انسان معاصر که در عرصه های معرفتی به دلیل گسست ها و خلأهای پیش آمده دچار سرگردانی اخلاقی گردیده، به دنبال یافتن معنای زندگی در معاشرت های اجتماعی است.اخلاق معاشرت یکی از ساحت های اخلاق کاربردی است که در گستره مسئولیت در مقابل دیگران معنا می یابد؛ ساحتی که بیانگر وظایف اجتماعی انسان در قبال همنوعان خویش است.دولت مهدوی بنابر نص صریح احادیث عهده دار اکمال اخلاق است که نمود اصلی آن با توجه به این دست احادیث، با فضای عمومی جامعه مرتبط است.در این پژوهش تربیت اخلاقی و عدالت ورزی ـ به عنوان دو متغیر اساسی حکومت دینی ـ ازجمله مباحث مربوط به اخلاق معاشرت مهدوی است که در سخنان معصومین مورد توجه قرار گرفته است.در پژوهش پیش رو پس از تحلیلی درباره مکتب جامعه گرایی غرب، اخلاق معاشرت و انواع مسئولیت، به صورت مورد پژوهی دو مسئله تربیت اخلاقی و عدالت ورزی بررسی خواهد شد.
غیبت امام دوازدهم علیهالسلام، بهویژه آغاز غییبت کبری که از سال 329 ق آغاز شد، آغاز دوران دشواری در جامعه شیعی به لحاظ اعتقادی بود که شیعیان، با بحران بزرگی مواجه شده و به حیرتی عجیب گرفتار شدند. نوشتار حاضر، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، پس از اشارهای کوتاه درباره غیبیت صغری و کبری و چگونگی آغاز غیبت کبری، به بررسی وضعیت اعتقادی شیعیان و حیرتی که آنان بدان گرفتار شدند پرداخته و علل آن را بررسی کرده و سپس، به نقش برجسته عالمان شیعه برای رفع این حیرت پرداخته است. بر اساس این تحقیق، در این دوران، سردرگمی گسترده و بحرانی فراگیر دامنگیر شیعیان بوده که شیعیان از بغداد تا اقصی نقاط خراسان، درگیر آن بوده و باعث پراکنده شدن شیعیان به فرقههای گوناگون شده بوده است. سه عامل طولانی شدن غیبت، اختناق و شدت تقیه، و شبههافکنی فرقههای دیگر بهویژه زیدیه و معتزله از مهمترین عوامل پیدایش این بحران بوده است. اما آنچه اهمیت بیشتری داشت، نقش عالمان شیعه در زدودن این بحران و حیرت، و روشنگری آنان در این جهت بود. آثار بسیاری در قرن چهارم و پنجم هجری از سوی بسیاری از بزرگان شیعه نگاشته شد که نشانه اهتمام آنان به رفع بحران از جامعه شیعه به حساب میآید.
مقالۀ حاضر در صدد بررسی چگونگی شکلگیری جنبش هرمنوتیکی در دوران عباسیان و روشها، انگیزهها و زمینههای پیدایش آن و نیز شیوۀ مقابلۀ امام عسکری(ع) با این جریان است. هدف از این مطالعه، شناخت عملکرد سیستم حاکم عباسیان و روشهای هرمنوتیکی و رفتارهای اجتماعی جوامع کلامی و مسئولان وقت و کشف منشور اقدامات و رفتارها و مبانی فکری امام و امت در تقابل با این جنبش است. با رویکارآمدن عباسیان، نهضت بزرگی در دنیای اسلام، جهت ترجمۀ آثار یونانی و فلسفی به راه افتاد. در ازای آن، جریانهای کلامی ازجمله معتزله تقویت شدند. در دل این ماجرا، به کمک مترجمان بیگانه _ خصوصا مسیحیان_ جنبشی هرمنوتیکی و تاویلگرا شکل گرفت و رویکرد همۀ مکاتب فکری، حتی اهل حدیث، سنتگرایان، مخالفان معتزله، فلاسفه و جریانهای وابسته به کلام عقلی نیز به تاویلگرا گرایش یافت. در این دوره، فرهنگ شفاهی امویان به فرهنگ مکتوب عباسیان تبدیل شد و این مهم، برنامۀ جامع حاکمیت عباسی برای تحریف معنوی دین و طردنمودن امامان شیعه(ع) و جانشینان حقیقی پیامبر خدا(ص) در جامعه بود. لازم به ذکر است که هرچه به سوی آینده پیش می رویم، موج فکری_ فرهنگی ائمۀ شیعه(ع)و اصحاب ایشان نیز گستردهتر میشود. امام عسکری(ع) در مقابل این جریان و توطئۀ دشمنان، انقلاب فرهنگی مکتوبی به راه انداخت که در تاریخ 250 سالۀ امامان شیعه بینظیر بود و با جنبش هرمنوتیک فلسفی، مقابلۀ جدی نمود.
در برخي از آيات قرآن و نيز در بيان پيامبر اسلام، از گروهي با عنوان «اهل بيت» ياد شده كه از هرگونه پليدي پاك هستند و فضيلت ها و موقعيت هاي ويژه اي در اسلام دارند. همين امر، موجب توجه خاص خاورشناسان به اين واژه قرآني و نگارش آثار متعددي در اين زمينه شده است. مقاله «اهل بيت» اثر موشه شارون در دايرهالمعارف قرآن لايدن، ازجمله اين آثار است كه پژوهش حاضر، به معرفي و نقد آن مي پردازد. مقاله يادشده داراي قوت ها و ضعف هاي متعددي است. مفهوم شناسي واژه «اهل» در قرآن، ذكر حديث سفينه، اشاره به آياتي كه واژه «اهل بيت» در آنها به كار رفته و همچنين بيان اينكه حديث كساء، يكي از مشهورترين رواياتي است كه در منابع فريقين درباره تفسير آيه 33 سوره احزاب نقل شده، از نكات مثبت اين مقاله است. در مقابل، برخي از ضعف هاي آن عبارتند از: مفهوم شناسي ناقص از واژه «اهل بيت»، انطباق آن مفهوم بر قبيله قريش، تحليل نادرست از برخي روايات و تفسيري مبهم از پيام سياسي حديث كساء. در نوشتار تحليلي حاضر، به اشكالات يادشده پاسخ داده مي شود.