دودمان مجلسی (پدر، پسر، دختران، دامادها و نوادگان و أحفاد) نقش اساسیی در رشد علوم دینی و نیز شکلدهی معارف شیعی در عصر صفوی و پس از آن داشته اند. ملامحمد تقی مجلسی معروف به مجلسی اول آغاز گر این خاندان بعنوان عالمی فرهیخته و فقیهی برجسته است که نام او و فرزند پرآوازه اش علامه ملامحمد باقر مجلسی در تاریخ حیات علمی شیعه، جاودانه است و تفکر شیعی و اسلامی به آن دو مدیون. دربارة احوال و آثار و اندیشه های این دو فقیه و محدث نامی و خاندان ایشان سخن بسیار گفته شده و کتابهایی به رشته تحریر درآمده است. موضوع این نوشتار به شخصیت والای مجلسی اول محدود میشود؛ آن هم به جنبه عرفانی و اخلاقی وی و تأثیر آن بر عالمان شیعی پس از او.ملامحمد تقی مجلسی از فقیهان و محدثان نامدار جهان تشیع در قرن یازدهم هجری است که در دانشهای گوناگون فقه، حدیث، تفسیر، کلام، اخلاق و عرفان تبرز داشته و با بجا گذاشتن آثاری ارزشمند از خود در زمینه های نامبرده، شاگردان مبرز و برجستهیی را نیز تربیت کرده است. او علاوه بر اینکه ستارهیی فروزان در جهان علم و دانش بود، اسوهیی کامل برای سالکان راه حق بشمار میرفت؛ وی از کوثر علوم علوی نوشیده و با معارف اهل بیت (ع) بالیده و عشق و دوستی آنان را چراغ راه خویش کرده بود تا اینکه در عرصه علم و عمل، جلوه دار زمان گردید. مجلسی اول، مکتب و شیوهیی خاص در اخلاق و عرفان داشت و توانست تأثیری ماندگار زائد بر عالمان پارسای پس از خود بجای گذارد. ریشه ها و پایه های مکتب اخلاقی ـ عرفانیی که توسط حکیم فقیه و عارف نامی آقا محمد بید آبادی بنیان نهاده شد، در آثار و آراء و اقوال مجلسی اول دیده میشود.
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر شکلگیری تسنن دوازده امامی در قرن نهم هجری و تاثیرات متقابل آن در برابر تشیع میباشد. تلاش نگارندگان بر آن است تا به این پرسش جواب داده شود که چه عواملی در شکل-گیری اولیه و توسعه تسنن دوازده امامی در این قرن موثر بوده است؟ و تسنن دوازده امامی و تشیع چه تاثیرات متقابلی بر یکدیگر داشتهاند؟ یافتههای این پژوهش که به صورت توصیفی- تحلیلی صورتگرفته، حاکی از این است که برچیدهشدن حلافت عباسی به عنوان قدرتمندترین نهاد دینی اهل تسنن، سبب شد تاسایر گروههای مذهبی بویژه شیعیان مجال فعالیت در فضای خاص سیاسی آن دوران را یافته و به تدریج بر تعداد پیروانشان افزودهشود. در کنار این امر فراگیرشدن نهضتهای صوفی درایران با توجه به تسامح مذهبی تیموریان، نوعی خاص از تفکر جدید را وجود آورد که سعی داشت تا ضمن پایبندی به اصول مذهب تسنن، توجه ویژهای به امامان شیعه (ع) داشته و روند متعادلی در همزیستی تسنن و تشیع در ایران بوجودآورد که تحت عنوان تسنن دوازده امامی شناخته میشود. در این بین تصوف به عنوان حلقه واسط جریانی شد که حاصل آن گذر مذهبی ایران از تسنن محض به تشیع در حدفاصل قرون هفتم تا نهم هجری بود.
یکی از منابع مهمّ پژوهشی در حوزهٔ تمدنی جهان اسلام، نسخ خطی است و بخشی از این مواریث کهن، طبعاً متعلّق به طیفِ جامعهٔ شیعی است. وجود عناصرِ مشترک قوی اعتقادی و مشابهتها و تأثیراتِ رفتاری بکتاشیان از آموزههای مکتب اهلبیت:، با شکلی صوفیانه، حاکی از آن است که آنان، بیتردید، بخشی از جامعهٔ شیعی دورمانده از اصل خویشاند. بررسی مقدّماتی گونهشناختی متون کهنِ بکتاشیان، نشان میدهد بیشترینِ آثار بکتاشیه به زبان ترکی عثمانی و در موضوع کلّی تصوّف، شامل بیان آیینها و آدابِ جمعخانهها، همراه شرح احوال و نقل سخنان رهبرانِ بکتاشیه، افسانههای عجیب تأویلی دربارهٔ رهبران بکتاشیه، بهویژه حاجی بکتاش ولی، همچنین نگاه نیمهلاهوتی به حضرت علی 7 همراه تأثیرپذیریهای بیشتر از آموزههای امام صادق 7، در کنار ردّپایی از عناصر اندیشههای غالیانه و تأویلی شیعی، بهویژه در مسئلهٔ تولّا و تبرّا از غاصبان حقوق اهلبیت: است. تحریر این نوشتار، به روش توصیفی و کتابخانهای، بیشتر بر پایهٔ نسخههای خطی بکتاشیه موجود در کتابخانههای ترکیه بوده است