یکی از اساسی ترین مسائلی که در طول تاریخ از دیدگاه مورخین و محققین مغفول مانده و یا توجهی درخور و شایان به آن نشده، مسئله ي بسیار مهمِ "ریشه هاي قرآنی عوامل و انگیزه هاي قیام سربداران" می باشد. با اینکه در خیزشِ مردمیِ سبزوار (قیام سربداران) علیه استبداد و خودکامه گی مغولان، عوامل مختلفی از جمله؛ سیاسی، اجتماعی، اقتصادي، فرهنگی و…دخیل و مؤثر بوده اند. اما، محوري بودن نقش قرآن و تعالیم مترقّی آن در این قیام، امري است مبرهن و غیر قابل انکار. چراکه تاکید مستمر قرآن بر احساس مسوولیت نسبت به سرنوشت خود، اجتماع، حاکمیت، مملکت، ناموس در آیات متعدد، دلیلی بر اساسی بودن نقش این آموزه ها در پیدایش نهضت هاي مردمی همچون سربداران می باشد که به عنوان نمونه می توان به این مصادیق اشاره نمود؛ تثبیت اهل ایمان (نحل/ 102 ) ، تلاش براي برقراري عدل و داد (حدید/ 25 ) و نیز محتوم بودن غلبه ي دینِ حق (فتح/ 28 ) براي حاکمیت قوانین خدا (نساء/ 105 ). وانگهی، نقش آفرینی قرآن، در رهبریت دینی و دینداري مردم از دلایل مهمِ موفقیت قیام با ابتناء بر بنیادهاي یادشده بوده است. در این مقاله ضمن ارایه ي مبانی جواز توسل به قیام علیه حاکمانِ جور در قرآن، به تطبیق و اثبات نقش بنیادهاي متفاوتِ سیاسی، اجتماعی، اقتصادي و فرهنگیِ قرآنی در پیدایش و تقویت قیام سربداران خواهیم پرداخت و مستندات قرآنی مربوط به هر بخش به تفکیک ارایه می گردد. با این پیش فرض لازم است تا بر نقش قرآن و آموزه هاي دینی به عنوان راهنماي عمل اهل قیام و رهبرانش تأکید و جوانب و پیامدهاي این نقش را مورد مداقّه و واکاوي قرار داد. پژوهش پیش رو به این مهم می پردازد.

منابع مشابه بیشتر ...

625ac9a44ca34.JPG

أهل بیت علیهم السلام النبوة الأطهار في القرآن الکریم في دراسات المستشرقین

عبدالجبار ناجی

لقد وقف عدد من المستشرقین القدامى والمحدثین على مسائل دقیقة ومهمة فی الفکر الشیعی عامة وفی عقیدة التشیع الإمامی بشکل خاص. ومن بین هذه الموضوعات الآیات الکریمة التی تؤشر بشکل لا یقبل التأویل وإثارة الشکوک والتساؤلات وهو موضوع (آل بیت النبی"ص") فمن المعروف أن هناک عدّة آیات تبین المدلول التاریخی والأجتماعی (أی الأسری) لأهل البیت لاسیما ما ورد فی سورة الأحزاب آیة رقم33 إذ قال عزّ من قائل بسم اللّه الرحمن الرحیم (إنّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهّرکم تطهیرا). فالمقصود بتعبیر أهل البیت هاهنا بحسب الکثیر من المفسرین إنهم أهل بیت النبی أو کما أشار رسول اللّه$ فی حدیثه الشریف المعروف فی الفکر الشیعی بحدیث أهل الکساء؛أو حدیث أهل العباءة:- وهم رسول اللّه وعلی وفاطمة والحسن والحسین(. المستشرقون شأنهم شأن عدد من المفسرین المسلمین الذین لا یرغبون بل ولا یرضون أن یکون هذا التعبیر (أهل البیت) مؤشرا بیّنا ومحدّدا بآل بیت النبی$ المنتسبین الیه بصلة الرحم (أولوا الأرحام) والأقربین نسبا. فراحوا یتجولون یمینا وشمالا فی تفسیراتهم التی تهدف أساسا الى توسیع دائرة فحوى هذا التعبیر لجعله یبدو وکأنه عامّا وشاملا؛ محاولة منهم الى إبعاده عن نصّه المرکزی بمعنى أهل بیت رسول اللّه. فهناک من المفسرین المسلمین، ویقف الطبری على رأس القائمة، من فسّر قول اللّه سبحانه وتعالى بأنه لا یشیر الى رسول اللّه والإمام علی والعترة الأخیار بل یشیر الى مضمون عام هو المتعلق بتوصیات اللّه تعالى وأرشاداته الموجهة الى أمّهات المؤمنین