پژوهش حاضر به نقد دیدگاه چلکوفسکی در باره عزاداری در مجموعه شیعه اختصاص دارد. وی همانند دیگر مستشرقان با وجود بی طرفانه خواندن نظرات خود دیدگاه های خلاف واقعی نیز دارد. وی با بیانی توصیفی به شرح مراسم عزاداری در نواحی مختلف شیعه نشین جهان می پردازد. مبنای وی در بررسی این برنامه ها بر نگاه نمادین یک ناظر بیرونی و بدون کمک گرفتن از آموزه ها و مصادر شیعی استوار است. این پژوهه در دو محور کاستی ها و امتیازات به نوشته چلکوفسکی نگاه می کند و با توجه به نکات مثبت نویسنده در شکل، ساختار و روش نگارش به کاستی های آن با دو رویکرد محتوایی و روشی می پردازد.
لقد وقف عدد من المستشرقین القدامى والمحدثین على مسائل دقیقة ومهمة فی الفکر الشیعی عامة وفی عقیدة التشیع الإمامی بشکل خاص. ومن بین هذه الموضوعات الآیات الکریمة التی تؤشر بشکل لا یقبل التأویل وإثارة الشکوک والتساؤلات وهو موضوع (آل بیت النبی"ص") فمن المعروف أن هناک عدّة آیات تبین المدلول التاریخی والأجتماعی (أی الأسری) لأهل البیت لاسیما ما ورد فی سورة الأحزاب آیة رقم33 إذ قال عزّ من قائل بسم اللّه الرحمن الرحیم (إنّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهّرکم تطهیرا). فالمقصود بتعبیر أهل البیت هاهنا بحسب الکثیر من المفسرین إنهم أهل بیت النبی أو کما أشار رسول اللّه$ فی حدیثه الشریف المعروف فی الفکر الشیعی بحدیث أهل الکساء؛أو حدیث أهل العباءة:- وهم رسول اللّه وعلی وفاطمة والحسن والحسین(. المستشرقون شأنهم شأن عدد من المفسرین المسلمین الذین لا یرغبون بل ولا یرضون أن یکون هذا التعبیر (أهل البیت) مؤشرا بیّنا ومحدّدا بآل بیت النبی$ المنتسبین الیه بصلة الرحم (أولوا الأرحام) والأقربین نسبا. فراحوا یتجولون یمینا وشمالا فی تفسیراتهم التی تهدف أساسا الى توسیع دائرة فحوى هذا التعبیر لجعله یبدو وکأنه عامّا وشاملا؛ محاولة منهم الى إبعاده عن نصّه المرکزی بمعنى أهل بیت رسول اللّه. فهناک من المفسرین المسلمین، ویقف الطبری على رأس القائمة، من فسّر قول اللّه سبحانه وتعالى بأنه لا یشیر الى رسول اللّه والإمام علی والعترة الأخیار بل یشیر الى مضمون عام هو المتعلق بتوصیات اللّه تعالى وأرشاداته الموجهة الى أمّهات المؤمنین
درباره زمان پیدایش و شکلگیری مراسم روز عاشورا در میان جوامع شیعی، با استناد به گزارشهای مورخان معتبر عراقی همچون ابن جوزی (المنتظم، ج۱۴، ص۱۵۰) و ابن اثیر (الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۵۴۹) مبنی بر عزاداریهای شیعیان بغداد در روز عاشورا که در زمان معزّالدوله دیلمی (حکومت: ۳۳۴-۳۵۸ق) از سال ۳۵۲ق آغاز شد و در سالهای بعد نیز ادامه یافت، دیدگاهی که میان بسیاری از اسلامشناسان و پژوهشگران تاریخ تشیع، از جمله علیاصغر فقیهی (تاریخ آلبویه، ص۳۰)، هاینس هالم (شیعه، ص۶۱)، حمزة الحسن (طقوس التشیّع، ص۴۴۰) و دیگران رواج یافته، آن است که این عزاداریها، نخستین مراسمهای رسمی و عمومی روز عاشورا در میان جوامع شیعی بوده و در واقع آلبویه نخستین حکومتی بودهاند که برپایی چنین مراسمی را حمایت کرده و به ترویج آن پرداختهاند. چنانکه گزارشهای همان مورخان، حاکی از برپایی مراسم جشن و سرور روز غدیر پیش از مراسم سوگواری روز عاشورا، یعنی به فاصله زمانی کمتر از یک ماه از آن بوده است.
ناد لاوسن ا ز خاورشناسان معاصر ، در مقالة هرمنوتیک تفسیر پیشامدرن اسلامی و شیعی تلاش دارد گونه ها و تطور تاریخی رخ داده در هرمنوتیک تفسیر شیعة دوازده امامی را توصیف و ارزیابی کند. بر پای ة این مقاله تفسیر امامیه از پدیداری تا دورة معاصر چهار گونه هرمنوتیک ولایت محور، مصالحه، عرفانی – باطنی (ناشنوایی هرمنوتیکی) و فلسفی – ولایی را گذرانیده است؛ چرخش هرمنوتیکی شیعه از امام به مفسر در تبیین قرآن و عجین شدن آن با رهیافت های عرفانی و فلسفی از ویژگی های دوره های دوم تا چهارم م حسوب می شود . تطورات رخ داده در ادوار چهارگانة هرمنوتیک شیعی از شرایط فرهنگی - سیاسی جامعة شیعی، ظهور نخبگان علمی ش یعه، اثرپذیری عالمان امامی از رهیافت های اعتزالی، عرفانی و باطنی اهل سنت متاثر بوده است. در این میان نقش حکومت های شیعی چون آل بویه و صفویه و ظهور عالمانی چون سید مرتضی، سید حیدر آملی و ملاصدرا در شکل گیری گونه های جدید هرمنوتیکی برجسته به نظر می رسد. در این مقاله دیدگاه های لاوسن مطرح و کاستی های آن نشان داده شده است.
رهیافت تاریخی در کنار شناخت بسترهای مختلف جامعه، عهدهدار نمایاندن فرازها و فرودهاست. دستیابی به سیر تطور یک اندیشه و درک بهتر از خاستگاه و دوران آغازین شکلگیری آن، منوط به تحلیل گفتمانهای مکشوف از دادههای تاریخی برجایمانده در آن حوزه است. اصبغ بن نباته کوفی از نخستین مفسران شیعی در کوفه است که در منابع رجال و تراجم، بهعنوان نخستین مؤلف ذکر شده؛ اما اثری مشخص با محتوای قرآنی یا تفسیری به وی نسبت داده نشده؛ فراوانی نسبتاً زیاد روایات تفسیری او و بازتاب آنها در آثار معتبر پسین و همچنین توجه به روانشناسی اعتقادی شخصیت وی، این فرضیه را به ذهن میرساند که به گمان قوی، اصبغ از ارکان مهم انتقال آموزههای قرآنی امام علی(ع)، با رویکرد تأسیس یا ترویج گفتمانهای شیعهبنیان همچون امامت و وصایت در روزگار خود بوده؛ براساس نظریه "آوای متعارض باختین" باید گفت بازتاب گسترده مؤلفههای معنایی وصایت در تفسیر اصبغ و اهتمام او به گفتمان وصایت علوی، معنادار بوده و در دیالکتیک تعاملی با گفتمان رقیب شکل گرفته که قصد داشت نظریه خلافت سقیفهای در جامعه را نهادینه کند.