مسأله ی امکان غیبت امام عصر (عج) و پیشگویی این غیبت توسط دیگر حجج الهی از جمله شبهاتی است که در عصر حاضر، از جانب مخالفان مطرح شده است. آنان با زیر سؤال بردن صحت اسناد روایات غیبت، برطبق مبانی شیعیان، مسأله ی غیبت امام دوازدهم را ساخته ی اندیشه ی عالمان شیعی ومحدثانی چون نعمانی وشیخ مفید می دانند. برای پاسخ گویی به این گونه شبهات، روایات معصومان مورد پژوهش قرار گرفت، وروشن شد که صدور روایات صحیح درمسأله ی غیبت از سده ی اول تا سوم به گونه های مختلف نشانگر پیشگویی های معصومان است. البته درقرن اول، روایات معدودی به صورت اجمالی برای افراد ویژه ای بیان شده که نشان از اسرار بودن آن دارد، ولی درقرن دوم گسترش یافته که نشانگر شیوع این روایات است. با بررسی اسناد روایات غیبت، می توان، به ضرس قاطع، به پیشگویی غیبت، سال ها پیش از وقوع آن اطمینان داشت وروایت صحیح آن را برای قائم آل محمد (ص) اثبات کرده اند.
در این نوشتار، در بازخوانی و نقد دیدگاههای کلبرگ و مدرسی دربارۀ پیدایش تشیع دوازدهامامی، بر پایۀ روش تاریخی ـ کلامی و با هدف مقایسۀ دیدگاهها و بیان کاستیها و اشتباهات کمترشناختهشدۀ این دو، موارد زیر دانسته شد: کلبرگ پیدایش تشیع دوازدهامامی را «انتقال از امامیه»، و مدرسی «تکامل تدریجی مکتب تشیع» خوانده است. هر دو، تاریخ آن را تقریبا همسان، نیمة قرن چهارم هجری دانسته و در اینباره به موارد انعکاس اندیشة «دوازده امام» در متون کهن استناد کرده و دچار اشتباهاتی بعضا فاحش شدهاند؛ چنانکه هر دو، ثبت عقاید اثناعشری را در برخی متون که کامل به ما نرسیدهاند، انکار نموده و از ثبت آن در برخی منابع غفلت کرده و دیدگاههایی ناهمگون و گاه متناقض داشتهاند. افزون بر این، کلبرگ به همپایگی واژة امامیه با اثناعشریه توجه نداشته و مدرسی نیز دچار «تردیدها» و «تعمیمها»ی ناروا، اشتباه در «شناسایی متن و نسخههای کهن یک روایت» و «بیدقتی در فهم اصطلاحات مهدویت» شده است.
منطقه «بلخ» از جمله مناطقی است كه حدیث شیعه مدتی از حیات خویش را در آن سپری كرده است، ولی پژوهشی مستقل در بازخوانی تلاش محدثان شیعه در این منطقه شكل نگرفته است. این منطقه بخشی از خراسان بزرگ در قدیم بوده و اكنون شامل استانهایی در ازبكستان و افغانستان شود. حضور محدثان بلخی در این منطقه و بلخیان مهاجر به دیگر حوزههای حدیثی شیعه از یک سو و اقبال دانشیان شیعی به حضور در این مناطق سبب شد كه حوزه حدیثی بلخ سامان یابد. در این پژوهش، نام یکصد و یک راوی بلخی در متون روایی و رجالی شیعه، تا پایان سده پنجم هجری کشف شده که حدود پانزده نفر از ایشان نویسنده دهها اثر روایی بودهاند. همچنین بسیاری از شاخصهای یک حوزه حدیثی، نظیر برپایی جلسات حدیث، در بلخ دیده میشود. این پژوهش، مقدمهای است برای تحلیلها و بررسیهای دقیق حدیث شناسان و پژوهشگران عرصه تاریخ حدیث.