های اسلامی، به فرقه های گوناگون تقسیم شدند و به تدریج انحرافاتی در عقاید آنها پدیدار شد. ائمه (ع) که جانشینان رسول خدا (ص) در میان امت اسلامی هستند، به مقابله با این انحرافات پرداختند و در زمان های مناسب، عقاید نادرست ایشان را بیان فرموده، مطلب حق را ادا می کردند. امام رضا (ع) که در دوران خلافت مامون (از طرفداران مکتب اعتزال) در پایتخت زندگی می کردند، با فرقه های مختلف مواجه بودند؛ از جمله آنها فرقه های واقفیه، غلات، متصوفه، معتزله، مجبره و مفوضه بودند که این مقاله به بیان شیوه مقابله آن حضرت با این فرقه ها پرداخته است.
آراء رو به گسترش جریانهای فکری رقیب و معاصر با شیخ مفید(م.۴۱۳) درخصوص افضلیت امام، بخشی از دلایل نگارش کتاب الارشاد توسط این متکلم برجسته امامی میباشد. در این زمان برخی از گفتمانها با وجود باور به تفضیل علی(ع)، با صدور جواز امامت مفضول، بر مشروعیت خلافت متقدمین تاکید داشتند. برخی دیگر نیز علیرغم همسویی با امامیه در لزوم افضلیت امام- از مباحث امامت عامه- با باور به انطباق فضیلت خلفا بر ترتیب تاریخی خلافت آنان، بر عدم تفضیل و تقدیم حضرت علی(ع) رأی میدادند. در چنین فضایی مفید کتاب الارشاد را با تکیه بر آراء کلامی خویش در مسأله امامت همچون اثبات لزوم افضلیت امام و تفضیل علی(ع)، بهرهگیری از استنادات تاریخی و گاه آراء گفتمانهای رقیب، به رشته تحریر درآورد تا به حفظ هویت گفتمان امامی بپردازد. از اینرو شناسایی شاخصههای متکی بر مؤلفه افضلیت امام که شیخ در الارشاد در جهت اثبات تفضیل و تقدیم علی(ع) و طرد مشروعیت خلافت متقدمین از آنها بهره بردهاست، دغدغه اصلی این پژوهش را شکل میدهد. نتیجه این پژوهش توصیفی-تحلیلی نشان میدهد که شیخ با به کارگیری شاخصههایی چون برجستهسازی جایگاه و اعمال امام، طرد جایگاه و اعمال متقدمین به ویژه شیخین و طرد عملکرد صحابه در انتخاب افضل یا اصلح به این مهم پرداختهاست.
چگونگی ورود و سپس اقامت علی بن موسی الرضا در مرو، پایتخت خلافت اسلامی در دوران خلافت مأمون عباسی، موجب طرح فرضیههای مختلف بهویژه با محوریت برخی شخصیتهای مهم آن دوران است. فضل بن سهل ملقب به ذوالریاستین در جریان ولایتعهدی و دیگر موضوعهای مهم مرتبط با امام، گاه با تحلیلهای متفاوت و حتی متضاد مواجه شده است. چنین به نظر میرسد برای دستیابی به درکی جامع و منطقی از مسائل مربوط به آن حضرت با مأمون و دربارش، ضرورت دارد افکار و اقدامات ذوالریاستین در مورد امام به دقت بررسی گردد. این پژوهش تلاش دارد با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از روش پژوهش تاریخی، نقش این وزیر مقتدر را در چگونگی رابطه مأمون با امام رضا بررسی کند. یافتههای پژوهش، گویای نفوذ فوقالعاده ذوالریاستین بر مأمون است، با این حال وی در ارتباط با امام بیشتر متأثر از مأمون بود و کوشید با نزدیک ساختن افکار و تصمیمگیری خود به خلیفه، موقعیت خودش را تحکیم نماید. فضل با وجود داشتن اقتدار، نتوانست بر آن حضرت تسلط یابد، در عین حال شواهد متقنی نیز بر ارادت او نسبت به امام وجود ندارد.
شیخ صدوق از برجستهترین علمای قرن چهارم هجری است که بلند آوازهترین کتاب او به نام من لا یحضره الفقیه همواره مورد توجه علما و دانشمندان بوده است به گونهای که این کتاب در کنار کتاب کافی شیخ کلینی و کتابهای تهذیب و استبصار شیخ طوسی یکی از کتب اربعة شیعه به حساب میآید. این مجموعه حدیثی که به درخواست یکی از بزرگان اهل معرفت در مسائل احکام فقهی ترتیب یافت، سند احادیثش اغلب ذکر نشده و از گونهگونی در چگونگی نوشتار سند برخوردار است. لکن در خاتمة کتاب ابن بابویه طریق خود به مشایخ و علمای حدیث را ذکر کرده است تا این ضعف سند احادیث کتابش را جبران کند. مقالة حاضر به بررسی چگونگی روش تدوین سند من لا یحضره الفقیه اختصاص یافته است و در آن به روش ابن بابویه در تصنیف احادیث این کتاب اشاره میکنیم و در آن به تعلیق سند، تفصیل سندهای محذوف و اقتباس احادیث پرداختهایم.