589596aa8d206.png

نقد تاريخ پژوهی متداول و تبيين روش تاريخ پژوهی كلامی شيعی؛ مبتنی بر قرآن و حديث و اصول كلامی شيعه (مطالعه موردی، صلح حديبیه، كتاب تاريخ ايران و جهان (1)، سال دوم متوسطه انسانی)

این مقاله ابتدا به نقد روش تاریخ پژوهی متداول که به صورت استنادی و اثباتی- و نه صرفاً احتجاجی- به کتب تاریخی اهل تسنّن رجوع می شود، پرداخته و آثاری را که بر آن مترتّب می گردد توضیح می دهد. برای نقد این روش، ابتدا سیری اجمالی در تاریخ نقل حدیث اهل تسنّن از زمان رحلت رسول خدا صلّی الله علیه و آله تا زمان عمر بن عبد العزیز عرضه می شود و سعی می شود که پیشینه تاریخی نقل، نگارش و تدوین حدیث اهل تسنّن روشن گردد. از طرف دیگر شواهد متعددی وجود دارد که تاریخ نگاری در منابع اولیه، تحت تأثیر دیگاه های کلامی اعتقادی و سیاسی و قومی مورخان بوده است. این شواهد از طریق مقایسه و تطبیق گزارش های تاریخی ارائه شده در این کتب با قرآن و سنّت قطعی، قابل شناسایی است. ضمناً مطالعات تطبیقی میان منابع تاریخی و گزارش های معارض در این باب، بر تعدد شواهد می افزاید. از دیگر ملاک های اعتبار سنجی، تطبیق یا عدم تطبیق گزارش های تاریخی با اصول کلامی شیعه است که باید بررسی گردد. تکرار شواهد، قرینه مهمی است که تصویر تاریخ ارائه شده در منابع متقدم اهل تسنّن بدون بررسی علمی، اعتبار چندانی ندارد. پس از نقد روش تاریخ پژوهی متداول، برای ارائه روش جایگزین با عنوان تاریخ پژوهی کلامی شیعی، ابتدا به بررسی عوامل کمبود منابع مستقلّ تاریخی متقدم شیعی پرداخته می شود و پس از معرّفی چند کتاب تاریخی شیعی به روش استخراج تاریخ از میان روایات و کتب فقهی اعتقادی و اخلاقی پرداخته می شود. در ادامه، روش مختار را با تکیه بر قرآن، روایات معصومین و پس از آن کتب تاریخی شیعی تبیین می نمائیم. نکته حائز اهمیت در این گونه پژوهش، ویژگی ها و فواید تاریخ پژوهی کلامی شیعی و روش استفاده کلامی از مباحث تاریخی می باشد که توضیح آن مد نظر قرار می گیرد. به عنوان مطالعه موردی، بررسی تطبیقی بین روش مختار و شیوه متداول بر مبنای نقل ابن اسحاق، پیرامون صلح حدیبیه انجام می شود. همچنین با بررسی کتاب تاریخ پایه دوم متوسطه انسانی، روشن می گردد که نگارش تاریخ اسلام این کتاب، با همان مبنای تاریخ پژوهی متداول بوده و به عنوان نمونه، تحلیلی که در انتها از بیان صلح حدیبیه با روش متداول صورت پذیرفته نه تنها کم فایده تر از استفاده های تاریخ پژوهی کلامی شیعی می باشد، بلکه در این کتاب تحلیلی کاملاً عکس ارائه شده است.

منابع مشابه بیشتر ...

625ac9a44ca34.JPG

أهل بیت علیهم السلام النبوة الأطهار في القرآن الکریم في دراسات المستشرقین

عبدالجبار ناجی

لقد وقف عدد من المستشرقین القدامى والمحدثین على مسائل دقیقة ومهمة فی الفکر الشیعی عامة وفی عقیدة التشیع الإمامی بشکل خاص. ومن بین هذه الموضوعات الآیات الکریمة التی تؤشر بشکل لا یقبل التأویل وإثارة الشکوک والتساؤلات وهو موضوع (آل بیت النبی"ص") فمن المعروف أن هناک عدّة آیات تبین المدلول التاریخی والأجتماعی (أی الأسری) لأهل البیت لاسیما ما ورد فی سورة الأحزاب آیة رقم33 إذ قال عزّ من قائل بسم اللّه الرحمن الرحیم (إنّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهّرکم تطهیرا). فالمقصود بتعبیر أهل البیت هاهنا بحسب الکثیر من المفسرین إنهم أهل بیت النبی أو کما أشار رسول اللّه$ فی حدیثه الشریف المعروف فی الفکر الشیعی بحدیث أهل الکساء؛أو حدیث أهل العباءة:- وهم رسول اللّه وعلی وفاطمة والحسن والحسین(. المستشرقون شأنهم شأن عدد من المفسرین المسلمین الذین لا یرغبون بل ولا یرضون أن یکون هذا التعبیر (أهل البیت) مؤشرا بیّنا ومحدّدا بآل بیت النبی$ المنتسبین الیه بصلة الرحم (أولوا الأرحام) والأقربین نسبا. فراحوا یتجولون یمینا وشمالا فی تفسیراتهم التی تهدف أساسا الى توسیع دائرة فحوى هذا التعبیر لجعله یبدو وکأنه عامّا وشاملا؛ محاولة منهم الى إبعاده عن نصّه المرکزی بمعنى أهل بیت رسول اللّه. فهناک من المفسرین المسلمین، ویقف الطبری على رأس القائمة، من فسّر قول اللّه سبحانه وتعالى بأنه لا یشیر الى رسول اللّه والإمام علی والعترة الأخیار بل یشیر الى مضمون عام هو المتعلق بتوصیات اللّه تعالى وأرشاداته الموجهة الى أمّهات المؤمنین

62542898d10d6.JPG

نقد نظریه بوکلی دربارۀ روایات دیدارهای امام صادق علیه السلام با منصور عباسی

زهرا سرباز

این مقاله در صدد نقد نظریه بوکلی درباره روایات دیدارهای امام صادق(ع) با منصور عباسی است. آقای بوکلی، نویسنده مقاله « ریخت شناسی و مفاد بعضی از روایات شیعه امامی » ، بخشی از روایات مربوط به مواجهه امام صادق(ع) و منصور عباسی را که غالبا مربوط به احضار امام به دربار منصور است مورد بررسی قرار داده است. بررسی او تنها مبتنی بر ساختار روایات است. نویسنده تلاش کرده است با این روش به منشا جعل این روایات دست یابد و دیدگاه شیعه امامی درباره ارتباط بین مذهب و قدرت سیاسی را نشان دهد. در مقاله پیش رو ضمن بررسی این روایات، روش آقای بوکلی و دستاوردهای او بررسی شده و نشان داده شده است که روش مبتنی بر ساختار تنها، فاقد کارآیی لازم است و به ویژه برای دستیابی به منشأ جعل یک روایت، شناخت راویان آن ضروری است. در این میان از پدیده‌هایی چون «تقطیع» و «نقل به معنا» در حدیث، در بررسی ساختار این روایات نباید غفلت نمود. از نظر مفهومی، این گروه از روایات به تنهایی برای بیان دیدگاه سیاسی شیعه کافی نیست.