رسول گرامی اسلام(ص) در حجه الوداع دو یادگار گرانبها را برای مسلمانان بر جای گذاشت كه مسلمانان، در یكی از آن دو یعنی در اهلبیت و مصادیق آن، اختلاف كردند. این یادگار پیامبر، ظرف مصادیق مختلفی قرار گرفته است. برخی اهلبیت را همسران نبی مكرم اسلام، برخی بنیهاشم و بنیعبدالمطلب، برخی اصحاب كساء (پنج تن آل عبا) و... دانستهاند. اكثر نظرات و اقوال مطرح شده، مستنداتی ضعیف و قابل مناقشه بسیار دارند كه باعث عدم پذیرش آنها شده است. نگارنده اشاره میكند كه: تنها قول قوی میان اقوال مطروحه، قولی است كه اهلبیت را اصحاب كسا میداند و مستندات آن، مورد اتفاق شیعه و اهلسنت است. بر اساس مستندات رسیده از پیامبر اكرم و ائمه طاهرین، قریب به اتفاق شیعیان، علاوه بر پنج تن آل عبا، نه تن از فرزندان امام حسین(ع) را كه از ائمه دوازدهگانه شیعیان میباشند را نیز، از اهلبیت پیامبر دانسته و تقریبا بر آن اتفاق دارند. ایشان اهلبیت را پاك و معصوم میدانند و معتقدند كه اگر در زمان وقوع جریان كسا، نه نفر دیگر نیز حضور داشتند، به طور یقین آنها هم در زمره اصحاب كسا قرار میگرفتند. بر اساس مستندات محكمی كه قول چهارم از اقوال مطروحه دارد و بر اساس مستندات دیگری از پیامبر كه در آنها اهلبیت و عترت خود را معرفی میكند و خود و اهلبیتش را نور واحد میدانند؛ این مطلب را میتوان گفت كه اهلبیت، همان چهارده نور عصمت یعنی پیامبر، فاطمه(س)، علی(ع)، حسن(ع)، حسین، و نه سلاله پاك حسین «پیامبر، فاطمه و ائمه اثنیعشر» هستند.
بدون تردید مرجعیت علمی، یعنی تبیین و تفسیر آیات مبهم و متشابه و بیان معارف و احکامی که به روشنی و صراحت در قرآن کریم نیامده، مانع برداشت نادرست و نزاع علمی در میان مسلمانان است. این امر از شئون و وظایف پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله است که پس از ایشان به اهل بیت علیهم السّلام واگذار شد. یکی از ادله مهم این مسئله که در منابع روایی اهل سنت نیز به آن پرداخت شده، روایات نبوی مورد پذیرش اهل سنت است. ایشان معتقدند اگر چیزی با سنّت نبوی که در راس آن سخنان رسول خداست اثبات شده باشد، حجت و معتبر است. احادیثی مانند ثقلین، مدینه العلم و سفینه نوح از جمله روایات بیان کننده مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السّلام است که در این نوشتار با روش تحقیق تحلیلی- توصیفی و با مراجعه به منابع کتابخانه¬ای، چگونگی دلالت آنها بر مرجعیت علمی عترت پیامبرصلی الله علیه و اله با تکیه بر منابع مکتوب اهل سنّت بررسی شده است. در این جستار این نتیجه به دست آمده است که پاره¬ای از این احادیث تنها در مورد حضرت علی علیه السّلام وارد شده است، اما از آنجا که علم آن حضرت بعد از ایشان به دیگر امامان منتقل شده است، این شان شامل دیگر معصومین علیهم السّلام نیز خواهد شد.
سنیگری دوازدهامامی، از جمله جریانهای فکری معتدل اسلامی به شمار میرود که همۀ امامان دوازدهگانۀ شیعه( را به عنوان امام خویش پذیرفتهاند. دیدگاه این جریان دربارۀ مسئلۀ مهدویت امام دوازدهم و موعود آخرالزمان بودن ایشان، امری است که شاید در نگاه نخست پذیرفته تلقی شود؛ اما واقعیت آن است که سنیان دوازدهامامی بر سر آن اتفاق نداشته و قائل به دو دیدگاه متفاوت شدهاند.نوشتار حاضر درصدد است در کاوشی نو، با بررسی توصیفی _ تحلیلی دیدگاههای سنیان دوازدهامامی برجسته، دیدگاههای آنان را دربارۀ حضرت حجت بن الحسن( و مهدویت ایشان تبیین کند. بررسی این مسئله، افزون بر یاریرساندن به شناخت جایگاه امام مهدی( در میان جریانی اعتدالی در جهان اسلام با ماهیتی سنی، دروازهای جدید به روی طرفداران تقریب میان مذاهب اسلامی و نزدیکی میان اهلسنت و تشیع خواهد گشود. کاوش در اندیشههای مهدوی سنیان دوازدهامامی، نشان از آن دارد که همگی امامت ایشان را میپذیرند، اما در تطبیق موعود آخرالزمان بر حضرت، میان آنان دودستگی وجود دارد. گفتنی است موعود ندانستن امام دوازدهم شیعیان از سوی برخی از سنیان دوازدهامامی، از نیکی، احترام و عظمت ایشان نزد آنان نکاسته است.