بازتاب گسترش تشیع به وسیله شاه اسماعیل اول صفوی، آن چنان گسترده است که آثار آن تا به امروز در صحنه فرهنگی و اجتماعی ایران باقی مانده است. یکی از مسائل مهم برای صفویه‌پژوهان، آگاهی از انگیزه‌های مؤسس جوان این سلسله برای رسمیت بخشی به مذهب تشیع اثناعشری و ترویج آن‌ است. این آگاهی ما را در رسیدن به تصویری صحیح از بنیان فکری صفویان و علل اقداماتی که در بُعد فرهنگی و مذهبی انجام دادند، یاری می‌رساند. در این پژوهش سعی می‌شود، دیدگاه‌هایی که ترویج تشیع از سوی شاه اسماعیل را متأثر از انگیزه‌هایی مانند قدرت‌طلبی، ثروت‌اندوزی، ادعای الوهیت، ادعای مهدویت و نیابت، ملی‌گرایی و نژادگرایی، تقابل با دولت عثمانی و تأثیرپذیری از عقاید غالیانه قزلباش معرفی کرده‌اند، نقد گردد. سپس این مدعا اثبات شود که ایمان درونی و اعتقاد راسخ و خالصانه شاه اسماعیل به تشیع به دور از مصلحت ‌اندیشی‌های سیاسی، عامل اصلی اهتمام او به گسترش تشیع بوده است. هرچند خلوص او در این باورها به معنای درستی همه باورهای او نیست.

منابع مشابه بیشتر ...

6261147d3f4a0.JPG

بازخوانی و نقد دیدگاه‌های کلبرگ و مدرسی طباطبایی دربارۀ پیدایش تشیع دوازده‌امامی

حامد منتظری مقدم

در این نوشتار، در بازخوانی و نقد دیدگاه‌های کلبرگ و مدرسی دربارۀ پیدایش تشیع دوازده‌‌امامی، بر پایۀ روش تاریخی ـ کلامی و با هدف مقایسۀ دیدگاه‌ها و بیان کاستی‌ها و اشتباهات کمترشناخته‌شدۀ این دو، موارد زیر دانسته شد: کلبرگ پیدایش تشیع دوازده‌امامی را «انتقال از امامیه»، و مدرسی «تکامل تدریجی مکتب تشیع» خوانده است. هر دو، تاریخ آن را تقریبا همسان، نیمة قرن چهارم هجری دانسته و در این‌باره به موارد انعکاس اندیشة «دوازده امام» در متون کهن استناد کرده و دچار اشتباهاتی بعضا فاحش شده‌‌اند؛ چنان‌که هر دو، ثبت عقاید اثناعشری را در برخی متون که کامل به ما نرسیده‌اند، انکار نموده و از ثبت آن در برخی منابع غفلت کرده و دیدگاه‌هایی ناهمگون و گاه متناقض داشته‌اند. افزون بر این، کلبرگ به هم‌پایگی واژة امامیه با اثناعشریه توجه نداشته و مدرسی نیز دچار «تردیدها» و «تعمیم‌ها»ی ناروا، اشتباه در «شناسایی متن و نسخه‌های کهن یک روایت» و «بی‌دقتی در فهم اصطلاحات مهدویت» شده است.

6252cd5ce600e.JPG

شیعه شناسی در روزگار صفوی مروری بر یک اربعین حدیث باارزش

رسول جعفریان

کتاب بستان الناظرین فی معرفه ائمه الهادین اثر محمد یوسف بیکا که در سال 1119 - 1120 نوشته شده، شرح چهل حدیثی است که نویسنده ضمن آن سعی کرده است به مسائل مختلفی که به تشیع و اعتقادات صحیح او مربوط می شود، بپردازد. در واقع، می توان آن را اثری در معرفی شیعه و ویژگی های آن دانست. نویسنده در نوشتار پیش رو، با ارائه گزارشی از کتاب، محتوای آن را در بوته بررسی قرار داده است.