مباحث مربوط به سبك زندگى و سيره اخلاقى معصومان امروزه اهميتى دو چندان يافته است؛ زيرا انسان ها براى درست زندگى كردن در فضاى آلوده اين عصر، نيازمند الگوهاى مطمئنى هستند تا اساس زندگى خود را بر پيروى از آنان بنا نهند و مسير خود را با اطمينان خاطر برگزينند. سيره، به مفهوم اصولى ثابت است كه در همه زمان ها و مكان ها قابليت تبعيت دارد و براى استنباط آن اصول، بايد به قواعدى ملتزم بود. ابعاد بحث درباره سيره، در تقسيمى منطقى، به سلوك معنوى و عبادى، فردى و زيست محيطى، خانوادگى و اجتماعى قابل طرح است. درباره سيره امام كاظم )ع( هر چند تاكنون آثارى ارزشمند تدوين شده، به جرأت مى توان گفت هنوز اثرى جامع و ناظر به محورهاى يادشده، با تتبع كامل در متون روايى و تاريخى و منطبق با تعريف يادشده از سيره فراهم نگشته است. مقاله حاضر، مدعى انجام دادن اين رسالت نيست كه تحقق آن مستلزم كارى فراتر از يك مقاله است؛ اما در اين نوشتار، تلاش شده كه چارچوب بحث ارائه گردد و نمونه هايى عرضه شود.
«امام کاظم» (علیهالسلام) در ابتدای امامت، با چالشهایی روبه رو بوده اند که این چالشها موجب شده است تا اقدامات ایشان به عنوان قرینه فعلی علاوه بر دلایل نقلی مورد توجه باشد. اهداف اصلی تحقیق، چگونگی و دلایل امامت امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) و نیز اقدامات ایشان در اثبات این موضوع با استفاده از منابع شیعه و اهل سنت است. سوال اصلی این تحقیق نیز بدین شرح است که «مهمترین اقدامات امام کاظم (علیهالسلام) در راستای اثبات امامت ایشان با توجه به چگونگی و دلایل امامت ایشان در منابع شیعه و اهل سنت چیست؟» این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، به این نتیجه دستیافت که برای انتخاب امام، شرایطی مانند «وصیت، علم خاص، ودایع و سن» بهعنوان ملاک تعیینشده که بنا به دلایل قدرمتیقن، مشخص میشود که امام کاظم (علیهالسلام) شرایط امامت را داشته است. علاوه بر احادیث و دلایل منقول در قبال امامت ایشان، مهمترین اقدامات ایشان که عبارت است از وارستگی مادی و سیاسی، شفافسازی در غصب حکومت شیعیان، مقابله علمی با جریانهای انحرافی و فرقههای مختلف شیعه، مناظره با خلفای عباسی و انتخاب رویکرد تقیه، گویای این است که طرز فکر امام کاظم (علیهالسلام) طرز فکر یک «ولی، امام و زعیم» امت است؛ زیرا از یکسو جامعه شیعیان را از طریق تقیه و وکالت مدیریت کرده و از طرفی، برای اثبات حقانیتشان از طرق مختلف مانند مناظره و شجاعت در بیان، تلاش نموده و ازنظر علمی و فرهنگی نیز با بزرگترین چالش زمان خود، مقابله نموده و خطمشی آگاهانهای را بنیانگذاری نمودهاند.
منابع تاریخی و حدیثی فریقین ذیل بررسی فرزندان امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت زهرا علیها السلام، «محسن» را یکی از فرزندان آنان شمردهاند. اما منابع عامه درباره تولد، وفات و یا شهادت محسن اختلاف نظر دارند. بسیاری از آنها ضمن برشماری ایشان در عداد اولاد حضرت علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام، صرفا به مرگ او در کودکی اشاره کرده اند. برخی از آنها نیز یا اساسا اخبار شهادت محسن را نقل نکرده و یا تحریف و حذف کرده اند. از سوی دیگر، اکثر قریب به اتفاق منابع شیعه علاوه بر ذکر نام محسن، به سقط شدنش در اثر هجوم به بیت حضرت فاطمه علیها السلام تصریح دارند و معدودی نیز وفاتش در کودکی را بدون ذکر سبب نقل کرده اند که با قول به سقط و شهادت منافات ندارد. ازآن روکه برخی از پژوهندگان معاصر ضمن گزارش اخبار متون شیعه، در اعتبار و دلالت آنها تشکیک روا داشته اند، در این مقاله، گزارش های موجود در منابع فریقین بررسی و اعتبارسنجی شده است.
با رحلت غمبار رسول خدا( حوادث تلخ دیگری رخ داد که نوک اصلی پیکان این حوادث متوجه اهلبیت رسول خدا( بود. تجمع تعدادی از مهاجران و انصار در سقیفه، سرآغاز شکلگیری جریان انحراف مسیر خلافت بود؛ جریان اما به اینجا ختم نشد و پیامدهای آن، حتی در شکل هجوم به خانه برترین بانوی هستی و مصدومیت و سپس شهادتش بروز یافت. در فاصله اندک میان اجتماع سقیفه و شهادت حضرت فاطمه( حوادثی رخ داده که مستقیم یا غیرمستقیم با شهادت آن حضرت مرتبط است. تاکنون پژوهشهای متعددی در خصوص رخداد سقیفه و پیامدهای آن به نگارش درآمده، اما در این خصوص، که تاریخ و ترتیب حوادثی که منتهی به شهادت صدیقه طاهره( شد، چگونه بود، اثری درخور توجه به چشم نمیخورد. با توجه به اینکه گزارشهای تاریخی نیز معمولا به تاریخ دقیق حوادث یادشده نپرداخته، در این نوشتار تلاش شده است با بررسی مجموعه شواهد و قراین تاریخی ـ روایی موجود، به تصویری دقیق و نزدیک به واقع در اینباره دست یابیم.