هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر اندیشه مهدویت در شکل گیري حکومت سربداران بود. مطالعات کتابخانه اي نشان داد که، حکومت سربداران اولین قیام مردمی بود که در مقابل مغول قیام کرد و آنان را از سریر قدرت در خراسان بزرگ به زیر کشید . هرچند عوامل متعددي همچون ظلم ستیزي، عدالت خواهی و آزادگی در بروز و ظهور قیام سربداران نقش داشته، اندیشه نزدیکی ظهور و بشارت هاي شیخ خلیفه و شیخ حسن جوري درباره قریب الوقوع بودن ظهور امام مهدي، مهم ترین عامل انسجام سربداران و پیروزي آنان بر حاکمان مغول بوده است . بنابراین باورهاي عرفانی متأثر از تفکرات شیعه امامیه، در کنار ظلم ستیزي و دادگستري مبتنی بر اعتقادات مذهبی، مهم ترین انگیزه براي حذب مردم به این جنبش شد ،و با الهام از مکتب مهدوي، با هدف استقرار یک حکومت مشروع و به منظور براندازي تشکیلات غیر شرعی ملوك الطوائفی و حذف بقایاي قوانین و رسوم یاسایی عهد مغول شکل گرفت و توانست به مدت 50 سال بر خراسان حکومت کند.
در این نوشتار، در بازخوانی و نقد دیدگاههای کلبرگ و مدرسی دربارۀ پیدایش تشیع دوازدهامامی، بر پایۀ روش تاریخی ـ کلامی و با هدف مقایسۀ دیدگاهها و بیان کاستیها و اشتباهات کمترشناختهشدۀ این دو، موارد زیر دانسته شد: کلبرگ پیدایش تشیع دوازدهامامی را «انتقال از امامیه»، و مدرسی «تکامل تدریجی مکتب تشیع» خوانده است. هر دو، تاریخ آن را تقریبا همسان، نیمة قرن چهارم هجری دانسته و در اینباره به موارد انعکاس اندیشة «دوازده امام» در متون کهن استناد کرده و دچار اشتباهاتی بعضا فاحش شدهاند؛ چنانکه هر دو، ثبت عقاید اثناعشری را در برخی متون که کامل به ما نرسیدهاند، انکار نموده و از ثبت آن در برخی منابع غفلت کرده و دیدگاههایی ناهمگون و گاه متناقض داشتهاند. افزون بر این، کلبرگ به همپایگی واژة امامیه با اثناعشریه توجه نداشته و مدرسی نیز دچار «تردیدها» و «تعمیمها»ی ناروا، اشتباه در «شناسایی متن و نسخههای کهن یک روایت» و «بیدقتی در فهم اصطلاحات مهدویت» شده است.