امام جواد (ع) در مناظرههاى خود با گروهها و گرايشهاى مختلف، با توجه به وضعيت و شرايط مخاطبان روشهاى متفاوتى را در پيش مىگرفتند كه برخى از آنها را بهعنوان اصول مناظره مىتوان نام برد. شناخت شيوهها و روش پاسخگويى آن حضرت به مخالفان، از نكاتى است كه به تبيين و توجه بيشتر نياز دارد. ايشان در مناظره با افراد مختلف، به دو بعد رفتارى و استدلالى توجه داشتند و ضمن رعايت جايگاه طرف مقابل و احترام به باورهاى آنها، از استدلالهاى عقلى و دلايل نقلى و گاه روش تركيبى براى اثبات ديدگاه خود استفاده مىكردند. استناد به آيات قرآن و سيره و سخن پيامبر (ص)، جايگاه ويژهاى در گفتگوها و مباحثات آن حضرت داشت و گاه نيز در رد عقايد و ادعاهاى مخالفان، به باورهاى آنان استناد مىكردند. اين نوشتار، مىكوشد تا روش مناظرههاى آن حضرت را در محورهاى ياد شده بررسى و تبيين نمايد.
لقد وقف عدد من المستشرقین القدامى والمحدثین على مسائل دقیقة ومهمة فی الفکر الشیعی عامة وفی عقیدة التشیع الإمامی بشکل خاص. ومن بین هذه الموضوعات الآیات الکریمة التی تؤشر بشکل لا یقبل التأویل وإثارة الشکوک والتساؤلات وهو موضوع (آل بیت النبی"ص") فمن المعروف أن هناک عدّة آیات تبین المدلول التاریخی والأجتماعی (أی الأسری) لأهل البیت لاسیما ما ورد فی سورة الأحزاب آیة رقم33 إذ قال عزّ من قائل بسم اللّه الرحمن الرحیم (إنّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهّرکم تطهیرا). فالمقصود بتعبیر أهل البیت هاهنا بحسب الکثیر من المفسرین إنهم أهل بیت النبی أو کما أشار رسول اللّه$ فی حدیثه الشریف المعروف فی الفکر الشیعی بحدیث أهل الکساء؛أو حدیث أهل العباءة:- وهم رسول اللّه وعلی وفاطمة والحسن والحسین(. المستشرقون شأنهم شأن عدد من المفسرین المسلمین الذین لا یرغبون بل ولا یرضون أن یکون هذا التعبیر (أهل البیت) مؤشرا بیّنا ومحدّدا بآل بیت النبی$ المنتسبین الیه بصلة الرحم (أولوا الأرحام) والأقربین نسبا. فراحوا یتجولون یمینا وشمالا فی تفسیراتهم التی تهدف أساسا الى توسیع دائرة فحوى هذا التعبیر لجعله یبدو وکأنه عامّا وشاملا؛ محاولة منهم الى إبعاده عن نصّه المرکزی بمعنى أهل بیت رسول اللّه. فهناک من المفسرین المسلمین، ویقف الطبری على رأس القائمة، من فسّر قول اللّه سبحانه وتعالى بأنه لا یشیر الى رسول اللّه والإمام علی والعترة الأخیار بل یشیر الى مضمون عام هو المتعلق بتوصیات اللّه تعالى وأرشاداته الموجهة الى أمّهات المؤمنین
شیعیان، با وجود دفاع معقول و منظم از شریعت اسلام و پایبندی به اصول و ارزشهای آن، گاه از جانب مخالفان، بهویژه برخی از اهلسنت، در معرض تهدید و اتهامات گوناگون قرار میگرفتند. یکی از مهمترین این اتهامات، انتساب آنان به زندقه بود که به مثابه ابزاری از جانب دشمنان برای حذف شیعیان بهکار میرفت.زندقه از جریانهای پیش از اسلام در ایران بود که در عصر اول عباسیان گسترش یافت و خلفا، گروهها و شخصیتهای مختلف، از آن به مثابه ابزاری برای از بین بردن مخالفان استفاده کردند و افراد بسیاری به این اتهام سرکوب شدند که شیعیان هم از جملة آنان بودند.رقابتهای فرقهای و ناتوانی مخالفان در برابر شیعیان، مهمترین دلیل این اتهامافکنی بود. البته در کنار آن باید از رفتار و اعتقادات برخی فرقههای منسوب به تشیع، مانند غالیان، صوفیان و قرامطه هم یاد کرد. عقاید و باورهای ایشان، که در بسیاری از موارد با مخالفت شیعیان هم مواجه میشد، دستاویز مخالفان قرار میگرفت نه تنها این گروهها، بلکه همة شیعیان، به این بهانه متهم به کفر و زندقه میشدند. این نوشتار بر آن است تا دلیل این اتهام را بررسی و تبیین کند و به این پرسش پاسخ دهد که چرا شیعیان گرفتار این اتهام شدند و چرا مخالفان از این اتهام بر ضد شیعیان استفاده کردند؟
وحدت جامعه اسلامی از مهم ترین دغدغه رهبران جامعه اسلامی، به ویژه شیعیان است. امامان معصوم (ع) همواره بر اجرای آن تاکید داشته و راه کارهایی نیز ارائه کرده اند. دوران امامت امام جواد (ع) از ویژگی خاصی برخوردار بوده است. وجود فرقه ها و نحله های مختلف، زمینه شکاف را در جامعه بیش تر می کرد. امام جواد (ع) با درک واقعیت موجود و با تکیه بر اصول اسلامی، راه کارهای مناسبی برای نیل به این مقصود به کار بردند. نوع راه کارهای آن حضرت، برای جلوگیری از تشدید اختلافات و تحقق وحدت اسلامی سوالی است که این مقاله، در پی پاسخ گویی به آن است. پرهیز از حاشیه سازی، استناد به قرآن و سیره نبوی و احترام به عقاید و باورهای مخاطبان از مهم ترین راه کارهای آن حضرت می باشد. این نوشتار بر آن است تا با اشاره به اوضاع فرهنگی عصر امام جواد (ع) روش ایشان را برای تحقق وحدت اسلامی بررسی و تبیین نماید.