فرقه شيخيه در كنار توحيد، نبوت و امامت، ركن رابع را يكي از اصول چهارگانه دين به شمار مي آورد. مقصود از ركن رابع در اين فرقه آن است كه در ميان شيعيان، همواره شيعه كاملي وجود دارد كه واسطه فيض ميان امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و مردم است. شيخ احمد احسايي، بنيان گذار و نخستين نظريه پرداز اين فرقه، در چند فراز از سخنانش، به لزوم وجود فردي به عنوان رابط بين امام و خلق اشاره مي كند؛ اما برخلاف ادعاي شيخيه كه معتقدند واژه ركن رابع در زمان شيخ احمد طرح و ارائه شده است، در سخنان او چيزي با اين عنوان ديده نمي شود. در اين پژوهش خواهد آمد كه حاج محمدكريم خان كرماني، رهبر شيخيه كرمان، از مدافعان اصلي و حتي از موسسان اصل مجعول «ركن رابع» به شمار مي آيد. از اين رو، در آثار وي بيش از ديگران از اين مسئله دفاع شده است. در مقابل آن، فرقه شيخيه آذربايجان است كه از مخالفان جدي اين نگرش به شمار مي آيند. قابل توجه آنكه در برخي منابع شيخيه از دو عنوان نجبا و نقبا به جاي واژه ركن رابع استفاده شده كه از نظر معنا مترادف و هم معنايند. در پايان، از چند زاويه به نقد و تحليل اين بدعت پرداخته خواهد شد؛ هم از اين جهت كه در ميان گرايش ها و انشعابات فرقه شيخيه، در اين باره اختلافات اساسي وجود دارد، و هم از اين زاويه كه ايرادات متعددي بر هويت معرفتي آن وارد است.
در تعریف لغوی واژه هورقلیا اگرچه آرای متنوعی در باب یونانی، سریانی و عبری بودن آن وجود دارد، می توان دقیق ترین تعریف را «خورکلپا» به معنای جسم خورشیدی دانست که ریشه در فرهنگ و زبان ایران باستان دارد. در جهان شناسی حکمت اشراق، عالم هورقلیا را می توان با عالم صور معلقه، اشباح مجرده، عالم مثال و عالم خیال منفصل یکی دانست. ضمن آن که در مکتب شیخیه، با توجه به رویکرد کلامی آن مکتب، عالم ملکوت نیز معادل هورقلیا آمده است. اگرچه تفاوت هایی در جهان شناسی این دو مکتب، به ویژه در تعداد مراتب هستی، دیده می شود، مظاهر عالم هورقلیا نزد هر دو جریان مشترک است. برخی از این مظاهر بیشتر صبغه معرفت شناختی دارند و برخی صبغه هستی شناختی. از دسته اول، می توان به مظهر خیال، خواب و رویا و وحی و الهام اشاره کرد و از دسته دوم، می توان جنبه هستی شناختی جن و شیاطین، آینه و اصوات و روایح مثالی را نام برد.
مقالۀ حاضر در صدد بررسی چگونگی شکلگیری جنبش هرمنوتیکی در دوران عباسیان و روشها، انگیزهها و زمینههای پیدایش آن و نیز شیوۀ مقابلۀ امام عسکری(ع) با این جریان است. هدف از این مطالعه، شناخت عملکرد سیستم حاکم عباسیان و روشهای هرمنوتیکی و رفتارهای اجتماعی جوامع کلامی و مسئولان وقت و کشف منشور اقدامات و رفتارها و مبانی فکری امام و امت در تقابل با این جنبش است. با رویکارآمدن عباسیان، نهضت بزرگی در دنیای اسلام، جهت ترجمۀ آثار یونانی و فلسفی به راه افتاد. در ازای آن، جریانهای کلامی ازجمله معتزله تقویت شدند. در دل این ماجرا، به کمک مترجمان بیگانه _ خصوصا مسیحیان_ جنبشی هرمنوتیکی و تاویلگرا شکل گرفت و رویکرد همۀ مکاتب فکری، حتی اهل حدیث، سنتگرایان، مخالفان معتزله، فلاسفه و جریانهای وابسته به کلام عقلی نیز به تاویلگرا گرایش یافت. در این دوره، فرهنگ شفاهی امویان به فرهنگ مکتوب عباسیان تبدیل شد و این مهم، برنامۀ جامع حاکمیت عباسی برای تحریف معنوی دین و طردنمودن امامان شیعه(ع) و جانشینان حقیقی پیامبر خدا(ص) در جامعه بود. لازم به ذکر است که هرچه به سوی آینده پیش می رویم، موج فکری_ فرهنگی ائمۀ شیعه(ع)و اصحاب ایشان نیز گستردهتر میشود. امام عسکری(ع) در مقابل این جریان و توطئۀ دشمنان، انقلاب فرهنگی مکتوبی به راه انداخت که در تاریخ 250 سالۀ امامان شیعه بینظیر بود و با جنبش هرمنوتیک فلسفی، مقابلۀ جدی نمود.
در برخي از آيات قرآن و نيز در بيان پيامبر اسلام، از گروهي با عنوان «اهل بيت» ياد شده كه از هرگونه پليدي پاك هستند و فضيلت ها و موقعيت هاي ويژه اي در اسلام دارند. همين امر، موجب توجه خاص خاورشناسان به اين واژه قرآني و نگارش آثار متعددي در اين زمينه شده است. مقاله «اهل بيت» اثر موشه شارون در دايرهالمعارف قرآن لايدن، ازجمله اين آثار است كه پژوهش حاضر، به معرفي و نقد آن مي پردازد. مقاله يادشده داراي قوت ها و ضعف هاي متعددي است. مفهوم شناسي واژه «اهل» در قرآن، ذكر حديث سفينه، اشاره به آياتي كه واژه «اهل بيت» در آنها به كار رفته و همچنين بيان اينكه حديث كساء، يكي از مشهورترين رواياتي است كه در منابع فريقين درباره تفسير آيه 33 سوره احزاب نقل شده، از نكات مثبت اين مقاله است. در مقابل، برخي از ضعف هاي آن عبارتند از: مفهوم شناسي ناقص از واژه «اهل بيت»، انطباق آن مفهوم بر قبيله قريش، تحليل نادرست از برخي روايات و تفسيري مبهم از پيام سياسي حديث كساء. در نوشتار تحليلي حاضر، به اشكالات يادشده پاسخ داده مي شود.