کتاب الکافی در دورههای مختلف و قرون متمادی به عنوان برجستهترین اثر حدیثی شیعه شمرده شده است. این کتاب، حاصل تلاش علمی کلینی و استفاده از مهمترین حوزههای حدیثی عصر اوست. ری، قم، بغداد و کوفه مهمترین حوزههای علمی شیعه در دوران کلینی بودند که وی از آثار حدیثی آنها بهره برده است. برخی از مستشرقان کتاب الکافی را متأثر از عقلگرایی معتزله بغداد دانسته و معتقدند کلینی دیدگاه نصگرایی حوزه قم را در کنار عقلگرایی حوزه بغداد کمرنگ ارائه کرده است. پیش فرض این نظریه، تألیف الکافی در حوزه حدیثی بغداد است. این پژوهش نشان میدهد که الکافی در بغداد نگارش نیافته و بر خلاف دیدگاه مستشرقان، الکافی نماد علمی حوزه قم به شمار میرود و قم، نصگرای بدون عقل نبوده است؛ بلکه نگاه حوزه حدیثی قم در آن زمان نقل همراه با عقل است.
روششناسي و بسترشناسي يک نظريه، از مهمترين مسائلي است که نقش مهمي در تحليل و شناخت چرايي صدور آن نظريه دارد. متکلمان شيعي مکتب بغداد در قرن چهارم و پنجم هجري، از بزرگترين متکلمان اماميه در طول تاريخ بهشمار ميآيند. با اين حال، روايات امامان معصوم عليه السلام، که از منابع اصيل تفکر ديني بهشمار ميآيند، حضور کمرنگي در کتابهاي کلامي ايشان دارند. هدف از نگارش اين مقاله، ابتدا روششناسي فکري اين متکلمان، و سپس تحليل چرايي تکيۀ فراوان ايشان بر عقل در براهين و نظريات کلامي مربوط به مسئلۀ امامت با توجه به بستر فرهنگي شهر بغداد در آن دوران است. بر اساس مهمترين يافتههاي اين نوشتار، نگاه سختگيرانۀ متکلمان بغداد به احاديث و نيز تنوع مکاتب گوناگون کلامي و نيز تعصبات مذهبي و درگيريهاي شديد فرقهاي در بغداد، از مهمترين عواملي است که مانع از استفادۀ لازم متکلمان شيعي از روايات در آن دوران شده است.
دو شهر قم و نیشابور ازجمله حوزه های مهمی بودند که از نیمه دوم قرن دوم به بعد و پس از افول حوزه کوفه، جمع کثیری از محدثان و اصحاب شیعی را در خود جای دادند. این دو مرکز در ترکیب اجتماعی صحابه ساکن آن ها، جهت گیری های عقل گرایی حدیث گرایی و ارتباط و تعامل با دیگر فرق اسلامی تفاوت های بسیاری داشتند؛ اما در باب مسائل مربوط به امامت، جریان های مشابهی در هر دو شهر وجود داشت. این دو شهر باوجود تمام تفاوت ها و اختلاف های بنیادینی که داشتند، درنهایت در باب امامت به نتایج مشابهی رسیدند و در هر دوی آن ها سه دیدگاه فکری حضور داشت: دیدگاه معروف به جریان اکثریت که روسای علمی شهر از آن حمایت می کردند، دیدگاه های پیروان هشام بن حکم و دیدگاه های پیروان مفضل بن عمر. این مقاله برآن است تا با بررسی تطورات تاریخ فکری امامت در قم و نیشابور، ضمن مقایسه آن ها با یکدیگر، جریان های حاضر در آن دو را در دوره حضور ائمه(ع) تا سال 260ق/874م بررسی کند.
بررسی روش اطمینان به صدور حدیث، تاریخی همپای عصر صدور حدیث دارد. اعتبارسنجی احادیث در بین اصحاب امامیه در دورههای مختلف امری رایج بوده است. نقد محتوای آموزه منسوب به امام(ع)، معیار اعتبار سنجی در دوران ائمه(ع) و محدثان پیشین شیعه است. در این پژوهش، عوامل رویکرد اعتبار سنجی مبتنی بر نقد محتوای آموزههای منسوب به امامان شیعه و پیامدهای آن بررسی و بر این نکته تاکید شده است که این روش، معیار پیشینیان در پذیرش یا رد خبر منسوب به معصومان(ع) بوده است. تفاوت دیدگاه های اعتقادی و سطح استعداد اصحاب، بروز جریان انحرافی غلو و ایجاد فضای تقیه را میتوان مهم ترین عوامل این رویکرد برشمرد. بازخوانی این عملکرد از آن جهت اهمیت دارد که معیار محدثان شیعه در انتقال احادیث به کتاب های خویش و نقد آثار سایر راویان بوده است.
نا آشنايي و يا عدم دقت در سير تبيين معارف وحياني، گاه سبب بروز شبهه تبدل و تحول پذيري آموزه هاي شيعي شده است، از اين رو، شناختي دقيق از سير تبيين معارف اهل بيت عليهم السلام، نيازمند توجه به همه شرايط و عناصر تاريخي اثرگذار در دوره پيامبر و امامان است که در آن، تکامل تدريجي معارف با دو ويژگي: نخست، فرايند اجمالي تفصيلي و دوم، ترسيم چهار دوره نسبي در دوران حضور اهل بيت عليهم السلام روشن مي گردد. نوشته حاضر با محور قرار دادن آموزه «امامت» بر آن است تا چگونگي روند تبيين اين اصل را با ملاحظه عناصر تاريخي در دوره حضور، بيان کند و نيز نشان دهد که محتواي وحياني در سير خود دستخوش تبدل و تحول نشده است.