سوگواری بخشی از زندگی اجتماعی انسانها است که معصومان به آن توجه داشتند. شناخت سیرة معصومان در برخورد با مصائب مختلف، الگویی برای چگونگی برگزاری مراسم سوگواری و معیاری برای آسیبشناسی شیوههای رایج سوگواری است. این مقاله، رفتارهای معصومان: را در رویارویی با مصیبت به دو حوزه فردی و اجتماعی تقسیم میکند و پس از آن به این نتیجه میرسد که این رفتارها ضمن توجه به تعالیم اسلامی و گسترش آن و دوری از اموری که مورد رضایت الهی نیست، به کاهش درد و رنج افراد مصیبتدیده میانجامد. رفتارهایی که در جنبة فردی شناسایی شده است، عبارت هستند از: گریستن، ترک زینت، پوشیدن لباس سیاه، برداشتن عبا از دوش و ترک کار. رفتارهایی که جنبة اجتماعی دارند، عبارت هستند از: اطلاع دادن به خانواده متوفا، حضور در تشییع جنازه، دلداری دادن به صاحب عزا، اظهار تأسف برای از دست دادن شخصیتهای ممتاز، قدرشناسی از خدمات متوفا، بازگو کردن ابعاد شخصیت متوفا برای مردم، ترغیب به عزاداری برای انسانهای والا، برپایی مجلس عزا، برپایی عزاداری خانوادگی، نوحهخوانی، تبیین معارف الهی و زیارت قبور.
شیعیان، با وجود دفاع معقول و منظم از شریعت اسلام و پایبندی به اصول و ارزشهای آن، گاه از جانب مخالفان، بهویژه برخی از اهلسنت، در معرض تهدید و اتهامات گوناگون قرار میگرفتند. یکی از مهمترین این اتهامات، انتساب آنان به زندقه بود که به مثابه ابزاری از جانب دشمنان برای حذف شیعیان بهکار میرفت.زندقه از جریانهای پیش از اسلام در ایران بود که در عصر اول عباسیان گسترش یافت و خلفا، گروهها و شخصیتهای مختلف، از آن به مثابه ابزاری برای از بین بردن مخالفان استفاده کردند و افراد بسیاری به این اتهام سرکوب شدند که شیعیان هم از جملة آنان بودند.رقابتهای فرقهای و ناتوانی مخالفان در برابر شیعیان، مهمترین دلیل این اتهامافکنی بود. البته در کنار آن باید از رفتار و اعتقادات برخی فرقههای منسوب به تشیع، مانند غالیان، صوفیان و قرامطه هم یاد کرد. عقاید و باورهای ایشان، که در بسیاری از موارد با مخالفت شیعیان هم مواجه میشد، دستاویز مخالفان قرار میگرفت نه تنها این گروهها، بلکه همة شیعیان، به این بهانه متهم به کفر و زندقه میشدند. این نوشتار بر آن است تا دلیل این اتهام را بررسی و تبیین کند و به این پرسش پاسخ دهد که چرا شیعیان گرفتار این اتهام شدند و چرا مخالفان از این اتهام بر ضد شیعیان استفاده کردند؟
امام جواد (ع) در مناظرههاى خود با گروهها و گرايشهاى مختلف، با توجه به وضعيت و شرايط مخاطبان روشهاى متفاوتى را در پيش مىگرفتند كه برخى از آنها را بهعنوان اصول مناظره مىتوان نام برد. شناخت شيوهها و روش پاسخگويى آن حضرت به مخالفان، از نكاتى است كه به تبيين و توجه بيشتر نياز دارد. ايشان در مناظره با افراد مختلف، به دو بعد رفتارى و استدلالى توجه داشتند و ضمن رعايت جايگاه طرف مقابل و احترام به باورهاى آنها، از استدلالهاى عقلى و دلايل نقلى و گاه روش تركيبى براى اثبات ديدگاه خود استفاده مىكردند. استناد به آيات قرآن و سيره و سخن پيامبر (ص)، جايگاه ويژهاى در گفتگوها و مباحثات آن حضرت داشت و گاه نيز در رد عقايد و ادعاهاى مخالفان، به باورهاى آنان استناد مىكردند. اين نوشتار، مىكوشد تا روش مناظرههاى آن حضرت را در محورهاى ياد شده بررسى و تبيين نمايد.