شیعه در جهان امروز، مکتبی است با اندیشههای خاص در حوزه امامت که عصمت، از شاخصترین اندیشههای آن به شمار میآید. در دوران معاصر، برخی خاورشناسان و محققان جهان اسلام، اندیشة عصمت امام را محصول سدههای دوم و سوم دانستهاند که عالمان و تئوریپردازان شیعه پیشنهاد کرده و جامعه شیعه در قرون بعدی پذیرفتهاند. سوالی که مطرح است اینکه آیا اندیشة عصمت امام، نظریهای تکاملی در طول حیات شیعه است؟ در این صورت این تفکر، یک اندیشة رسمی اسلامی به شمار نمیآید و باید آن را جعلی دانست؛ و یا اینکه اعتقاد یادشده، آموزهای اسلامی است که در صدر اسلام رواج داشته و مسلمانان نخستین نیز به آن پایبند بودهاند؟ در این رساله، به گفتار و رفتار اصحاب و تابعین در کتب فریقین مراجعه شده تا با تحلیل نصوص و گزارشهای مندرج در آنها، و تکیه بر نقلیات روایی و تاریخی، موضوعی کلامی در حوزة اندیشة تشیع به ثمر بنشیند. قراین و نشانههایی که در نوشتار پیش رو به آنها استناد میشود، موید اصالت این تفکر به عنوان اندیشهای اسلامی است که از نخستین روزهای ظهور اسلام رواج یافته و مسلمانان نیز با آن آشنایی داشتهاند.
از جمله مهمترین اختلافات میان اهل سنت و شیعه، وجوب طوافی به عنوان «طواف نساء» در انتهای مناسک حج و پیآمدهای حاصل از عدم انجام آن است. فقه اهل سنت بر خلاف شیعه، با کنار گذاردن طواف نساء، به وجوب طواف دیگری به نام «طواف وداع» رای داده است. نوشتار حاضر نقش طواف وداع اهل سنت را در حلیت زنان به منزله جایگزینی برای طواف نساء از منظر فقه امامیه به بحث نشسته است. جستجو در منابع فقهی و برشماری مواردی از سنت و برخی دیگر از قواعد و ادله فقهی که توان اثبات وحدت و یگانگی این دو طواف و یا دست کم کفایت عمل اهل سنت را دارند، پیکره اصلی این جستار را سامان داده است. موثقه اسحاق بن عمار، سیره متشرعه، تاثیر ناپذیری صحت و ترتب آثار طواف نساء از نام و عنوان آن و قاعده الزام، مواردی است که نگارنده بدانها دست یازیده است.