اصل تحلیل خمس اجمالا مسلم است. حکم تحلیل خمس، از جانب اکثر ائمه (ع) صادر شده است. متعلق تحلیل همه ی ائمه (ع)، اعم از متقدم و متاخر یکی بوده است. تحلیل یک امام به عصر خودش اختصاص ندارد.علاوه بر این تحلیل مختص عصر حضور یا غیبت نیست. حکم تحلیل خمس تنها متعلق به کسی نیست که رساندن حق ائمه (ع) برایش امکان ندارد بلکه همه ی مکلفان را شامل می شود. با تحلیل، خمس ساقط می شود نه این که به ذمه تعلق گیرد. تحلیل شامل فوایدی نمی شود که در ملک شیعه به دست می آید بلکه شامل فوایدی است که هنگام ملکیت غیر، خمس به آن تعلق گرفته و با بخشش، بیع و ... به شیعه منتقل شده است. بنابراین علت تحلیل، ورود اموال متعلق خمس به ملک شیعه است و غایت آن، پاکی ولادت، خوردنی، آشامیدنی و ... شیعه است.
آیه 24 سوره نساء که به «آیه متعه» نیز معروف است، از جمله آیات پربحث و مناقشه میان مفسران شیعه و سنی است. علاوه بر اختلاف دیدگاهها در معنا و تفسیر آیه، وجود برخی از روایات مشعر به قرائت متفاوت این آیه و وجود عبارت اضافه در برخی از قرائتهای منسوب به صحابه و ائمه (ع) باعث گردیده است که این آیه از جنبه قرائت و شبهة تحریف قرآن نیز دارای اهمیت گردد. در این نوشتار با بررسی متنی و سندی روایات نقل شده در منابع شیعی، واکاوی اظهار نظر مفسران بزرگ شیعه در دورههای گوناگون تاریخی، بررسی تفاسیر روایی اهل سنت و بیان دیدگاههای برخی از مستشرقان تلاش شده است که دامان شیعه از اتهام قول به تحریف قرآن پاک و منسوب بودن قرائت متفاوت قرآن به ائمه (ع) در این آیه رد گردد.
تبیین تاریخی مسئله امامت شیعی و پرداختن به چالش های فراروی، موضوع این مقاله است. برای رسیدن به این منظور ابتدا جایگاه امامت در اندیشه شیعی و سپس این نظریه که امامت در اندیشه شیعی دچار تطور شده است، طرح می شود. در ارزیابی این نظریه، با توجه به تفکیکی که بین مفهوم امامت و اندیشه امامت کرده ایم، آسیبی که از ناحیه خلط اندیشه و مفهوم متوجه بحث شده، روشن گشته است. در ادامه به حساسیت مسئله امامت و ناتوانی تحلیل های صرف تاریخی و همچنین عدم توجه به ظرفیت های سیاسی اجتماعی طرح مسئله امامت، به عنوان آسیب های دیگری در این حوزه اشاره می شود و سرانجام با توجه به نقدهای صورت گرفته، تبیین قاعده مندی از تاریخچه امامت صورت می گیرد و فهم و برداشت مسلمانان اولیه از این اصل مورد توجه قرار می گیرد.
حضرت محمد(ص)،پیامبر اسلام در قرآن با عنوان«النبی الامی»معرفی شده است.فهم صحیح عبارت«النبی الامی»باوری قرآنی و اسلامی درباره پیامبر اسلام(ص)همواره برهانی اساسی برای مسلمانان در دفاع از اسلام بوده است.درس ناخواندگی ایشان اعتقادی ثابت و آیتی استثنائی و ممتاز بر صحت نبوتش مورد اجماع و اتفاق نظر همه مسلمانان بوده است که گزارشهای تاریخی و احادیث اسلامی نیز آن را تأیید مینماید.ضمن اینکه برخی از خاورشناسان نیز که با دیده انتقاد به تاریخ اسلام مینگرند،معترفاند که کوچکترین نشانهای بر سابقه خواندن و نوشتن رسول اکرم(ص)نیافتهاند. این مقاله بر آن است که ضمن تحلیل و بررسی تاریخی،روایی و لغوی اصطلاح«امی»،به نقد اندیشههای آقای گانتر در خصوص این اصطلاح پرداخته و مفهوم«درس ناخوانده»را به معنای صحیح اصطلاح«امی»تقویت نماید.