سیاق به عنوان مفهوم عقلانی است در فهم معانی و استنباط احکام از دیرباز مورد توجه اندیشمندان حوزهی تفسیر و فقاهت اسلامی است.بررسی چگونگی کاربرد این ابزار عقلانی و سیر تحول آن از یک واژه در معنای لغوی تا یک قاعدهی عقلانی در فقه شیعه درخور تأمل است فقهای شیعه از شیخ صدوق تا قرن هشتم برای«سیاق»معنایی فراتر از«سیاق هدی»و معنای لغوی نمی شناختند ولی در قرون بعدی بعضی از فقهای«سیاق»را به عنوان ابزار مهم عقلانی در فرایند اجتهاد به کار گرفتند بهویژه در دورهی معاصر«وحدت سیاق» از جمله ویژگیهای اساسی سیاق مورد اهتمام فقیهان قرار گرفت. فقهای شیعه بر خلاف کاربرد سیاق در فقه،آن را تعریف نکردهاند،بررسی عملکرد فقهای به منظور فهم معنا و مقصود کاربردها اهمیت دارد.
فیض کاشانی عالم کم نظیری است. در کل تمدن اسلامی آدم هایی به مانند او زیاد نبوده اند. آدمی است داری ابعاد مختلف فرهنگی. زندگی و رفتار اجتماعی اش هم نشان می دهد آدم مستقلی بوده. در هر زمینه ای که وارد شده اجتهادات کم ندارد. فیض با اینکه گرایشات اخباری داشته اما اخباری گری او هم متفاوت با ملا امین استرابادی است (در این باره بعدا خواهم نوشت).