مادران ائمه:، از جمله انسانهای تأثیرگذار در عصر ائمه: بهشمار میآیند و از آنجا که مصداق بارز ""ارحام مطهره"" هستند، جایگاه بسیار والایی دارند. در این میان، بررسی زندگانی بانو حُمَیده، مادر امام کاظم علیه السلام از آن روی که امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام در مورد وی سخنان مهم و ارزشمندی داشتهاند، و نیز از آن جهت که در سایة آشنایی با تاریخ زندگی او میتوان بخشهایی از تاریخ اسلام را با نگاهی نو مرور کرد ضرورت و اهمیت ویژهای دارد. نوشتار حاضر، افزون بر واکاوی روایات مربوط به بانو حمیده و آشنایی با ویژگیهای شخصی و شخصیتی و جایگاه این بانو در خاندان امامت، به بررسی نقش اجتماعی ایشان با توجه به گزارشهای موجود در دوران زندگی امام صادق علیه السلام و امام کاظم علیه السلام پرداخته است. مهمترین این گزارشها مواردی است که حاکی از وکیل قرار دادن این بانو برای ادای حقوق مردم مدینه و ارجاع امام صادق علیه السلام به ایشان برای پاسخگویی به سؤال فقهی و نیز وصی قرار گرفتن وی از سوی امام صادق علیه السلام است.
«امام کاظم» (علیهالسلام) در ابتدای امامت، با چالشهایی روبه رو بوده اند که این چالشها موجب شده است تا اقدامات ایشان به عنوان قرینه فعلی علاوه بر دلایل نقلی مورد توجه باشد. اهداف اصلی تحقیق، چگونگی و دلایل امامت امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) و نیز اقدامات ایشان در اثبات این موضوع با استفاده از منابع شیعه و اهل سنت است. سوال اصلی این تحقیق نیز بدین شرح است که «مهمترین اقدامات امام کاظم (علیهالسلام) در راستای اثبات امامت ایشان با توجه به چگونگی و دلایل امامت ایشان در منابع شیعه و اهل سنت چیست؟» این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، به این نتیجه دستیافت که برای انتخاب امام، شرایطی مانند «وصیت، علم خاص، ودایع و سن» بهعنوان ملاک تعیینشده که بنا به دلایل قدرمتیقن، مشخص میشود که امام کاظم (علیهالسلام) شرایط امامت را داشته است. علاوه بر احادیث و دلایل منقول در قبال امامت ایشان، مهمترین اقدامات ایشان که عبارت است از وارستگی مادی و سیاسی، شفافسازی در غصب حکومت شیعیان، مقابله علمی با جریانهای انحرافی و فرقههای مختلف شیعه، مناظره با خلفای عباسی و انتخاب رویکرد تقیه، گویای این است که طرز فکر امام کاظم (علیهالسلام) طرز فکر یک «ولی، امام و زعیم» امت است؛ زیرا از یکسو جامعه شیعیان را از طریق تقیه و وکالت مدیریت کرده و از طرفی، برای اثبات حقانیتشان از طرق مختلف مانند مناظره و شجاعت در بیان، تلاش نموده و ازنظر علمی و فرهنگی نیز با بزرگترین چالش زمان خود، مقابله نموده و خطمشی آگاهانهای را بنیانگذاری نمودهاند.
این مقاله در صدد نقد نظریه بوکلی درباره روایات دیدارهای امام صادق(ع) با منصور عباسی است. آقای بوکلی، نویسنده مقاله « ریخت شناسی و مفاد بعضی از روایات شیعه امامی » ، بخشی از روایات مربوط به مواجهه امام صادق(ع) و منصور عباسی را که غالبا مربوط به احضار امام به دربار منصور است مورد بررسی قرار داده است. بررسی او تنها مبتنی بر ساختار روایات است. نویسنده تلاش کرده است با این روش به منشا جعل این روایات دست یابد و دیدگاه شیعه امامی درباره ارتباط بین مذهب و قدرت سیاسی را نشان دهد. در مقاله پیش رو ضمن بررسی این روایات، روش آقای بوکلی و دستاوردهای او بررسی شده و نشان داده شده است که روش مبتنی بر ساختار تنها، فاقد کارآیی لازم است و به ویژه برای دستیابی به منشأ جعل یک روایت، شناخت راویان آن ضروری است. در این میان از پدیدههایی چون «تقطیع» و «نقل به معنا» در حدیث، در بررسی ساختار این روایات نباید غفلت نمود. از نظر مفهومی، این گروه از روایات به تنهایی برای بیان دیدگاه سیاسی شیعه کافی نیست.
مستشرقان معمولا در آثار خویش، به علل پیدایش مذهب شیعه و حیات این تفکر در عصر حاضر و نیز علل گرایش ایرانیان به تشیع می پردازند. از جمله مباحثی که به عنوان ایده مستشرقان مطرح می شود، نقش مادر امام سجاد(علیه السلام) و پیوند او با امام حسین(علیه السلام) در این گرایش است. برخی از این خاورشناسان با استدلال بر گرایش هایی، اصل ازدواج مذکور را رد می کنند، اما تأثیر گزارش های بر جای مانده از این وقایع را بر پذیرش تشیع از سوی ایرانیان پذیرفته و اثبات کرده و گاه به عنوان علت تامه از آن یاد می کنند. نوشتار حاضر در مقام اثبات و یا رد گزاره های مربوط به نسبت سببی امام حسین(علیه السلام) و شهربانو نیست; چرا که این بحث مجالی دیگر می طلبد، اما در مقام بیان آراء و اندیشه های مستشرقان درباره تشیع و نقش مادر امام سجاد(علیه السلام) در استقبال ایرانیان از این تفکر و سپس نقد و بررسی برخی از آراء است.
ملیت مادر امام رضا (ع)، به عنوان بحث حاشیه ای در منابع مطرح شده و دیدگاه های گوناگونی را برتافته است. بررسی ملیت بانو، نه تنها سبب کشف حقیقتی تاریخی می شود؛ بلکه زمینه ای برای ارائه فرضیه ای بزرگ تر و پاسخی عمیق تر به این پرسش می شود که چرا مادران هفت تن از ائمه (ع) کنیز و از ملیت های مختلفی بودند. در تحقیق حاضر، فرضیه یونانی بودن بانو نجمه که برای اولین بار مطرح شده، با بهره گیری از دلایل نقلی، قرائن و شواهد و با روش تحلیلی تاریخی بررسی می شود. دستاورد مقاله این است که بانو نجمه (آروی)، کنیز غیرعربی یونانی تبار، با رنگ روشن، چهره ای درخشان و موهای قرمز متمایل به زرد بوده که در نوبه می زیسته و از اقصی المغرب خریداری شده است. بعید نیست که اجداد ایشان از یونانی هایی باشند که به توصیه ارسطو توسط اسکندر به سقوطرا مهاجرت کردند. وجود القاب شقراء، صفراء، صقرا و صقر، وصف مولدات و شگفتی اصحاب امام (ع) از خرید وی، سنت بقط که واژه ای هلنی است و غیره، از جمله دلایل و مویدات یونانی بودن او است.