رسم برده دارى با سابقه اى ديرين، در شبهجزيره، در عصر جاهلى امرى متداول بود. برخورد اسلام با پديده اجتماعى بردگى، مبارزه با اين سنت غلط از طريق دادن راهكارهايى براى حذف تدريجى آن بود. با افزايش تعداد اسرا در پى سياست فتوحات توسط خلفا، بردهدارى رشد كرد و سران مسلمانان، برخوردهاى متفاوتى با اين موضوع از خود نشان دادند. در اين ميان، امام جواد (ع) در عصر خلفاى عباسى، درصدد برآمدند تا با راهكارهاى نظرى و عملى خويش، در جهت ارتقاء جايگاه گروه بردگان و موالى در جامعه تلاش نمايند. اين نوشتار، بر آن است تا نشان دهد كه آن حضرت، چه ديدگاهى نسبت به مسأله بردگى و بردگان داشتهاند و راهكارهاى عملى و نظرى ايشان در اين باره چه بوده است. اينكار به روش تاريخى، با اسلوب توصيفى و تحليلى و با استفاده از منابع كتابخانهاى انجام شده است.
آموزههای قرآنی و روایات و احادیث آلالله، که شامل خلقت جهان هستی و موجودات، یگانگیخدا، اعتقاد به بهشت و دوزخ و برشماری صفات نکوهیده است، مبانی تفکر هنرمند شیعی را تشکیل میدهد. اژدها، که هم در آیات قرآن دیده میشود و هم در کلام آل الله، بیشتردر چهرۀ موجودی دوزخی ظاهر میشود. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تفکرات شیعی برخلق آثار هنری ایران با نقش اژدهاست. در واقع بررسی این موارد همه در جهت پاسخگویی به این سؤال است که چرا هنرمند ایرانی این پندارنگارۀ شر را در آثار هنری خود حتی در بناهای مذهبی و آرامگاه به کاربرده است. این پژوهش، که مبتنی بر روش مطالعۀ توصیفی-تحلیلی است و دادههای آن از مطالعات کتابخانهای و پژوهشهای میدانی حاصل شدهاست، نشان میدهد که هنرمند ایرانی منبع الهام روشنی بر اساس قرآن و روایات آلالله برای ترسیم اژدها داشته است. هنر اسلامی و خاصه هنرشیعی تمام باورها و معتقدات مذهبی است که در جان و زبان هنرمند جاری است و بروز و ظهور آن خلق اثری میشود که گواه همین مدعاست. از آن روی که هنرمند ایرانی متعهد به اصول مذهبی هنر خود را عرصهای برای بازگو کردن باورهای خود میداند، این اندیشههای دینی را در آن مجسم میکند. هنرمند نیز آگاه به مفهوم خیر و شر است، هرچند هنرمند مفاهیم دیگری را که خاص فرهنگ، اساطیر و عرفان ایرانی است به جهت ایرانی بودنش نیز بیان میکند.
سابقه رقابت شرق و غرب به دوران باستان و جنگ های دو امپراتوری ایران و روم برمی گردد، اما با ظهور اسلام و گسترش آن به غرب وارد مرحله تاز های شد. جنگ های صلیبی بود که غرب را متوجه عقب ماندگی خود نسبت به شرق کرد و آ نها را وادار به مطالعه بر روی شرق و دین و فرهنگ و علوم آ نها نمود. با هدفمند و شیوه مند شدن این مطالعات شرق شناسی یا orientalism متولد شد. نحوه مطالعه و تعامل این افراد با شرق و نیز دیدگاه شرقیان نسبت به آن ها متفاوت است. کتاب تشیع و خاورشناسان به بررسی این رشته مطالعاتی پرداخته است. کتاب سعی داشته با دیدگاه های متفاوت شرق شناسان درمورد اسلام و تشیع و نیز نظر شرقیان نسبت به این افراد را بررسی کند. نویسنده تا حد قابل قبولی موفق به این امر شده است.
روایتهای داستانی از واقعة عاشورا، به ویژه از سدة دهم هجری به بعد، در قالب نظم و نثر در آثار مقتلنویسان به زبانهای مختلف (عربی، فارسی، ترکی و هورامی) وارد شد. در این نوع مقتلها، دیگر نمیتوان واقعة عاشورا را از منظر تاریخی بررسی کرد، بلکه تاریخ و داستان در این مقتلها در هم آمیخته و جدا کردن آنها به نظر امکانپذیر نیست. نسخة مقتل امام حسین به زبان هورامی ـ از زبانهای ایرانی ـ تنها متنی است که به صورت منظوم در دورة قاجار به این زبان سروده شد. ادبیات هورامی هم که ساختار واجی آن به زبان پارتی باستان شباهت دارد، دارای میراث غنی از سدههای اول تا سدههای سیزده و چهارده هجری است. پژوهش حاضر، با تأکید بر این نسخة نویافته، سعی دارد که ضمن معرفی این نسخه و محتوای آن، به بررسی قرائتهای سوگوارانه، حماسی، عرفانی و تقدیرگرایانه از خلال آن بپردازد و سپس دادههای این مقتل را با دیگر مقاتل داستانی تطبیق دهد.
یکی از ویژگی هاي تاریخ سیاسی ایران در قرن هشتم هجري قمري یا در حد فاصل زوال ایلخانان تا روي کار آمدن تیموریان، وجود سلسله هاي محلی متعددي است که در چهار گوشه ي ایران تشکیل شدند. در این میان در شرق ایران و در خراسان، در کنار قدرت نمایی هاي آل کرت، طغاتیمور و جانی قربانی ها، حکومت سربداران با به قدرت رسیدند، که از جانب شمال با حکومت طغاتیموریه با مرکزیت استرآباد همجوار بودند. سربداران اگرچه از جهت وسعت مملکت و قدرت و دوام دولت و عظمتِ آثار مقام شامخی نداشتند، اما از یک نظر در تاریخ ایرانِ قبل از تشکیل سلسله ي صفویه اعتباري خاص یافتند؛ مذهب تشیع اثنی عشري که با اتکاء بر این مذهب به صورت یک ایدئولوژي حاکمیت توانستند قیام خود را در جامع هدایت کرده و در خلال نیم قرن، بعد انقلابی آن را به بار بنشانند و باعث گسترش و نفوذ آن در سایر نواحی گردند. با این حال مسائل ارضی و گسترش قلمرو، بویژه رقابت بر سر تصرف خراسان، تفاوت و تباین مذهبی و همچنین رهایی سراسر خراسان از زیر یوغ مغولان از جانب سربداران، برخورد و تنش هایی را بین طرفین گریزناپذیر می ساخت. بررسی مناسبات سیاسی، مذهبی سربداران و طغاتیموریه و دلایل و عوامل مهم در برخورد این دو حکومت، با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی محور کار این مقاله است.