طی سال های گذشته، رویدادهای گوناگونی در خاورمیانه منجر به افزایش نقش و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه شده است، به طوری که برخی کشورهای منطقه و نیز قدرت های فرامنطقه ای در خصوص افزایش اقتدار شیعیان و «طرح هلال شیعی» ابراز نگرانی کرده اند. از نگاه آنان ایران تلاش دارد با ایجاد یک بلوک شیعی در منطقه، بر قدرت خود بیفزاید و آن را علیه منافع کشورهای سنی و نیز منافع منطقه ای ایالات متحده امریکا و رژیم صهیونیستی به کار گیرد؛ اما واقعیت این است که با در نظر گرفتن موانع جدی بر سر راه ایجاد این بلوک و نیز تهدیدهای ناشی از ایجاد و پیگیری احتمالی طرح هلال شیعی، ادعاشده از سوی برخی عناصر منطقه ای و فرامنطقه ای، در پشت طرح تهدید هلال شیعی، اهداف و سیاست های دیگر کشورهای مخالف جمهوری اسلامی ایران نهفته است. اهداف امریکا و کشورهای عربی از طرح تهدید هلال شیعی چیست؟ این طرح با چه موانع و چالش هایی روبروست؟ در این مقاله ادعای طرح هلال شیعی، موانع ایجاد احتمالی هلال شیعی، اهداف امریکا، اسراییل و عربستان سعودی از طرح هلال شیعی و چالش های ایران در صورت ایجاد احتمالی هلال شیعی، مورد بررسی قرار می گیرد.
مواهب و برکات مقدس اسلامى مسلمانان به ویژه روحانیان بسیاراست . انقلاب اسلامى درایران یک رفرم و تغییر در سطح نبود که در زندگى مسلمانان طرح نو درافکند اندیشه ها را متحول کرد معیارها را دگرگون ساخت ارزشهاى متناسب فطرت بشر را بر جوامع حاکم کرد استعدادهاى نهفته جوانان این مرز و بوم را بلا نده ساخت درجوامع روحانى انجماد را مبدل به روشن بینى عوام زدگى را به اصول مدارى فرد گرایى را به سکان دارى جمع و جامعه تبدیل کرد و علوم و دانش حوزویان را که در جامعه طاغوتى مجال بروز و عینیت نداشت چونان خون در پیکره جامعه تزریق کرد.این تحول آفرینى در عرصه فکر و نظر در حوزه هاى علمیه رشدى چشمگیرر و فزاینده داشت به گونه اى که سخنان نو و بدیع در بدو انتشار مجله امروز نقل صفحات روزنامه هاست . برخى مباحث که در آن روزگار بدعت تلقى مى شد و طرح آنها مایه علمى و شجاعت عمل مى طلبید اکنون ازاصول محرزه و قواعد مورداتفاق همه حوزویان شده است .
یکی از جنبههای مهم حکومتهای مختلف ایران، سیاست مذهبی آنها بود که در ساختار حکومتیشان تأثیر بسزایی داشت. حکومتهای بعد از اسلام ایران، عمدتاً به عنوان تابع خلیفه عباسی، ضمن در نظر داشتن جایگاه معنوی خلافت، به دنبال کسب اعتبار برای خود نیز بودند. سیاست مذهبی خلفا حمایت از اهل تسنن بود. حکومتهای غزنوی و سلجوقی نیز بالطبع حمایت از اهل تسنن را به عنوان سیاست مذهبی برگزیدند. مسئله این پژوهش تبیین کنشها و تعاملات سیاسی حکومتهای غزنوی و سلجوقی با شیعیان امامیه است. ظاهراً غزنویان به عنوان صاحب روشی در سیاست مذهبی حکومتهای ایران بعد از اسلام بودند که از مذهب به عنوان دستاویزی برای دستیابی به اهداف خویش سود میبردند. در ادامه، سلجوقیان نیز، به عنوان دنبالکننده روش آنها البته با تساهل بیشتر، همین رویه را در پیش گرفتند. آنها از یک سو با سرکوب مخالفان داخلی، با عنوان بدمذهبان، سیطره خویش را در درون قلمرو حفظ میکردند و از سوی دیگر به تنظیم مناسبات با خلافت مبادرت میورزیدند تا مشروعیت دینی و سیاسی را از خلیفه عباسی دریافت کنند. در دوران تسلط ترکان غزنوی و سلجوقی بر ایران، شیعیان بر حکم مذهبی «تقیه» گردن نهادند و در خفا به فعالیت فرهنگی و نفوذ در دستگاههای حکومتی روی آوردند. این فعالیتها در دوران سلجوقی خود را نشان داد. حضور رجال و علمای شیعه در مناصب اداری شهری، همچون قضاوت، نقابت، و مناصب اداری کشوری، همچون حضور د
در اوایل قرن پنجم هجری با تضعیف دولت حمدانیان در حلب، امیر بنیمرداس با بروز خلاء قدرت موفق به تاسیس حکومت بنیمرداس(414-472ق) در این شهر گردید. شهر حلب به لحاظ موقعیت سوقالجیشی و نظامی برای فاطمیان، بیزانس و سلجوقیان در قرن پنجم هجری جایگاه و اهمیت بسزایی داشت. یافتههای پژوهش حاکی از این است که امرای بنیمرداس با تدابیر سیاسی علیرغم حملات مکرر فاطمیان موفق شدند قدرت خود را در حلب حفظ نمایند؛ اما با ورود ترکمانان به شام، سلاطین نخستین سلجوقی با تصرف این شهر توانستند از یک سو تلاشهای بیزانس برای نفوذ در منطقه شمال شام را خنثی کرده و از سوی دیگر فاطمیان را تحت فشار قرار دهند. با این اقدامات سلاجقه در حلب، دولت بنیمرداس بیش از پیش رو به افول نهاد و سرانجام توسط سلجوقیان منقرض گردید. این پژوهش با روش کتابخانهای و با استناد به منابع اصلی درصدد است به مناسبات سیاسی و برخوردهای این دولت با فاطمیان و سلجوقیان بپردازد.
در این مقاله به بررسی كوتاهی در مورد تاریخچه حكومت آل بویه در عراق و ترویج فرهنگ شیعی در آن سرزمین و نقش آنان در برپایی و احیای مراسم عزاداری و جشن غدیر و سایر مراسم مذهبی در عراق میپردازد. حكومت آل بویه نسبت به تقویت و رونق مراسم و مواسم شیعه امامیه اهتمام فراوان ورزید و مراسم عزاداری امام حسین در عاشورا و جشن ولایت علی (ع) در روز غدیر را با شكوه و عظمت برپا كرد. همچنین در پرتو حكومت این سلسله ایرانی، قبور ائمه شیعه در عراق مرمت و بازسازی شد و سنت این مشاهد شریفه رو به گسترش نهاد. شعایر دیگر شیعیان مانند استفاده از مهر نماز و تسبیح تربت امام حسین و پرچمها و علمهای مخصوص توسط آل بویه صورت گرفته است.