این مقاله در پی آن است که از طریق نگاه به ابن طاووس، نشان دهد دعاهایی که او ذکر کرده، چه اندازه قابل اعتماد و اطمینان است. از این رو از دو رویکرد در تبیین جایگاه دعاهای ابن طاووس، با عنوان بررسی سند و متن حدیث - که براساس معیارهای پذیرفته شده در دانش نقد حدیث انجام میگیرد - و استفاده از قراین و مناظری دیگر، چون نگاه و نظر ابن طاووس بهره میگیرد. روشن است که رویکرد دوم، امتیاز نگاه دقیق، ریزبین، تفصیلی و همه جانبه ابن طاووس دو گروه دعاها را ذکر کرده است؛ یک گروه - که اکثریت است - دعاهایی است که جنبه روایی دارد. این گروه خود دو دسته را تشکیل میدهد: دعاهایی است که با اسناد کامل نقل شده و وی بر درستی سند آنها تاکید نموده است و دسته دیگر، دعاهایی است که سند ندارد یا سند آنها ضعیف است. استناد وی در این روایات، روایات موسوم به تسامح در دلایل سنن است که از سند درست برخوردارند. گروه دوم دعاهایی است که انشای ابن طاووس است. وی این دعاها را، با استناد به روایت صحیح، انشا کرده و موارد آن را - که اندک نیز هست - مشخص نموده است. از این رو، بر پایه جایگاه والای رجالی، سندشناسی و وارستگی و شایستگی ابن طاووس، گواهی وی میتواند اطمینانبخش باشد.
برخورداری از شادمانی در همه ابعاد زندگی از ضروریات زندگی بشر است. از این رو، وجود شادمانی در زندگی زناشویی از اهمیت ویژهای دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش معنویت با تأکید بر آموزههای اسلامی بر شادمانی زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان، به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بعدی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متأهل شهر اصفهان در سال 1396- 1395بودند، تعداد30 نفر از آنان که شرایط ورود به پژوهش را داشتند به طور هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. افراد نمونه، پرسش نامه شادمانی زناشویی را در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (45 روزه) تکمیل کردند. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزشهای معنویت با تأکید بر آموزههای اسلامی بر شادمانی زناشویی در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پسآزمون و پیگیری تأثیر مثبتی داشته است. بنابراین، آموزش معنویت با تأکید بر آموزه های اسلامی میتواند در بالا بردن شادمانی زناشویی زنان متأهل مؤثر باشد.
خاندانهای شیعی در حفظ و گسترش معارف و آموزههای تشیع در تاریخ فکری این مذهب نقشی اساسی ایفا کردهاند. در تبیین این نظریه میتوان آل طاووس را به عنوان یک نمونهی عینی مطرح کرد. این دودمان از سلالهی سادات بود که در قرن هفتم هجری قمری، خدمات ارزشمندی را به جوامع شیعی ارائه داد. آل طاووس از خانوادههای پر نفوذ در آن دوره بودند که منصب نقابت را به شکل موروثی در میان خود داشتند و از این طریق منشأ خدمات سیاسی و اجتماعی سرنوشتسازی برای شیعیان شدند. برجستهترین چهرهی این خاندان، ابن طاووس است که در سیرهی سیاسی، اخلاقی، عرفانی و تدوین آثار دعایی، تحولی جریانساز در مکاتب فقهی- حدیثی شیعه به وجود آورد و در فرهنگ شیعی عصر صفوی و به ویژه در جریان اخباری مقبولیتی در خور یافت. برادر وی، احمد بن طاووس با تبویب حدیث و ایدههای نو در رجال و درایه، به همراه فرزندش عبدالکریم، موجبات رشد مکتب اصولیان را تا حد قابل توجهی فراهم آورد. آثار متعددی از این خاندان در زمینههای فقه و حدیث، تاریخ و تراجم، مناقبنگاری، اخلاق، تفسیر، رجال و درایه موجود است که بر اعتبار جایگاه علمی آنها در نزد عالمان شیعه و تأثیرگذاری در مکاتب فکری شیعه میافزاید. تکاپوهای علمی این خاندان در زمینهی نشر و تدوین آثار ارزندهی علمی که از عصر یورش مغولان آغاز شده بود و تا دورهی صفویه را در برمیگرفت زمینههای رشد مشرب فکری تشیع را فراهم آورده است. این مقاله میکوشد تا تأثیر این خاندان را در بالندگی مکتب فکری شیعیان، بر پایهی روش تحقیق تاریخی، بررسی و بیان کند.