نگارنده پس از اشارهای مختصر به دیدگاه جبریه و مفوّضه و برخی از فلاسفه که به جبر و تفویض گرویدهاند، به دیدگاه آیت الله میرزا مهدی اصفهانی در مورد جبر و تفویض میپردازد. ابتدا دیدگاه کلی او در مورد این مطلب و راه حل آن یعنی امر بین الامرین را بر اساس آثار اصفهانی تبیین میکند. سپس چهار شبهه را بررسی میکند که سبب گرایش اندیشمندان بشری به جبر یا تفویض شده است و آن شبهات را بر اساس آثار میرزای اصفهانی پاسخ میدهد. این شبهات حول چهار محور است: علم الهی، وجود دانستن خدای تعالی، ذاتی دانستن علم و قدرت و عقل برای افراد، ترجیح بلا مرجّح.
برخی مدعی هستند شیعیان سده های نخستین، رویکردی بشری به امامت داشته اند. یکی از عالمانی که با استناد به برخی عبارات متشابه، به عنوان نماینده قرائت بشری از امامت معرفی شده، ابن قبه رازی است؛ اما با بررسی آرای وی درباره ویژگی های امامان معلوم می شود ابن قبه امامان را دارای ویژگی های زیر می دانسته است: 1. وجوب طاعت، 2. حجیت، 3. منصوص و منصوب بودن از جانب خداوند، 4. علم الهی، 5. قدرت الهی (معجزه)، 6.عصمت. بنابراین هرگز نمی توان او را گواهی بر وجود عالمانی با قرائت بشری از امامت، معرفی کرد.
نگارنده سه معنا برای کلمه اخباری بیان میکند: یکی معنای قرن چهارم که تمام مورخان از جمله طبری سنی و برقی امامی را در برمیگیرد. دوم اطلاق کلی که هر محدثی را شامل میشود و مانند صدوق و مجلسی و حر عاملی. سوم جریانی که در برابر علم اصول فقه ایستاده که در طول قرن یازدهم تا سیزدهم بر حوزههای شیعی اثرگذار بودند. این دوره با مولی محمد امین استرآبادی آغاز شده و به شیخ یوسف بحرانی پایان میگیرد. نگارنده که آرای استرآبادی را بر اساس کتابش "الفوائد المدینة" بررسی و گزارش میکند، بر آن است که میرزا مهدی اصفهانی به عنوان شاگرد میرزا محمد حسین نایینی نظام معرفتی فقاهتی داشته و نمیتوان او را اخباری به معنای سوم دانست.
نویسنده پس از مروری گذرا بر نظریات ابن سینا و ملاصدرا و سهروردی در مورد قضا و قدر، به تفصیل در مورد آراء میرزا مهدی اصفهانی سخن میگوید. اصفهانی در سخنان خود، درباره معنای کلمة قدریّه در روایات و اشکال "ترجیح بلا مرجّح" و بداء توضیحاتی ارائه کرده است.