در ميان منابع و متون معتبر شيعي، تفسير علي بن ابراهيم قمي، از جمله منابع و تفاسير مطرح و مورد توجه بوده و هست. اين تفسير، در اواخر نيمه اول يا اوايل نيمه دوم قرن چهارم هجري قمري، نگارش يافته و از همان آغاز، جايگاه لازم را در متون شيعي به دست آورد و هر چه بيشتر بر عمر آن گذشت، انظار بيشتري را به خود جلب کرد، تا آن جا که در قرنهاي بعد کم تر تفسير شيعي را مي توان يافت که از آن نقل حديث نکرده باشد. از آن جا که بسياري از عالمان شيعي بر اين اعتقاد بودهاند که تفسير قمي، مجموعهاي از روايات معتبر امامي است و بيشتر نزديک به اتفاق آنان اين نکته را پذيرفتهاند، کم تر به نقد و بررسي آن همت گماشتهاند. ولي در ادوار اخير، بويژه سده چهاردهم هجري، با توجه به پيدايش اين شبهه که ممکن است اين تفسير، تفسير معروف علي بن ابراهيم نباشد، ديدگاههايي از سوي برخي پژ وهشيان، در نقد و بررسي آن ارائه شده است.
امامت، موهبتی است که براساس آیات قرآن، خداوند متعال آن را در اختیار افراد خاصی قرار داده است. در بیان چیستی این منصب، هرچند مفسران فریقین دیدگاه¬های متفاوتی ارائه داده¬اند، اما تبیین و بررسی جامعی از آرای مفسران شیعه صورت نگرفته است و به همین سبب، این نوشتار درصدد بیان این مساله با روش توصیفی- تحلیلی برآمده است. در این میان دیدگاه علامه طباطبایی به علت نوآوری و متمرکز شدن قرآنپژوهان بعدی بر این نظریه، مناسب پژوهشی مستقل دانسته شده است. این مقاله با بررسی آرای سایر مفسران شیعه و قرآن پژوهان معاصر، دیدگاه آنها را درباره حقیقت امامت در ذیل آیة 124بقره، براساس سیر تاریخی به ترتیب زمامداری جامعه، اسوه بودن، پیشوایی بر انبیا و اوصیا، ترادف امامت با نبوت و رسالت، وصایت و ولایت خاصه دانسته است.
رهیافت تاریخی در کنار شناخت بسترهای مختلف جامعه، عهدهدار نمایاندن فرازها و فرودهاست. دستیابی به سیر تطور یک اندیشه و درک بهتر از خاستگاه و دوران آغازین شکلگیری آن، منوط به تحلیل گفتمانهای مکشوف از دادههای تاریخی برجایمانده در آن حوزه است. اصبغ بن نباته کوفی از نخستین مفسران شیعی در کوفه است که در منابع رجال و تراجم، بهعنوان نخستین مؤلف ذکر شده؛ اما اثری مشخص با محتوای قرآنی یا تفسیری به وی نسبت داده نشده؛ فراوانی نسبتاً زیاد روایات تفسیری او و بازتاب آنها در آثار معتبر پسین و همچنین توجه به روانشناسی اعتقادی شخصیت وی، این فرضیه را به ذهن میرساند که به گمان قوی، اصبغ از ارکان مهم انتقال آموزههای قرآنی امام علی(ع)، با رویکرد تأسیس یا ترویج گفتمانهای شیعهبنیان همچون امامت و وصایت در روزگار خود بوده؛ براساس نظریه "آوای متعارض باختین" باید گفت بازتاب گسترده مؤلفههای معنایی وصایت در تفسیر اصبغ و اهتمام او به گفتمان وصایت علوی، معنادار بوده و در دیالکتیک تعاملی با گفتمان رقیب شکل گرفته که قصد داشت نظریه خلافت سقیفهای در جامعه را نهادینه کند.