مسئلهی مرجعيت علمي، از مسائل مهم ميان مسلمانان، بهویژه مسلمانان اهل سنت پس از رسول خدا (ص) بوده؛ بهگونهای كه ذهن بسياري از مفسران، محدثان، متكلمـان و مورخـان را بـه خـود معطوف داشته است. مراد از «اهلبیت» (در اين رساله) عبارت است از خاندان رسـول خـدا (ص)، يعنـي امام علي (ع)، فاطمهي زهرا (ع)، امام حسن(ع)، امام حسين(ع) و نُه فرزند معصومش (ع) اين ديـدگاه داراي پشتوانهی قرآني و روايي است. مراد از «مرجعیت علمي اهلبیت (ع) نـزد غيـر شـيعه» در ايـن پـژوهش عبـارت اسـت از صلاحیت اهلبیت (ع) بهعنوان افـرادي اعلم و صاحبنظر، بـراي مـورد رجـوع قـرار گـرفتن در موضوعات علمي همچون: سنت نبوي (ص)، تفسير قرآن، قضاوت، فقه و ... نزد مسلمانان اهل سنت، بهگونهای كه برخي از دانشمندان ايشان، به اين صلاحیت و برتریهای علمـي، اعتـراف کردهاند. بـديهي است، مراد از «غير شيعه»، عموم اهل سنت است؛ نه صرفاً دیدگاههای كلامي يا فقهي يا مـذهبي يـا آراي يكان يكان از افراد آنان. درباره «حجيت سنت اهلبیت (ع) به آياتي از قرآن و سنت رسول خدا (ص) میتوان استناد كرد كه برخي از آنها عبارت است از: آيات «تطهير»، «مباهله» «اولی الأمر» و احادیث «ثقلين»، «سفينه» و «امان از اختلاف»؛ همچنان كه درباره «أدلة مرجعيت علمي اهلبیت (ع)» نيز اینگونه است. برخي از اين آيات و روايات عبارت است از: آيات «علم الكتاب»، «اهل الذكر»، «اذن واعيـة»، «لكـل قـومهـا» و ذيـل حـديث «ثقلين» افزون بر مباني و أدلة نقلي نزد اهل سنت كـه برگرفته از قـرآن و سـنت اسـت شـواهد و مستندات تاريخي نيز بيانگر صلاحیت مرجعیت علمي اهلبیت (ع) میباشد؛ هرچند كـه درباره گستره مرجعيت علمي اهلبیت (ع) ديدگاهي يكسان ميان مسلمانان وجود ندارد. ميان باورمندي و اعتقاد به صلاحیت اهلبیت (ع) در مرجعيت علمي، با التـزام و تمكـين در برابـر اين باور، تفاوت وجود دارد و بررسي دربارهی چگونگیهای اين تمكين و موانـع آن را در پژوهشهایی ويژه بايد جستجو كرد.
دوره فاطمیان از دورههای برجسته تاریخ اسلام است که با توجه به گستره زمانی و وسعت قلمرو حکومتی سزاوار تحقیقات جدی و جدید است. حکومت دویستسالهشان بر مصر و تأثیرگذاریشان بر تمدن اسلامی به خودی خود کافی است که آنها را شایسته چنین امعان نظری کند. تحقیق حاضر با هدف شناخت اقدامات عملی فاطمیان مصر در راستای کمک به ایجاد تمدن اسلامی انجام شده است. بدین منظور اقدامات عملی خلفای فاطمی، که از مظاهر تمدنساز محسوب میشود، نظیر مناسبات ایشان با قدرتهای همجوار، ساخت و ایجاد مراکز علمی و کتابخانهها، تشکیل کرسیهای علمی در قالب دارالحکمهها و دارالعلمها و فعالیتهای دیگر نظیر ترجمه و تألیف کتب بررسی شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفیتحلیلی با استناد به منابع تاریخی و دست اول بر این نکته نیز تأکید میکند که فاطمیان در دوره حکومت بر مصر توانستند به دلیل اقتضائات سیاسیاجتماعی در جهت آرمانهای آزادیخواهانهشان و در راستای کمک به تمدنسازی مسلمانان سیاست تسامحگرایانهای را در پیش بگیرند. اتخاذ این رویکرد و سیاست تساهل و تسامح در برابر ادیان و مذاهب دیگر به میزان چشمگیری در شکلگیری تمدن اسلامی قرون سوم و چهارم، که از آن به دوران طلایی تمدن اسلامی یاد میشود، تأثیرگذار بوده و چون مناسبات این دولت با دولتهای همجوار و همزمان در این تأثیرگذاری و نقش آنان در شکوفایی فرهنگ و تمدن و رواداری مذهبی تأثیر داشته است، این محور نیز در آغاز نوشتار بررسی میشود.
«امام کاظم» (علیهالسلام) در ابتدای امامت، با چالشهایی روبه رو بوده اند که این چالشها موجب شده است تا اقدامات ایشان به عنوان قرینه فعلی علاوه بر دلایل نقلی مورد توجه باشد. اهداف اصلی تحقیق، چگونگی و دلایل امامت امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) و نیز اقدامات ایشان در اثبات این موضوع با استفاده از منابع شیعه و اهل سنت است. سوال اصلی این تحقیق نیز بدین شرح است که «مهمترین اقدامات امام کاظم (علیهالسلام) در راستای اثبات امامت ایشان با توجه به چگونگی و دلایل امامت ایشان در منابع شیعه و اهل سنت چیست؟» این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، به این نتیجه دستیافت که برای انتخاب امام، شرایطی مانند «وصیت، علم خاص، ودایع و سن» بهعنوان ملاک تعیینشده که بنا به دلایل قدرمتیقن، مشخص میشود که امام کاظم (علیهالسلام) شرایط امامت را داشته است. علاوه بر احادیث و دلایل منقول در قبال امامت ایشان، مهمترین اقدامات ایشان که عبارت است از وارستگی مادی و سیاسی، شفافسازی در غصب حکومت شیعیان، مقابله علمی با جریانهای انحرافی و فرقههای مختلف شیعه، مناظره با خلفای عباسی و انتخاب رویکرد تقیه، گویای این است که طرز فکر امام کاظم (علیهالسلام) طرز فکر یک «ولی، امام و زعیم» امت است؛ زیرا از یکسو جامعه شیعیان را از طریق تقیه و وکالت مدیریت کرده و از طرفی، برای اثبات حقانیتشان از طرق مختلف مانند مناظره و شجاعت در بیان، تلاش نموده و ازنظر علمی و فرهنگی نیز با بزرگترین چالش زمان خود، مقابله نموده و خطمشی آگاهانهای را بنیانگذاری نمودهاند.
سنت رسول خدا’ نزد مسلمانان، پذیرفته و حجت است و سخن در حجیت سنت اهل بیت اوست. ضرورت اثبات حجیت سنت ایشان از این جهت است که تا اثبات نشود، پیروی از آنان عقلا و شرعا جایز نیست. در منابع اهل سنت، حجیت سنت اهل بیت^ ذیل برخی از آیات و روایات ازجمله آیات «تطهیر»، «مباهله»، «اولی الامر» و احادیث «ثقلین»، «سفینه» و «امان» طرح و بررسی شده است. در این مقاله براساس منابع روایی و تفسیری اهل سنت، حجیت سنت اهل بیت اثبات می شود.