غیر از شناخت گفتمان سیاسی امامان معصوم شیعه (ع) که در تعارض با گفتمان سیاسی امویان و عباسیان بود، توجه به عنصر مقتضیات زمانه یا فضا و شرایط حاکم بر دوره آنان ضرورت تام دارد. زیرا تاثیر این عنصر، سبب اختلاف در مواضع و عملکرد سیاسی آنان در دوره های مختلف تاریخی است. در این پژوهش برآنیم با استناد به شواهد تاریخی و تحلیل آنها، تاثیر عنصر زمانه را به لحاظ سیاسی، بر مواضع سیاسی امام موسی کاظم(ع) بررسی کنیم و نشان دهیم که هر چند آن حضرت متناسب با زمانه سیاسی دوره امامت خود، سیاست تقیه را اتخاذ و از هر گونه همکاری با عباسیان و یا اقدام بر ضد آنان کناره گیری کرد، اما بنابه ضرورت و بر مبنای گفتمان سیاسی پدران خود، نسبت به حکومت عباسی، به اعتراض آشکار یا ضمنی می پرداخت، و سرانجام همین مواضع و مبارزه با سلطه و اقتدار بلامعارض سیاسی عباسیان در عصر خلافت هارون بود که به حبس و شهادت آن حضرت انجامید.

منابع مشابه بیشتر ...

625ac5806ebbb.JPG

اقدامات امام کاظم علیه‌السلام در راستای اثبات امامت ایشان در منابع شیعه و اهل سنت

شهربانو دلبری, حمیده عراقیان, اردشیر اسدبیگی

«امام کاظم» (علیه‌السلام) در ابتدای امامت، با چالش‌هایی روبه رو بوده اند که این چالش‌ها موجب شده است تا اقدامات ایشان به عنوان قرینه فعلی علاوه بر دلایل نقلی مورد توجه باشد. اهداف اصلی تحقیق، چگونگی و دلایل امامت امام موسی بن جعفر (علیه‌السلام) و نیز اقدامات ایشان در اثبات این موضوع با استفاده از منابع شیعه و اهل سنت است. سوال اصلی این تحقیق نیز بدین شرح است که «مهمترین اقدامات امام کاظم (علیه‌السلام) در راستای اثبات امامت ایشان با توجه به چگونگی و دلایل امامت ایشان در منابع شیعه و اهل سنت چیست؟» این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، به این نتیجه دست‌یافت که برای انتخاب امام، شرایطی مانند «وصیت، علم خاص، ودایع و سن» به‌عنوان ملاک تعیین‌شده که بنا به دلایل قدرمتیقن، مشخص می‌شود که امام کاظم (علیه‌السلام) شرایط امامت را داشته است. علاوه بر احادیث و دلایل منقول در قبال امامت ایشان، مهمترین اقدامات ایشان که عبارت است از وارستگی مادی و سیاسی، شفاف‌سازی در غصب حکومت شیعیان، مقابله علمی با جریان‌های انحرافی و فرقه‌های مختلف شیعه، مناظره با خلفای عباسی و انتخاب رویکرد تقیه، گویای این است که طرز فکر امام کاظم (علیه‌السلام) طرز فکر یک «ولی، امام و زعیم» امت است؛ زیرا از یک‌سو جامعه شیعیان را از طریق تقیه و وکالت مدیریت کرده و از طرفی، برای اثبات حقانیتشان از طرق مختلف مانند مناظره و شجاعت در بیان، تلاش نموده و ازنظر علمی و فرهنگی نیز با بزرگ‌ترین چالش زمان خود، مقابله نموده و خط‌مشی آگاهانه‌ای را بنیان‌گذاری نموده‌اند.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

5a195cb3e841e.JPG

درآمدی بر موانع جغرافیایی گسترش مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی (۲۹۷-۳۶۲ق)

علی بیات

در بررسی ناکامی فاطمیان در گسترش و تثبیت مذهب اسماعیلی در مغرب، تأثیر و نقش عوامل جغرافیایی، به‌رغم اهمیت مورد توجه واقع نمی‌شود. پژوهش حاضر سعی دارد با عنایت به ارتباط وثیق میان پدیده‌ها و رویدادهای تاریخی با عوامل جغرافیایی(اعم از طبیعی، انسانی، مذهبی و سیاسی)، نقش و تأثیر این دسته از عوامل را در فراگیر نشدن مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد تبیین قرار دهد. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که وسعت سرزمینی، موانع محیطی و جغرافیایی مغرب، همانطورکه مدتها از سیطره مسلمانان در دوره فتوح ممانعت به عمل آورد، تسلط فاطمیان بر شئون آن برای زمینه سازی جهت تثبیت مذهب اسماعیلی را هم ناممکن نمود. این در حالی بود که جغرافیای انسانی‌، ‌مذهبی و نیز سیاسی مغرب در دوره پیشافاطمی به گونه‌ای تثبیت شده بود که هر کدام از گروههای مذهبی سنی(مالکی‌ و ‌حنفی)، خوارج(صفری و اباضی) و نیز برخی گروه‌های شبه اسلامی مثل برغواطه قلمرو سرزمینی خاص خود را داشتند.علاوه بر این، فاطمیان با ناتوانی در ایجاد تقسیمات اداری‌ـ‌جغرافیایی مطلوب خود، نتوانستند اداره مناطق مختلف مغرب را تحت کنترل خود درآورند.از این رو، عوامل جغرافیایی نیزمی‌توانند از جملۀ موانع اشاعه مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد توجه قرار گیرند.

تاریخ/دولت های شیعی/شمال افریقا/فاطمیان
مقاله
59f6d72de56ee.JPG

بررسی تاریخی روایی مسئله طلاق های مکرر منسوب به امام حسن (ع)

سید حسن قاضوی

يكي از مسائل مطرح شده درباره امام حسن (ع)، مطلاق بودن ايشان است. مسئله اصلي اين پژوهش، بررسي تاريخي ـ روائي اين نسبت و علل و اسباب تاريخي آن است. به نظر مي رسد، اين نسبت، ريشه در خصومت خلفاي عباسي با حسن بن علي (ع)، (به دليل قيام هاي حسنيان) دارد؛ زيرا كه در احاديث و اسناد تاريخي معتبر قبل از دوره عباسي، اثري از اين اتهام به چشم نمي خورد. اختلاف فراوان در شمار همسران، نبود نام و نشان از آنان در تاريخ و ديگر دلايل عقلي و نقلي، گواه نادرستي اين انتساب است. افزون بر اين اگر چنين بود، دستگاه تبليغاتي اموي از اين مستمسك عليه امام (ع) سود مي جست. در پژوهش پيش رو تلاش شده است تا ضمن بررسي اصل مسئله، در دو حوزه تاريخ و حديث، علل نادرستي آن، به روش تحليلي ـ انتقادي مورد بررسي و علل رواج اين انتساب مورد اشاره قرارگيرد. طبيعي است منابع اين پژوهش، تركيبي از منابع حديثي، تاريخي و كلامي باشد.

تاریخ/تاریخ معصومان(ع)/امام حسن(ع)
مقاله