پیروزی انقلاب اسلامی ایران و شکلگیری نظام جمهوری اسلامی برمبنای نظریهء ولایت فقیه،زمینهء رشد و تعالی اندیشهء سیاسی در میان شیعیان را،که در یک قرن اخیر سرعت یافته بود،کامل کرد.انباشت تجربیات تاریخی علما و اندیشمندان شیعه از هنگام انقلاب مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی،آراء ابتکاری و بیبدیل امام خمینی(ره)و سرمایه گرانقدر سه دههء حاکمیت جمهوری اسلامی،باعث گردید که زمینههای درک درست مفاهیم و نهادهای سیاسی مدرن در گفتمان سیاسی نوین شیعه فراهم شود.به این ترتیب،برای اولین بار شیعیان توانستهاند با استفاده از ابزار اجتهاد،مهمترین چالشهای رو در روی خود ناشی از ادامه روند تنازع و برخورد سنت و مدرنیته را پاسخ دهند و از مرحلهء تقلید از الگوها و مدلهای وارداتی،وارد مرحلهء تأسیس،یعنی بومیسازی و نظریهپردازی براساس منابع اصیل اسلامی شوند.نظریهپردازی در باب ساختار حکومت اسلامی در عصر حاضر و نظریهء مردم سالار دینی از ثمرات این گفتمان نوین است.
رشد و تعالی اندیشه سیاسی در میان مسلمانان بنا به دلایل متعدد تا دوران معاصر دچار محدودیت بوده است؛ به همین خاطر نظریهپردازی در باب «حکومت اسلامی» در اندیشههای فقهی – سیاسی شیعه موضوع مهمی به شمار می آید که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مورد توجه جدی قرار گرفته است. این امر باعث شده که امروزه نظریهپردازی در باب حکومت اسلامی در اندیشه سیاسی شیعه از سوی گروه های مختلف درون و برون دینی با چالشهای متعددی روبرو باشد. از سوی دیگر ماهیت اندیشه سیاسی شیعه ترکیبی از مباحث فقهی، کلامی وفلسفی است که ماهیتا با اندیشههای مدرن سیاسی همسو نیست. علما و اندیشمندان شیعه تلاش دارند براساس مبانی فقهی ، کلامی و فلسفی شان ،نقصان نظریه پردازی را تا حد امکان تدارک کنند و این جریان با تاسیس جمهوری اسلامی در ایران رونق و سمت و سویی تازه یافته است که در نوشتار حاضر نویسنده در پی بررسی و ارزیابی آنها برآمده است.