شيوه بهره‏‌گيرى از تأويل آيات قرآنى در كتاب نقض، اساسى‏‌ترين دغدغه مقاله حاضر است. در اين مقاله، پس از توضيحى مختصر در باره تفاوت تفسير و تأويل، مطلبى به اختصار در باب كاربرد واژه «تأويل» و تنوّع معانى آن در نقض، آمده است. آن گاه به بررسى نمونه‏‌هاى برجسته از تأويل آيات قرآنى در نقض پرداخته شده است. بخش اعظم كاربرد آيات قرآنى در نقض، پس از استشهادهاى لفظى (لغوى، فقهى، تاريخى و ...)، به تطبيق‏‌هاى كلامى و از آن مهم‏‌تر، برداشت‏‌هاى تأويلى، اختصاص مى‏‌يابد. ذكر اين تأويل‏‌ها گاه در سياق ردّيّه بر اتهام‏‌ها و افتراهاى حريف بوده و فى المثل در ردّ اين تأويل كه مقصود از «وَ التّينِ وَ الزَّيْتُونِ» على عليه السلام و فاطمه عليها السلام بوده باشند، سخن از چنين تأويلى به ميان آمده و گاه اين تأويلات در سياق پذيرش، اثبات يا تأييد عقيده مؤلّفْ صورت گرفته است. بررسى بخشى از تأويل‏‌هاى به كار گرفته شده در نقض، مى‏‌تواند خواننده را به اين نتيجه نزديك سازد كه ميزان كاربرد برداشت‏‌هاى تأويلى نسبت به مباحث تفسيرى، تا چه ميزان پُرتأثير و جريان‏‌ساز بوده است. اين تأثير را حتّى مى‏‌توان در برخى‏ تأويلات باز بسته به شيعه كه از زبان خصم بيرون مى‏‌تراود، واكاوى كرد و از آن طريق، مجالى را كه زمينه‏‌سازِ چنان اتّهاماتى شده، نشانه گرفت. بى‏‌شك، با شناخت اين گُسل‏‌هاست كه گام‏‌هاى نخست در آسيب‏‌شناسىِ فرقه‏‌هاى آغازين اسلامى، برداشته مى‏‌شود.

منابع مشابه بیشتر ...

626118cc57bba.JPG

الحقبة التأسیسیة للتشیع الاثني عشري: حوار الحدیث بین قم وبغداد تألیف الدکتور أندرو ج. نیومان؛ عرض ودراسة

علی زهیر هاشم الصراف

خلّف المستشرقون أسلاف الباحثین الغربیین حالیاً تراثاً لا بأس به من الدراسات المشرقیة والإسلامیة إستفاد منه هؤلاء الباحثون، فالإستشراق تحوّل إلى مجالات علمیة بحتة أصبحت تدرسها الکلیات ومراکز الأبحاث، لکنّ تلک الأبحاث بقیت تخدم أهداف ومصالح الغرب الإمبریالیة فی بعض الموارد، إلا أن الکثیر منها حالیاً نابعة عن وجدان باحثین غربیین أحرار یصنّفون الکتب والأبحاث من أجل إرضاء أطماحهم البحثیة واستکمالاً لمسیرتهم العلمیة. ومن جملة الحقول البحثیة المهمة التی کتب فیها الباحثون الغربیون الکثیر من هذه الدراسات، هی الدراسات الإسلامیة والحدیث الشریف منها بالتحدید سیّما الحدیث الشیعی. ومن هؤلاء الباحثین المعاصرین أستاذ جامعة إدینبرا الدکتور أندرو ج. نیومان الذی شهدنا له العدید من المساهمات فی حقل الفکر الإمامی وبالتحدید دراساته فی الحدیث الشیعی وجهود علماء الإمامیة فی العصر الصفوی وتحدیداً فی موضوع جدلیة الدین والعلماء مع السیاسة ورجالها. وما نهدف إلیه من دراستنا هذه هو نقد کتاب الباحث نیومان الهامّ عن تاریخ الحدیث الشیعی فی القرون التأسیسیة للمذهب الإمامی وأثر النهجَین الفکریَین الهامَّین عند علماء الإمامیة وهما: النهج الأصولی والنهج الإخباری الذی یمثله قم والقمّیون آنذاک فی تدوین أقدم ثلاثة مجامیع روائیة عند الشیعة الإمامیة: المحاسن للبرقی (توفی بین 274ـ280 ه‍/ 887ـ893 م) وبصائر الدرجات للصفّار القمّی (ت 290 ه‍/ 903 م) والکافی فی علم الدین للکلینی الرازی (ت 329 ه‍/ 941 م) وفق منهج التحلیل التاریخی والإستقرائی للنصوص التاریخیة والروائیة سیّما من تلک الکتب.