ردّیه نویسی و نقد و نقض آراء رقیبان فکری، همواره سنّتی پذیرفته شده و مورد استقبال در جامعه اسامی بوده است. گواه روشن این سخن، حجم انبوه آثاری است که در کتب رجال و تراجم در این زمینه گزارش شده است. این نقد و ردها تنها مربوط به مخالفان و دیگر مذاهب نبوده و گاه عالمی از یک مذهب به مصاف آراء شیخ و استاد خویش نیز رفته است. تصحیح الاعتقا د شیخ مفید، از نمون ههای معروف این امر است که در آن، آراء شیخ صدوق در کتاب دین الامامیه به سختی به چالش کشیده شده است. با وجود شهرت گسترده امروزی این کتاب که کم از آوازه مولف آن ندارد، راقم این سطور بر این عقیده است که دلایلی وجود دارد که نه تنها انتساب این اثر به مفید را تضعیف می کند که با دقت و تامل در آنها بهتر است دیگر با انتساب این کتاب به آن رکن نامدار شیعه امامیه خداحافظی کرد. این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی انتقادی به وا کاوی آن دلایل و شواهد می پردازد و می کوشد تا نادرستی آن انتساب را نشان دهد.

منابع مشابه بیشتر ...

626117ce3f257.JPG

آثار هویت‌ساز در جامعه شیعه نخستین

رسول جعفریان, فاطمه سادات میررضی

از ابتدای قرن سوم و با آغاز غیبت امام دوازدهم، عالمان مذهبِ شیعه اثنی‌عشری، نیاز به ایجاد و نگارش آثار حدیثی، فقهی، کلامی و جز آن را احساس کردند. شکل‌گیری چنین آثاری، با اهداف گوناگونی همچون: گردآوری احادیث امامان شیعه، پاسخ‌گویی به دانشمندان دیگر فرقه‌ها و مذاهب و آگاه‌سازی جامعه شیعه شکل گرفت. تمرکز مقاله حاضر، بر معرفی بخشی از این آثار است که در راستای هویت‌بخشی به جامعه شیعه نگاشته شده‌اند. برای این منظور، با واکاوی پنج متن نگاشته‌شده در سده‌های سوم و چهارم هجری، یعنی: المؤمن، التمحیص، صفات الشیعة، فضائل الشیعة و مصادقة الاخوان و تحلیل الگوی نگارش این آثار و چگونگی انتخاب احادیث در آنها، به این نتیجه دست یافته است که هدف نگارش این متون، نه یک گردآوری ساده، بلکه ایجاد یک هویت دینی منسجم برای شیعیان امامیه بعد از غیبت امام دوازدهم و ایجاد تمایز میان آنها به مثابه یک گروه مستقل و متفاوت با دیگر فرقه‌های مذهبی است. این هویت فرقه‌ای، سه جنبه مهمّ: هویت اخلاقی، هویت اجتماعی و هویت فقهی ـ احکامی داشت

5e417b296befd.JPG

علم امام در نگاه شیخ مفید و شاگردان او

علم امام از مقولات بحث انگیز و جنجالى دانش کلام است. از دیر زمان این مسأله مورد بحث متکّمان شیعى قرار داشته و تاکنون نیز از جایگاه و حرمت بحث کاسته نشده است. در سیر تاریخى مباحث دوگرایش عمده فکرى دیده مى شود: 1 . اعتقاد به علم وسیع امام: ضمائر و نهان آدمیان زبانها و لهجه ها صناعات و... در میان متکلّمان شیعه ابواسحاق اسماعیل بن اسحاق نوبختى (م 311 هـ) از قدیمى ترین کسانى است که در میان طرفداران این اعتقاد نام برده مى شود. این اندیشه به مرور توسعه یافت و در اعصار اخیر در اذهان متکلّمان و محدّثان و متدینان تفکّر حاکم گردید. 2 . اعتقاد به علمِ محدود امام گرایش دیگرى بودکه از همان دوره هاى اولیه پس از غیبت کم و بیش مطرح شد. شیخ مفید و سپس شاگردان او: سید مرتضى و شیخ طوسى از این دیدگاه دفاع کردند و شاید بتوان این ادعا را داشت که دیدگاه مسلّط کلامى در قرون اوّلیه پس از غیبت بود. در این نوشتار گزارشى از اندیشه گرایش دوّم صورت مى گیرد. بدون آن که درستى و یا نادرستى آن ارزیابى شود. هدفِ عمده آن گزارش آن است که اولاً سیر تاریخى مواضع کلامى شیعه مکشوف گردد و ثانیاً پاره اى از تعصّبات رایج به سعه صدر مبدّل شوند و راه تبادل و تفاهم افکار میسّر و ممکن شود. تذکر دیگر آن که ما با نقل کلمات متکلّمان متقدم شیعى این نکته را پیگیرى نمى کنیم که دعوى آنان را به کرسى نشانیم. آراى اعتقادى متقدمان همانند افکار و نظرات فقهى آنان نیست. اگر در زمینه فتاوى و استنباطاتِ فقهى متقدّمان گروهى ارجِ ویژه قایلند در مورد افکار کلامى و اعتقادى آنان چنان باورى روا نیست; زیرا درک و معرفت حقایق هستى که عقاید دینى در جمله آنند با مرور زمان و رشدِ اندیشه کمال پذیر خواهد بود. با این تذکار بایستى خواننده خود رااز حجاب بزرگ انکاریِ افکار متقدمان رها کند و به راستى و نادرستى براهین و استدلال آنان بپردازد و داورى کند. در پیشاپیش طرح بحث سزاست که در آغاز درباره صحّت انتساب دیدگاه اول به ابواسحاق اسماعیل بن اسحاق نوبختى سخن به میان آید وسپس اندیشه هاى شیخ مفید و شاگردان وى نقل گردند.