شیعیان، با وجود دفاع معقول و منظم از شریعت اسلام و پایبندی به اصول و ارزش‌های آن، گاه از جانب مخالفان، به‌‌ویژه برخی از اهل‌سنت، در معرض تهدید و اتهامات گوناگون قرار می‌گرفتند. یکی از مهم‌ترین این اتهامات، انتساب آنان به زندقه بود که به مثابه ابزاری از جانب دشمنان برای حذف شیعیان به‌کار می‌رفت.زندقه از جریان‌های پیش از اسلام در ایران بود که در عصر اول عباسیان گسترش یافت و خلفا، گروه‌ها و شخصیت‌های مختلف، از آن به مثابه ابزاری برای از بین بردن مخالفان استفاده کردند و افراد بسیاری به این اتهام سرکوب شدند که شیعیان هم از جملة آنان بودند.رقابت‌های فرقه‌ای و ناتوانی مخالفان در برابر شیعیان، مهم‌ترین دلیل این اتهام‌افکنی بود. البته در کنار آن باید از رفتار و اعتقادات برخی فرقه‌های منسوب به تشیع، مانند غالیان، صوفیان و قرامطه هم یاد کرد. عقاید و باورهای ایشان، که در بسیاری از موارد با مخالفت شیعیان هم مواجه می‌شد، دستاویز مخالفان قرار می‌گرفت نه تنها این گروه‌ها، بلکه همة شیعیان، به این بهانه متهم به کفر و زندقه می‌شدند. این نوشتار بر آن است تا دلیل این اتهام را بررسی و تبیین کند و به این پرسش پاسخ دهد که چرا شیعیان گرفتار این اتهام شدند و چرا مخالفان از این اتهام بر ضد شیعیان استفاده کردند؟

منابع مشابه بیشتر ...

626118cc57bba.JPG

الحقبة التأسیسیة للتشیع الاثني عشري: حوار الحدیث بین قم وبغداد تألیف الدکتور أندرو ج. نیومان؛ عرض ودراسة

علی زهیر هاشم الصراف

خلّف المستشرقون أسلاف الباحثین الغربیین حالیاً تراثاً لا بأس به من الدراسات المشرقیة والإسلامیة إستفاد منه هؤلاء الباحثون، فالإستشراق تحوّل إلى مجالات علمیة بحتة أصبحت تدرسها الکلیات ومراکز الأبحاث، لکنّ تلک الأبحاث بقیت تخدم أهداف ومصالح الغرب الإمبریالیة فی بعض الموارد، إلا أن الکثیر منها حالیاً نابعة عن وجدان باحثین غربیین أحرار یصنّفون الکتب والأبحاث من أجل إرضاء أطماحهم البحثیة واستکمالاً لمسیرتهم العلمیة. ومن جملة الحقول البحثیة المهمة التی کتب فیها الباحثون الغربیون الکثیر من هذه الدراسات، هی الدراسات الإسلامیة والحدیث الشریف منها بالتحدید سیّما الحدیث الشیعی. ومن هؤلاء الباحثین المعاصرین أستاذ جامعة إدینبرا الدکتور أندرو ج. نیومان الذی شهدنا له العدید من المساهمات فی حقل الفکر الإمامی وبالتحدید دراساته فی الحدیث الشیعی وجهود علماء الإمامیة فی العصر الصفوی وتحدیداً فی موضوع جدلیة الدین والعلماء مع السیاسة ورجالها. وما نهدف إلیه من دراستنا هذه هو نقد کتاب الباحث نیومان الهامّ عن تاریخ الحدیث الشیعی فی القرون التأسیسیة للمذهب الإمامی وأثر النهجَین الفکریَین الهامَّین عند علماء الإمامیة وهما: النهج الأصولی والنهج الإخباری الذی یمثله قم والقمّیون آنذاک فی تدوین أقدم ثلاثة مجامیع روائیة عند الشیعة الإمامیة: المحاسن للبرقی (توفی بین 274ـ280 ه‍/ 887ـ893 م) وبصائر الدرجات للصفّار القمّی (ت 290 ه‍/ 903 م) والکافی فی علم الدین للکلینی الرازی (ت 329 ه‍/ 941 م) وفق منهج التحلیل التاریخی والإستقرائی للنصوص التاریخیة والروائیة سیّما من تلک الکتب.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

6260f795ea649.JPG

نقش بربرهای کتامه در تأسیس و تضعیف دولت فاطمیان

محمد علی چلونگر

فاطمیان (297-567 ق) خلفای شیعی بودند که پس از دوره‎ای فعالیت‌های تشکیلاتی مخفی توسط سازمان دعوت اسماعیلیان و با استفاده از ظرفیت‎های موجود در میان قبایل بربر شمال افریقا، دولتی تشکیل دادند و با فتح مصر و بنای شهر قاهره، چشم‌انداز خود را در پیشروی و فتح شرق اسلامی آشکار کردند و به رقابت با خلافت عباسیان پرداختند. این اقلیت شیعی، توانستند بیش از دو و نیم قرن بر جغرافیای گسترده‌ای از سرزمین‎های اسلامی با ساکنان سنی و اهل ذمه حکمرانی کنند و در برخی دوره‎ها مانند دوره اول خلافت در مصر، اقتدار و محبوبیت بالایی نیز داشتند. می‎دانیم موفقیت‎های دولت فاطمیان در کنترل و اداره مملکت، حاصل رویکرد و سیاست‎های اجتماعی بود. یکی از سیاست‌های اجتماعی فاطمیان، تعامل آن‌ها با قبایل و استفاده از ظرفیت قبیله‌ای مغرب و مصر بود. قبیله بربر کتامه در دوره دعوت و تأسیس دولت، مهم‌ترین و بزرگ‌ترین یار و حامی فاطمیان بودند. سؤال اصلی مقاله این است که نقش این قبیله در تأسیس دولت و برآیند فعالیت این قبیله در دولت در مصر چه بود. دستاورد تحقیق این است که قبیله کتامه در دوره دعوت به ویژه از زمان حضور ابوعبدالله شیعی در مغرب، اصلی‌ترین حامی و ستون فقرات دولت فاطمیان بودند. این نقش در تمام دوره مغرب و سال‌های اولیه خلافت مصر استمرار داشت تا این‌که در دوره العزیز با ورود قبایل دیگر به ویژه مشارقه تضعیف شد و پس از ورود بدرالجمالی به قاهره از بین رفت و قبیله کتامه مانند مردم عادی شدند.

تاریخ/دولت های شیعی/شمال افریقا/فاطمیان
مقاله
5c29eaa5d2cfd.JPG

طریقت های صوفیه عاملی همگرایی کردها به تشیع در کردستان از سال 907 تا 1400 ق

محمد علی چلونگر

مظاهر مشترک میان طریقت های صوفیه و تشیع در کردستان، یکی از عوامل تاثیرگذار در گرایش طوایفی از کردها در چند قرن اخیر به پذیرش مذهب تشیع بود؛ زیرا در زیر سلطه دامنگیر آداب و مناسک طریقتی بر کردستان، نمادها و مظاهر بسیاری از عقاید شیعی در میان کردها رواج یافت و تبعیت مردم کرد از مذهب امام شافعی را تا حد تکفف در نماز، کیفیت انجام وضو و ادای اذان تنزل داده بود. کردهای پیرو طریقت های صوفیه در موضوع توسل، زیارت قبور، تبعیت از شیخ طریقت و غیره به مانند شیعیان عمل می کردند و در فضای چنین اعتقادی اختلاف چندانی با شیعیان احساس نمی کردند. بنابراین طریقت های نقشبندی، قادری، نعمت اللهی و جلالی شایع در سراسر مناطق کردنشین، زمینه ورود افکار و عقاید شیعی به کردستان را فراهم کردند و در قالب افکار و عقاید صوفیه، مروج عقاید شیعی در میان کردها بودند. همگرایی و نزدیکی عقاید طریقت و تشیع، نزدیکی هرچه بیشتر طوایفی از کردها به مذهب تشیع را فراهم نمود و رشد تشیع در میان طوایفی از کردها - بخصوص کردهای نواحی جنوب کردستان - را بدنبال داشت. اما سقوط دامنه عقاید طریقت در کردستان که با سرعت از اواخر دوران پهلوی شروع و در دوران انقلاب اسلامی تمامی کردستان را در بر گرفت، به جدایی مرزهای تشیع و تسنن و افتراق آن ها در نواحی کردنشین انجامید. این که آیا ﯾﻘﺖﻫﺎی ﺻﻮﻓﯿﻪ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺑﺮای رﺷﺪ ﺗﺸﯿﻊ در ﻣﯿﺎن ﮐﺮدﻫﺎ ﺑﻮدهاﻧﺪ؟ ﻣﻈﺎﻫﺮ ﻣﺸﺘﺮک ﻃﺮﯾﻘﺖﻫﺎی ﺻﻮﻓﯿﻪ و ﺗﺸﯿﻊ در ﻣﯿﺎن ﮐﺮدﻫﺎ ﮐﺪاﻣﻨﺪ؟ و ﯾﺎ ﻣﺤﻮ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻃﺮﯾﻘﺘﯽ در ﻣﯿﺎن ﮐﺮدﻫﺎ در ﭼﻨﺪ دﻫﻪ اﺧﯿﺮ، در روﻧﺪ واﮔﺮاﯾﯽ ﻣﺮدم ﮐﺮد از ﻋﻘﺎﯾﺪ ﺷﯿﻌﯽ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﻮده اﺳﺖ؟ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﺳﺆالﻫﺎﯾﺎﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶاﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﺤﻠﯿﻞ اﺳﻨﺎد ﺗﺎرﯾﺨﯽ و ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮاﯾﻦ ﻣﺨﺘﻠﻒ اوﺿﺎع ﮐﺮدﺳﺘﺎن، در ﭘﯽ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ آنﻫﺎ هستیم.

جغرافیا/آسیا/ایران
مقاله